کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
شرایط اقتصادی جامعه و کاهش قدرت خرید مردم به همراه راهکارهایی که فناوری با خود به ارمغان آورده، موجب شده که در سالهای اخیر به موضوع خرید اقساطی توجه بیشتری شود. این موضوع با توجه به نیازی که بخاطر شرایط اقتصادی بهوجود آمده، به حوزه کالاهای تندمصرف یا کالاهای مصرف روزانه شهروندان نیز رسیده است. از طرفی موضوع رتبه اعتباری و تعیین آن برای پلتفرمها برای ارائه تسهیلات تبدیل به یک چالش جدی شده است.
مینیپی یکی از کسبوکارهای فعال حوزه لندتک است که به کاربرانش تسهیلات و وام خرد برای خرید کالاهای تندمصرف ارائه میدهد. میثم سلیمانی، مدیر محتوای کارخانه نوآوری رسانه راهکار در فصل سوم برنامه «اتاق آبی» تحت عنوان «لندتکشو» با مهدی مقیمیان، مدیرعامل مینیپی گفتوگو کرده و مزایا و معایب اعطای وام خرد برای خرید کالاهای تندمصرف را مورد بررسی قرار داده است.
در مینیپی از سویی القا میشود که تسهیلات در حوزه کالاهای تندمصرف کمککننده به افراد است، اما از سوی دیگر این حس منفی هم وجود دارد که اگر توان خرید مردم برای کالای تندمصرف بالا بود اصلاً چنین کسبوکاری به وجود نمیآمد؛ در اینباره چگونه مدیریت میکنید؟
ما پلتفرم دیگری به نام مینیکالا داریم که در آن به توسعه خردهفروشی و کمک به کسبوکارهای خرد میپردازیم. بهطور کلی کسبوکارهای خرد خیلی در اقتصاد دیجیتال جذاب نیستند. در مینیکالا این مشکل را داشتیم که میخواستیم به هر شکل ممکن میزان فروش آنها را افزایش دهیم و با مسائلی مثل استانداردسازی کسبوکارها، سختی ارسال کالا، سختی رعایت تعهدات و هزینه کمپین بسیار بالا روبهرو بودیم. آنجا بود که تصمیم گرفتیم سرویسهای اعتباری و اقساطی را امتحان کنیم تا تأثیر آن را بر فروش ببینیم. متوجه شدیم خدمات اقساطی بر خردهفروشی تأثیر میگذارد و در همین نقطه هم بود که دریافتیم مردم به سمت خرید اقساطی کالای تندمصرف میروند.
دو قشر بازنشستگان و فروش سازمانی چه بخشی از مشتریان شما را تأمین میکنند و در واقع شما با چه جامعهای روبهرو هستید؟
اکنون تمرکز کلی ما بر فروش سازمانی نیست. اما کارمان را با سازمانها شروع کردیم، زیرا دریافت ضمانت از سازمانها آسانتر است. سرویسهای موجود برای اعتبارسنجی را امتحان کردیم و متأسفانه نتیجه این شد که افرادی که از طرف این سرویسها تأیید هم میشدند اقساطشان را پرداخت نمیکردند و نرخ نکول بالایی وجود داشت.
با این صحبت اعتبارسنجی ایرانیان را زیر سؤال میبرید، زیرا بسیاری از شرکتها از این اعتبارسنجی بهره میبرند؛ عملاً میگویید که اعتبارسنجی ایرانیان به شما آسیبزده است؟
در یک بازه زمانی از اعتبارسنجی استفاده کردیم و افراد آمدند و توانستند رتبههای بالایی هم دریافت کنند و اعتبار بگیرند، اما میتوانم بگویم 64 درصد آنها اقساطشان را پرداخت نکردند.
موضوع اخیر شما را برای ورود به حوزه B2C ترساند؟
به دلیل اخیر ما به سمت سازمانها رفتیم زیرا آنها ضمانتی مثل حقوق افراد را در دست دارند و پرداخت اقساط را ضمانت میکنند. برای قشری که زیرمجموعه هیچ سازمانی نبودند، سراغ بانکها رفتیم و برای اعتبارسنجی با آنها مشورت کردیم تا بانکها اعتبار را با عنوان وام خرید کالا به افراد اختصاص دهند.
آیا این موضوع نرخ نکول شما را کاهش داده است؟
بله. تغییر جدی در اینباره داشتیم. نرخ نکول در مسائلی مثل فوت فرد که حسابها بسته است یا شکایتهای قضایی و حقوقی از فرد شده، اتفاق میافتد. تعداد این موارد کم و زیر یک درصد است، اما این موضوعات در بازار بزرگی مثل کالای تندمصرف باعث ترس میشود. اقدام اخیر ما این ترس را برای پذیرنده کاهش داد.
جامعه هدف شما حدود چند میلیون نفر است؟
آمار بخش تحقیق و توسعه ما نشان میدهد حدود پانزده میلیون نفر در ایران به شکلهای مختلف میتوانند تحت توثیق قرار گیرند. این افراد یا شاغل هستند یا مستمری بگیر دولت یا در یک صندوق بازنشستگی عضویت دارند. بهطور کلی عدد بزرگی را تشکیل میدهند و جمعیت غالبی در ایران هستند.
