کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
بریتانیا رتبه اول فضای مناسب برای تأسیس کسبوکارهای جدید را در میان سایر کشورهای اروپایی از آن خود کرده است. این کشور در جهان، بعد از ایالات متحده آمریکا، کانادا و استرالیا رتبه چهارم را دارد. در واقع، ده کشور برتر جهان از حیث داشتن محیطی مناسب برای پرورش کارآفرینان همگی جزء کشورهای ثروتمند و با درآمد بالا هستند. اما تکلیف کشورهای فقیر و کمتر توسعهیافته چه میشود؟ در شرایطی که تنها حدود 52 درصد از این کشورها امکان و ظرفیت کارآفرینی دارند. پاسخگویی به این سؤال بسیار مهم است، مخصوصا که میلیونها جوان بیکار در سراسر جهان زندگی میکنند و در جستوجوی شغل و رهایی از فقر هستند.
مشاغل موقت؛ بیکاری پنهان
در یکی از سادهترین و دمدستیترین پاسخها و راهحلهایی که برای حل مشکل فقر ارائه میشود، به افراد فاقد کار و شغل ثابت توصیه میشود کسبوکار خودشان را تأسیس کنند. اما تحقیقات نشان میدهد که چنین توصیهای به انبوه جوانانی که در جستوجوی شغل هستند، بینتیجه است.
مشکل بیکاری جوانان به طور قطع مسئله اصلی و اولویت اول بسیاری از دولتهای جهان است؛ نرخ بیکاری ثابت و در حال افزایش در کشورها به افزایش جمعیت فقیر منجر میشود و جوانان مجبور به پذیرفتن مشاغل غیررسمی و موقت میشوند. با ادامه یافتن وضعیت فعلی، پیشبینی میشود که این مشکل به سراسر مناطق جهان تسری پیدا کند و البته در مناطق مختلف با شدت و گستردگی متفاوت تجربه شود. یکسوم جمعیت جهان را جوانان تشکیل میدهند؛ این بدان معناست که حل نشدن این مشکل و گرفتار شدن جوانان با مشاغل موقت و بیکاری پنهان، به اهداف توسعه کشورهای جهان لطمه میزند.
توجه به مسائل ساختاری و محیطی
در نگاه اول توصیه به تأسیس یک کسبوکار برای غلبه بر مشکل بیکاری و فقر مشکلی ندارد. چنین توصیهای مخصوصا برای دولتها و سازمانهای مردمنهاد بسیار جذاب است. برای سالیان متمادی چنین نگرشی به سیاستگذاری اصلی دولتها تبدیل شده بود و تصور میکردند دادن یک وام کممقدار به تأسیس یک کسبوکار منجر خواهد شد. اتفاقی که در نهایت به کماهمیت جلوه دادن مسئولیت دولتها در افکار عمومی برای حل مشکل بیکاری منتهی شده است. بنابراین مسئولیت تام و تمام حل مشکل بیکاری جوانان با خود جوانان است. اما چیزی که کمتر به گزارش افکار عمومی میرسد، این است که تعداد واقعی کسبوکارهای موفق مشخص نیست. لازم است که همچنان برای اشتغال در بازار کار محلی، آموزشهای خاصی را به جوانان ارائه داد و اینقدر در مورد نیازهای مختلف و قدرت خرید مشتریان خوشبین نبود.
سادهانگاری یک راهکار
انتظار اینکه میلیونها جوان بیکار، صاحب کسبوکار خود شوند تا بر مشکل بیکاری فائق آیند، بسیار خوشبینانه و دور از واقعیت است. انتظاری که باعث سلب مسئولیت دولتها و بخش خصوصی از ایجاد مشاغل شایسته برای جوانان است.
همچنین نباید منکر این شد که ایده کارآفرینی لزوما مناسب کشورهای فقیر و کمدرآمد نیست. تحقیقی در کشورهای اوگاندا و تانزانیا انجام گرفته است؛ کشورهایی که با مسائل ساختاری نظیر فقر خانوارها، خشونت و وجود تصورات قالبی و… دست و پنجه نرم میکنند.
دولت و سازمانهای مردمنهاد این کشورها برای حل مشکل بیکاری، تأسیس کسبوکارهای جدید و نوآورانه را به جوانان پیشنهاد داده بودند و در عمل این راهحل آنقدر سادهانگارانه بود که راهی پیش نبرد. در واقع چنین برنامههایی وقتی موفق است که متغیرهای اجتماعی و اقتصادی دیگر را نیز مورد توجه قرار دهد. بعضی از برنامههای توانمندسازی بزرگسالان که در اوگاندا اجرا شدند و علاوه بر کارآفرینی، مسائل ساختاری و محیطی را نیز مورد توجه قرار میدادند، از جمله نمونههای موفقی هستند که این ادعا را ثابت میکنند.