کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
وضعیت حال حاضر تنظیمگری رمزارزها و طرحهای روی میز رگولاتور چیست؟ این سؤالی است که این روزها مورد توجه بسیاری از فعالان حوزه داراییهای دیجیتال و خصوصاً کسبوکارهای رمزارزی ایران قرار گرفته است. بسیاری که در حوزه نوپدید دارایی دیجیتال سرمایهگذاری کردهاند، با نگرانی به تصمیمهایی نگاه میکنند که قرار است گرفته شود؛ متأسفانه در سالهای گذشته با پشت گوش انداختن بانک مرکزی فرصتهای بسیاری از ایران گرفته شد و آنچه امروز شاهد آن هستیم و نامش را اکوسیستم رمزارز و دارایی دیجیتال ایران میگذاریم، در فضایی مقرراتگذارینشده رشد کرده است.
با وجود اینکه عموم افرادی که در این فضا فعالیت میکنند، افرادی روشن، سالم و بهدنبال توسعه اقتصادی ایران هستند، اما شرایط برای انجام فعالیتهای خارج از چارچوب قانون هم فراهم است.
طبیعی است در این فضا سه رأس وجود دارد؛ مردم، کسبوکارها و دولت. قاعدتاً دولت خودش را نماینده مردم میداند و کسبوکارها هم تلاش میکنند در تعامل با دولت در شرایط بهینه فعالیت کنند. این تلاش برای بهینهسازی خلاصه همه آن چیزی است که در فرایندهای منجر به تنظیمگری انجام میشود.
در کشورهای توسعهیافته و با شرایط مطلوب، تنظیمگری به گونهای انجام میشود که هم حقوق مردم حفظ شود، هم منافع دولت تضمین و هم شرایط برای فعالیت قانونی کسبوکارها سهل و آسان. داستان رمزارزها در ایران اکنون به زمان و برهه حساسی رسیده و باید هر سه رأس این مثلث در تعامل اثربخش با هم یک مسئله بهینهسازی را حل کنند. ببینیم چه طرحهایی روی میز داریم؟
به نظر میرسد در حال حاضر چهار نهاد مهمترین بازیگران عرصه تنظیمگری رمزارز در ایران باشند؛ گفته میشود در وزارت اقتصاد و زیر نظر محمد جلال پیشنویس «ساماندهی زیستبوم رمزارزشها» در حال آمادهشدن است.
در کارگروه رمزارزشها در ستاد تحول در تعامل با نهادها و سازمانهای دولتی و همچنین دریافت نظرات تشکلها و انجمنهای بخش خصوصی، ویرایش شانزدهم «احکام ساماندهی زیستبوم رمزارزشها» تهیه شده که طبق گفته محسن رضایی این طرح در هماهنگی با آن چیزی است که در وزارت اقتصاد در حال پیشرفت است.
گویا طرحی هم از سوی وزارت نیرو در حال تدوین بوده که بهدلیل تمرکز بیش از حد روی موضوع ماینینگ از دستور خارج شده تا طرح جامعتری تصویب شود؛ قاعدتاً در طرح جامع، ماینینگ بهعنوان یکی از اجزای اکوسیستم رمزارزها باید دیده شود و نمیتوان با تمرکز بر یک بخش از اکوسیستم برای کل آن طرح نوشت.
هیچکدام از این طرحها بهدنبال ممنوعیت کامل نیستند و میتوان با برچسب «محدودیت شدید» این طرحها را مشخص کرد، اما از آن سو نهادی که در سالهای گذشته انتظار میرفت موضوع دارایی دیجیتال و بهطور خاص رمزارزها را در ایران ساماندهی کند، در اقدامی عجیب آن سوی طیف قرار گرفته و امروز به مهمترین دشمن رمزارزها و دارایی دیجیتال تبدیل شده است؛ بله! از بانک مرکزی صحبت میکنیم.
در بانک مرکزی «مقررات ساماندهی رمزداراییها» نهایی شده که بهدنبال ممنوعیت کامل همه فعالیتها و باز کردن میدان برای رمزپول بانک مرکزی است. بانک مرکزی میخواهد خرید، فروش و تبادل را ممنوع کند؛ صدور هرگونه توکن با پشتوانه داراییهای فیزیکی را در اختیار کامل خودش بگیرد و در اقدامی عجیب بهدنبال محدودیت برای رسانهها هم هست!