عملاً قرار است لندتکها این کارها را برای بانک انجام دهند، اما به نظر میرسد برای شما بانک وظیفه لندتکی مینیپی را انجام میدهد.
در اینجا شکل برعکس از این موضوع اتفاق افتاده و نکته این است که قبلاً بانک این مبلغ را پرداخت میکرد، اما در مدل جدید بانک آن مبلغ را هم پرداخت نمیکند و در بازههای مختلف زمانی آزادسازی انجام میدهد؛ در نتیجه کارمزد بانک هم بهشدت کاهش پیدا میکند.
به نظر میرسد کاملاً بر اساس دستورالعملهای بانک مرکزی عمل میکنید، اما انتقادات بسیار زیادی درباره این دستورالعمل وجود دارد و بسیاری از شرکتهای تسهیلاتیار مشکلات فراوانی با این دستورالعمل دارند و در بخش کارمزد با چالشهای بزرگی مواجه هستند؛ دستورالعمل بانک مرکزی به لندتکها کمک میکند یا آسیبزننده است؟
مدل درآمدی برخی کسبوکارها همان دریافت پول از بانکهاست و تأخیر در پرداخت و جابهجایی در کسب درآمد آنها تأثیرگذار است. اما مدل درآمدی مینیپی مبتنی بر دریافت پول از بانک نیست و دستورالعمل بانک مرکزی به ما آسیبی نزد.
آیا این اتفاق محتمل است که لندتکها چند میلیون بدهکار را به وجود آورند؟
من به این موضوع برعکس نگاه میکنم. مردم با این سرویس عملاً در حال سرمایهگذاری هستند و برای خود بدهی نمیخرند. با توجه به اینکه کشور اقتصاد تورمی مناسبی ندارد، هنگامی که یک کالا امروز خریداری میشود و بهمرور زمان بهای آن پرداخت میشود، کسی بدهکار نشده و در واقع سرمایهگذاری انجام شده است. اما این نگاه را نمیتوان در فضای کالای تندمصرف داشت. گاهی برای مثال کالایی مانند لپتاپ خریداری میشود و با آن کار انجام میدهند و در نتیجه یک ارزش افزوده خلق میشود؛ پس میتوان به این خرید به چشم سرمایهگذاری نگاه کرد. اما نمیتوان به کالایی که خرج مصرف روزمره میشود دید سرمایهگذاری داشت.
نکته این است که رشد کالای سوپرمارکتی را هم باید دید. این رشد را میتوانیم روی نمودار ببریم و بررسی کنیم. معمولاً به رشد عددی کالاهایی مثل گوشت و مرغ در رسانهها نمیپردازند.
اما باز نمیتوان تهیه کالای مصرفی را به چشم سرمایهگذاری دید زیرا این کالا در یک ماه مصرف خواهد شد و فرد مجبور است دوباره آن را بخرد، پس چیزی نیست که بتوان از آن کسب سود کرد.
باید دقت کنیم که درباره دهک یک تا پنج صحبت میکنیم. این افراد خیلی دغدغه این را ندارند که بخواهند کالای دیجیتال یا کالای پزشکی و سلامتی لوکس بخرند یا از خدمات گردشگری استفاده کنند. دغدغه این قشر مصرف روزانه و تأمین کالای معیشتی است و برای آنها خرید اعتباری کالای تندمصرف نوعی سرمایهگذاری است. در دهکهای شش و هفت و هشت اگر کالای دیجیتال خریداری شود یا سفرهای خارجی و داخلی انجام دهند سیستم اعتباری به نوعی سرمایهگذاری است. اما در قشر مدنظر ما تنها راه تأمین کالای تندمصرف، استفاده از سیستم اعتباری است یا اینکه از حداقل نقدینگی موجودشان استفاده کنند.
مینیپی برای اعتبارسنجی از چه مدلی استفاده میکند؟
بهطور کلی اعتبار به معنای توانمندی فرد در بازپرداخت اقساط است. اعتبارسنجی هم مؤلفههای این توانمندی را اندازهگیری میکند. اولین نکته برای اعتبارسنجی، در نظر گرفتن مؤلفههایی مانند نداشتن چک برگشتی و عقب نیفتادن اقساط وام است. اما قشر بسیار زیادی هستند که اطلاعاتی از آنها نیست و نمیتوان رفتارشان را پیشبینی کرد.
چنین فردی اصلاً رتبه اعتباری ندارد.
بله.
در نتیجه شرکت رتبهبندی ایرانیان هم این قشر را رتبهبندی A و B نمیکند. اما شما میگویید که مشکل اساسی مینیپی با افرادی بوده که این رتبهبندی را داشتهاند. پس چه اقدامی باید داشت که این دو رتبه اعتباری را بتوان بدون مشکل پوشش داد؟
در مینیپی به این دلیل که راهحلی برای این مشکل نداشتیم وارد کار با سازمانها شدیم و تصمیم گرفتیم به بحث اعتبارسنجی ورود نکنیم. از سوی دیگر نمیتوانیم به سرویسهای اعتبارسنجی موجود خیلی اتکا کنیم، زیرا رفتار مردم در آینده عوض خواهد شد؛ پس از سازمانها خواستیم خودشان اعتبارسنجی کنند. درباره بانکها نیز همین اتفاق افتاده است.