کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
ما در كارنگ كه هفتهنامة اقتصاد نوآوریست، طی 6، 7 ماه گذشته تلاشمان بر اين بوده كه حوزههای مختلفي از اين اقتصاد را پوشش دهيم، حوزههايی كه برخي از آنها را تحت تقسيمبنديیهای كسبوكاری مانند فینتک، بلاكچين، كشاورزی، سلامت، حملونقل، خردهفروشی و… و برخي ديگر را گفتمانی و مفهومی مورد توجه قرار دادهایم. حوزههايی مانند كسبوكارهای اينستاگرامی، زنان نوآور، نسل زد و…
رویداد زنان نوآور که پنجشنبه شب گذشته و به صورت آنلاین به میزبانی کارنگ برگزار شد در راستای پرداختن به این حوزه مهم و بررسی فرصتها و چالشهای آن بود. رویدادی که با استقبال کمنظیر زنان صاحب کسبوکار مواجه شد و کارنگ تلاش دارد نهتنها آن را به شکل مستمر برگزار کند بلکه پیشنهادهای مطرحشده در آن ازجمله شکلدهی به یک شبکه منتورشیپ از زنان نوآور را عملیاتی کند.
اما توسعه گفتمان نوآورانه اقتصاد به کمک زنان خلاق و نوآور ایرانی جز با نقب زدن به گذشته و ارائه تصویری درست از حضور زنان در همین اقتصاد ممکن نیست. تصویری که در دهههای متمادی شکل گرفته و امروز نشانههایی از تغییر را در آن شاهدیم.
از دیدگاه نگارنده میتوان حضور زنان در اقتصاد غیردولتی را در شش نقش مختلف دستهبندی کرد. دستههایی که نشان میدهند حضور زنان کمکم از نقش پیادهنظام اقتصادی به سوی نقشآفرینان نوآوری و تغییر کرده است.
زنان به عنوان نیروی ساده کار. در تصوير غالب اقتصاد ايران بخش اعظم زنان قرنها و دهههاست که نيروي صف و کارگران جز بودهاند. جمیعت قابلتوجهی از زنان در بخشهاي مختلف اقتصادي به خصوص در بخش خدمات، كشاورزي و صنعت به عنوانِ صف و یکی از واحدهای ساده و معمولی فعالیتهای حرفهای تعريف شده و مشغول به کار بودهاند. بخش زيادي از جمعیت شاغل زنان ایران كماكان همين تعريف را دارند و همين نفش را پذیرفتهاند.
زنان صاحب کسبوکار. در اقتصادِ سنتي يا كلاسيك درصد بسیار ناچیزی از زنان ایرانی، صاحب كسبوكار و مديرعامل بودهاند. این نقشپذیری هم اكثراً در حوزههاي بازرگاني تعريف شده و تكچهرههاي كسبوكاري از زنان كه طي سالهاي گذشته خصوصاً در اتاقهاي بازرگاني توانستند موفقيتهايي را رقم بزنند از این دسته بودهاند.
زنان به عنوان بنیانگذار کسبوکارهای نوآور. اما در طول تاريخ کوتاه اخیر، یعنی طي 10، 15 سال گذشته زنان به عنوان بنيانگذاران كسبوكارهاي نوآور نقشپذيري بيشتري پيدا كردهاند. زنانی که اغلب در اکوسیستم آنلاین کشور جسارت و امکان راهاندازی کسبوکارهای نوپا را یافتند حالا بخشی از رسالت الهامبخشی و صفشکنی را برای دیگر زنان برعهده گرفتهاند.
زنان مدیر. شکلگیری اکوسیستم اقتصاد نوآوری باعث شده تا در همين فضاي اقتصادي نوآور زنان به عنوان مديرانِ ارشد و مياني يا همان مديران C level هم نقشپذیری زیادی داشته باشند. زنانی که ماموریتهای اصلی حرفهایشان بر توسعه و رشد کسبوکار استوار است و هم تخصص و مهارتهای خاص دارند و هم دانش اداره و توسعه کسبوکار را. این بخش از زنان ایرانی احتمالا در سالهای پیش رو جایگاه مهمتر و تاثیرگذارتری را در اقتصاد نوآوری برعهده بگیرند.
زنان متخصص. اما در همين اكوسيستم زناني در حوزههای تازهای که مهارتها و دانش آن به شدت موردنیاز واقع شد بود، به عنوان متخصص و نیروی ماهر توانستند درصد قابلتوجهی از بازار کار اقتصاد نوآوری را به خود اختصاص دهند. متخصصاني كه در حوزههایی چون برنامهنويسی، گرافيک، طراحی، محتوا، سئو و… موقعیتهای شغلی را از آن خود کردند و هويت كسبوكاريشان براساس مهارتهای تازه و روز دنیا تعریف شد. حوزههایی که باعث شده تا بخش زنانه اقتصاد نوآوری بیش از هر زمان دیگری رشد کند و امیدواریهای زیادی به وجود آید.
زنان در کسبوکارهای خرد آنلاین. بخش ششم و آخري كه خصوصاً طي 2، 3 سال اخير و با رونق كسبوكارهاي اجتماعي خيل عظيمي از زنان وارد آن شدند، نقشپذیری به عنوان صاحب كسبوكارهاي خرد مبتني بر شبكههاي اجتماعي است. زنان در اينستاگرام بهخصوص توانستند كسبوكارهاي موفقي را پيش ببرند كه ذات، ماهيت يا فرآيندِ نوآورانه دارند. زنانی که صاحب کارگاههای کوچک و شرکتهای عموام تکنفره و غیررسمی هستند که مهمترین اصل کسبوکار یعنی درآمدزایی در آنها به خوبی رعایت میشود.
این شش دسته که بخش اعظم آن این روزها در اقتصاد نوآوری واقع شده، نشان میدهد که زنان ایرانی بیش از هر زمان دیگری امکان نقشآفرینی در اقتصاد بخش خصوصی را پیدا کردهاند. امکانها و فرصتهایی که مرهون تلاش خود آنها، توسعه گفتمان کسبوکارهای نوآور و از همه مهمتر ورود نسل تازهای از زنان و دختران صاحب دانش و تخصص است که به حقوق شهروندی و مدنی و انسانی خود آگاه و واقفند و برای پیگیری این حقوق کفش آهنین به پا کردهاند.
در سالهای گذشته و در ادبیات استارتاپی تمرکز فعالان این اکوسیستم بيشتر روی دسته سوم بوده است. یعنی روی نقش زنان بهعنوان بنیانگذار کسبوکار نوآور. وقت آن رسیده است که با بازنگری در این نگاه، به اهمیت نقش زنان بهعنوان مدیران میانی و ارشد و متخصص در کسبوکارهای نوآور و از همه مهمتر زنان فعال در اقتصاد اجتماعی بیشتر بپردازیم. این تلاشی است که کارنگ در پی آن است و رویداد هفته گذشته شروع راهی است برای بیشتر کردن آن. پس علیالحساب منتظر شبکه منتورشیپ زنان نوآور ایران باشید!