بر خلاف طرحهای «محدودیت شدید»، بانک مرکزی در سکوت کامل طرحش را پیش میبرد و هنوز بهصورت رسمی چیزی از مصوبه بانک مرکزی منتشر نشده است. قاعدتاً هیچ کدام از فعالان صنفی هم در جریان تدوین طرح نبوده و نیستند. بانک مرکزی حدود سه سال قبل پیشنویس طرحی با عنوان «الزامات و ضوابط حوزه رمزارزها» را در وبسایت خودش قرار داد و از کارشناسان خواست که سریعاً نقدهایشان را اعلام کنند؛ کارشناسان هم سریعاً تشکیل جلسه دادند و نقدهای خود را اعلام کردند.
هرچند سرنوشت این پیشنویس معلوم نشد که چه شد و اکنون حتی این مستند هم از روی وبسایت بانک مرکزی برداشته شده تا بانک مرکزی یکتنه به دشمن رمزارزها در ایران تبدیل شود و این در حالی است که در هفتههای گذشته با راهاندازی یک کمپین تبلیغاتی بانک مرکزی در حال ترویج شدید رمزارز ملی با عنوان «رمزپول بانک مرکزی» است؛ بانک مرکزی در این کمپین تبلیغاتی از طلوع ریال دیجیتالی صحبت میکند و مدیران این بانک معتقدند آینده بلاکچین آن چیزی است که آنها به آن میگویند رمزپول!
درباره ماهیت اشتباه رمزپول و بهطور کلی رمزارز ملی بارها مطلب نوشتهام، ولی در این یادداشت هم حتماً گریزی به این موجود ناشناخته و این راه کج میزنم. خلاصه کنیم؛ در حال حاضر دو مسیر پیش رو داریم؛ پذیرش ممنوعیت کامل و پایینکشیدن کرکرهها یا پذیرش محدودیتهای شدید و تلاش برای تنظیمگری منطقی این حوزه نوپدید، بهگونهای که کسبوکارها و مردم آسیب نبینند و دولت نیز به منافع خود از جمله درآمدهای مالیاتی برسد. پیش از این اجازه دهید خیلی کوتاه درباره اهمیت رگولاتوری در فضای مالی بگویم.
رگولاتوری و تنظیمگری در حوزههای پولی، ارزی و فایننس
دنیای مالی شامل بانک و پرداخت، بورس و بیمه سه ستون اصلی دارد؛ مدیریت افکار عمومی، مدیریت سامانههای فنی و مدیریت مسائل حقوقی. قاعدتاً اگر شرایط بانکها و دیگر بخشهای اکوسیستم مالی را در جهان بررسی کنیم، متوجه میشویم که قویترین روابط عمومی و تبلیغات، قویترین سیستمهای سختافزاری و نرمافزاری و قویترین افراد خبره حوزههای حقوقی در خدمت بانکها و دیگر بخشهای پول و سرمایه هستند.
از این سه ستون آنچه کمتر مورد توجه ناظران بیرونی قرار میگیرد، مسائل حقوقی است؛ اهمیت مسائل حقوقی در دنیای مالی و بهطور کلی تنظیمگری و رگولاتوری آنچنان زیاد است که در کشوری مانند آمریکا نزدیک به ۱۲ نهاد تنظیمگر حوزههای مالی داریم. حتی یکی از این نهادها در چند سال اخیر خلق شده و حجم قوانین و مقررات مکتوب در حوزههای مالی چنان زیاد است که میتوانند یک اتاق بزرگ را پر کنند؛ بهدلیل این حجم وسیع است که شرکتهای رگتک شکل گرفتهاند و یکی از سختترین فعالیتها در دنیای مالی «تطبیق» است.
علاوه بر قوانین و مقررات، ما شاهد انواع استانداردها هستیم و تطبیق با این چارچوبها قاعدتاً وقت و هزینه بسیار زیادی را از بانکها میگیرد؛ این حجم از قوانین و این تعداد رگولاتور هم به این علت است که دولت مسئول حفظ داراییهای مردم است، اگر این چارچوبها رعایت نشود، ممکن است چالشهای زیادی برای جامعه خلق شود؛ چالشهایی که میتواند یک جامعه را تا مرز فروپاشی ببرد. پس در دنیای مالی چارچوبهای حقوقی سفت و سختی وجود دارد که نمیتوان خارج از آن چارچوبها زندگی کرد؛ بهدلیل همین چارچوبهاست که مردم ایران امروز به هیچکدام از خدمات مالی در جهان دسترسی ندارند!
تنظیمگری رمزارز
فناوری بلاکچین و ایده غیرمتمرکزش دنیای جدیدی را پیش روی همه قرار داده است. رمزارزها و پیشرفتهایی که در این عرصه رخ داده، جهان را با شیوه نوینی از دنیای مالی آشنا کرده؛ دنیایی که نهادهای متمرکز بر آن سوار نیستند. بهدلیل همین غیرمتمرکزی است که برای اولینبار همزمان با جهان، مردم ایران هم توانستند از این خدمات بهرهبرداری کنند.
منتها چند سالی هست که ماهعسل در جهان نیز به پایان رسیده و چارچوبگذاری فعالیت در حوزه رمزارزها بهشدت در جریان است. بهدلیل همین تنظیمگری است که امروز ما نمیتوانیم از خدمات کسبوکارهایی مانند کوینبیس و حتی مواردی مثل بایننس استفاده کنیم.
همان چارچوبهایی که بر دنیای مالی حاکم است، بهمرور در جهان در حال تسلط بر حوزه رمزارزهاست و بهدلیل همین چارچوبها ما در سالهای قبل بارها شاهد مصادره داراییهای ایرانیان بودهایم. متأسفانه جهان و بهطور خاص آمریکا در سالهای گذشته نگران بوده که ایرانیها از فرصت رمزارز استفاده کنند؛ خوشبختانه برخی در کشور از روی جهل یا خیانت، این نگرانی آمریکاییها را برطرف کردند و نگذاشتند ایرانیها بتوانند از فرصت رمزارزها نهایت استفاده را ببرند.
خلاصه اینکه هیچکدام از فعالان شناختهشده و رسمی دنیای رمزارز بهطور خاص و دنیای داراییهای دیجیتال بهطور عام با تنظیمگری رمزارز مشکلی ندارند و اتفاقاً فعالان شناختهشده در این سالها همیشه از تنظیمگری استقبال کردهاند. در واقع این دولت و بهطور خاص بانک مرکزی بوده که کمکاری کرده و این حوزه مهم و استراتژیک را به دلایل نامشخص رها کرده و آنچه به ایران آسیب زده، همین فضای خاکستری بوده؛ بنابراین باید به اینکه دولت فعلی اهتمام خود را بر این گذاشته که این حوزه نوپدید را تنظیمگری کند، احترام گذاشت و تلاش کرد با تعامل زمینه بهبود قوانین و مقررات را فراهم کرد. حال سؤال اساسی این است که اولین گام چیست؟
به رسمیت شناختن دارایی دیجیتال
آنچه در این سالها بارها تکرار کردهایم، به رسمیت شناختن دارایی دیجیتال بوده است. در همین متن هم بارها از این مفهوم استفاده کردیم. ما تصور میکنیم نباید روی فناوری (بلاکچین)، یا یک بخش از اکوسیستم (ماینینگ و استخراج) یا یک محصول از این فضا (رمزارز) بهتنهایی تمرکز کرد.
بلاکچین یک فناوری بنیادین است که محصولاتی مانند رمزارز از دل آن بیرون آمدهاند و صنایعی مانند استخراج را خلق کردهاند. آنچه بالای سر همه این تغییر و تحولات قرار دارد، مفهومی به نام دارایی دیجیتال است. برای تنظیمگری رمزارزها قاعدتاً اولین کار این است که با فلسفه و مفاهیم شروع کنیم و اول آنها را تعریف کنیم و به رسمیت بشناسیم. شروع با محصول، یک بخش از اکوسیستم یا تمرکز بر فناوری در تنظیمگری خطایی بزرگ است.
وقتی از به رسمیت شناختن دارایی دیجیتال صحبت میکنیم، از چه صحبت میکنیم؟ ابتدا باید در قوانین بالادستی کشور در هر جایی که لازم است این مفهوم و تعریف آن را وارد کنیم؛ در قوانین مالیاتی آن را تعیین تکلیف کنیم و در استانداردهای حسابداری دارایی دیجیتال را به رسمیت بشناسیم. اکنون نهادهایی مانند IFRS استانداردهای مرتبط با داراییهای دیجیتال را تدوین کردهاند و حتی شیوه ثبت سند را هم مشخص کردهاند.
اگر از این پله مهم بگذریم و بهدلیل اهمیت و حساسیت بخشهای دیگر بخواهیم بدون رسمیتبخشیدن به داراییهای دیجیتال این حوزه را تنظیمگری کنیم، در نهایت ره به ترکستان میبریم و میشود آنچه همین امروز در حال مشاهده آن هستیم. یا اگر به بهانه سختبودن تغییر در قوانین بخواهیم این موضوع را از سر باز کنیم، در نهایت یک گره به گرههای موجود اضافه میکنیم و تمام.
اول تکلیف را روشن کنیم و بگوییم که دارایی دیجیتال را به رسمیت میشناسیم یا نه! دقت کنیم که دارایی دیجیتال مفهومی فرای رمزارز و همه اجزای اکوسیستم است. اگر دارایی دیجیتال را به رسمیت شناختیم، بهمرور میتوانیم سایر بخشها را هم تعیین تکلیف کنیم.
هماهنگی و فرماندهی واحد
خوشبختانه به نظر میرسد کارگروه تحول که ذیل هیئت دولت شکل گرفته، بهخوبی اهمیت هماهنگی و فرماندهی واحد حوزه رمزارزها را درک کرده است. متأسفانه پراکندهکاریهایی که در سالهای اخیر شده، به تصویب طرحهایی ناقص بهطور خاص در حوزه ماینینگ منجر شده که همین امروز هم کمر این بخش را شکسته است.
با وجود طرحهایی که قرار است تسهیلگر فعالیت قانونی در حوزه ماینینگ باشد، امروز شاهد این هستیم که بخش قانونی تعطیل شده و فضا برای فعالیت زیرزمینی بهشدت فراهم شده است. آنچه در این مسیر اهمیت دارد، فرماندهی واحد است؛ البته تصور نکنیم که فرماندهی واحد به معنای این است که یک بخش برای همه تصمیم بگیرد؛ آنچه مهم است، پرهیز از موازیکاری است. در این مسیر یک موضوع مهم دیگر هم وجود دارد.
پرهیز از جزئیات بیمورد
متأسفانه در طرحهایی که در حال تدوین است، گاهی اوقات به جزئیات بیموردی ورود میشود که هیچ لزومی وجود ندارد. قاعدتاً همه کسبوکارهای ایران در چارچوب قوانین موجود فعالیت میکنند و تکرار برخی موضوعات نظارتی و امنیتی در این طرحها هیچ لزومی ندارد و صرفاً باعث بدبینی مردم میشود. در حال حاضر نهادهای نظارتی و امنیتی در چارچوب قانون فعالیت میکنند و کسبوکارها هم در همین چارچوب مجبور به پاسخگویی هستند. ورود به برخی حوزهها برای محکمکاری در نهایت افکار عمومی را حساس میکند.
در حال حاضر مدیریت افکار عمومی که با هر دو مسیر مخالف است و اعتمادش خدشهدار شده، اهمیت زیادی دارد. متأسفانه افکار عمومی در سالهای گذشته به هر گونه فعالیت برای تنظیمگری بدبین شده و در صورتی که نخواهیم و نتوانیم افکار عمومی را همراه کنیم، این به ضرر اقتصاد ایران خواهد بود.
دقت کنیم که طمأنینهای که در تنظیمگری در کشورهای توسعهیافته وجود دارد هم به همین دلیل است؛ در صورتی که این امکان برای بسیاری از کشورها وجود دارد که در یک شب قوانین خود را اعمال کنند؛ منتها تنظیمگری حوزههای نوپدید باید گامبهگام انجام شود و در همه آنها همراهی افکار عمومی یک اصل مهم است.
افکار عمومی ماهیت سخت و پیچیدهای دارد و قاعدتاً هر کسی که اکانتی در یک شبکه اجتماعی دارد، خودش را نماینده افکار عمومی میداند و از سوی مردم صحبت میکند. دقت کنیم که هیچ طرحی نمیتواند رضایت همگان را تأمین کند و بهترین طرح هم دشمنان خودش را دارد و بسیاری از آن انتقاد میکنند.
به نظر میرسد بخشی از افکار عمومی با هر فعالیت تنظیمگری مخالف است و از نظر آنها ممنوعیت کامل و محدودیت شدید هیچ تفاوتی با هم ندارند. در حالی که در ممنوعیت کامل شاهد زیرزمینیشدن و نابودی یک حوزه جدید خواهیم بود و در محدودیت شدید راه برای تعامل و تغییر باز است. امیدواریم طراحان طرحها تحت تأثیر برخی صداهای بلند قرار نگیرند و بتوانند مسئله بهینهسازی را درست حل کنند.
کسبوکارها نابود نشوند
خط قرمز ما در بخش خصوصی این است که کسبوکارها بتوانند فعالیت کنند و قاعدتاً دولت هم باید از این موضوع استقبال کند. وقتی چرخ کسبوکارها میچرخد، اقتصاد سالم میماند و اشتغال ایجاد میشود. فعالان حوزه رمزارزها هم باید بتوانند بر کاربردهای این حوزه نوپدید تأکید کنند و نگذارند با برجستهشدن برخی بخشها کلیت این اکوسیستم زیر سایه قرار بگیرد.
متأسفانه برخی اصرار دارند که کل حوزه رمزارز چیزی جز سفتهبازی نیست. در حالی که فرصتهای بزرگی برای تأمین مالی خصوصاً خارج از کشور از طریق حوزه رمزارزها فراهم میشود. در حال حاضر دو گروه عمده کسبوکارهای رمزارزی در ایران شکل گرفتهاند؛ ماینینگ و صرافیهای رمزارز.
در حوزه ماینینگ نامهای شناختهشده کمی داریم و اصولاً این بخش در زمینه افکار عمومی ضعیف عمل کرده است؛ اما در حوزه صرافیهای رمزارز نامهای شناختهشده و چهرههای زیادی داریم. امیدوارم این بخش بتواند خود را اهرم کند و زمینه رشد حرفهای این حوزه را فراهم کند.
در نهایت غایت هر تنظیمگری باید توسعه اکوسیستم باشد. ما نباید به آنچه امروز داریم دلخوش باشیم و با فراهمساختن زیرساخت زمینه توسعه اکوسیستمی را فراهم کنیم. در این مسیر باید از هر چیزی که زمینه ایجاد انحصار را هموار میکند، دوری کرد. کسبوکارهای زیادی در این سالها رشد کردهاند و مهم است که قدر آنها را بدانیم و جلوی هر گونه ایجاد انحصار بایستیم.
رمزپول بانک مرکزی
و در پایان و نه کماهمیتتر از بقیه بگذارید درباره مسیر خطرناک بانک مرکزی صحبت کنم. برخی تصور میکنند استفاده از واژههایی مانند رمزارز در بانک مرکزی به معنای آشتی این نهاد با حوزه داراییهای دیجیتال است. برخی تصور میکنند طلوع ریال دیجیتالی و پذیرش رمزارز ملی یعنی پذیرش رمزارزها.
در حالی که واقعیت اینگونه نیست و متأسفانه بانک مرکزی میخواهد با ایجاد انحصار و ممنوعیت، بر سالها بیعملی خود سرپوش بگذارد. دقت کنیم که در زمینه داراییهای دیجیتال بهطور کلی پنج دسته داریم؛ توکنهای پرداخت، توکنهای کاربردی، توکنهای با پشتوانه دارایی، استیبلکوینها و توکنهای هیبرید.
توجه داشته باشیم که استیبلکوینها هم نوعی از توکنهای با پشتوانه دارایی هستند که بهدلیل کاربرد وسیعی که دارند، آنها را جدا دستهبندی میکنند. در این تقسیمبندی رمزارز بانک مرکزی در دسته توکنهای با پشتوانه دارایی و بهنوعی استیبلکوینها قرار میگیرند و در متنهای نهادهای مالی جهان هم وقتی از استیبلکوین و خطرات آن صحبت میشود، بهطور خاص به کاری که مجموعه فیسبوک در حال انجام آن است، اشاره میشود.
به عبارتی دولتهای جهان برای مقابله با استیبلکوینهایی که قرار است توسط شرکتهای بزرگ خلق شود، شروع به خلق رمزارز ملی خود کردهاند و در یکی، دو سال اخیر پیشرفتهای خوبی در این حوزه رخ داده است. آنچه بانک مرکزی ایران از آن صحبت میکند، سرابی بیش نیست و برخی مدیران این نهاد معتقدند که رمزپول آینده بلاکچین است!
بنابراین رمزپول چیزی نیست که بانک مرکزی ایران اختراع کرده باشد، ولی آن چیزی که از رمزپول میشنویم، به هیچوجه مفهوم بدیع و اصولی نیست و بیشتر به مثابه یک نمایش تبلیغاتی میماند و در هفتههای اخیر هم شاهد بخشهایی از این نمایش بودهایم. در پایان تأکید میکنم همانگونه که اقتصاد مهمتر از آن است که فقط به دست اقتصاددانان سپرده شود، رمزپول هم بسیار مهمتر از آن است که فقط به بانک مرکزی سپرده شود و تمام!
هنوز امیدواریم تنظیمگری رمزارز در ایران به گونهای انجام شود که هم منافع مردم حفظ شود، هم منافع حاکمیت و هم کسبوکارهایی که در سالهای گذشته برای رشد این حوزه خون دل خوردهاند.