کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
نیلوفر نادری، جامعهشناس / جهانی شدن و ورود به عرصه ارتباطات و اطلاعات، تعاملات اقتصادی و فرهنگی بین کشورها را راحتتر کرده و در این میان هر کشوری که در برساخت گفتمان اقتصادی و فرهنگی خود عملکرد بهتری داشته باشد، میتواند ایدههایش را به سراسر جهان صادر کند. این در حالی است که در چند دهه اخیر، فرهنگ کلاسهشده در ایران در بازتولید خودش ناتوان بوده و در برابر پذیرش امر نو نیز مقاومت کرده و موجب استقبال مردم از فرهنگهای غیرخودی شده است. یکی از رویدادهایی که در سالهای اخیر وارد ایران شده، بلک فرایدی بوده که دست بر قضا با نمونههای دیگری نظیر هالوین، ولنتاین و کریسمس متفاوت است؛ هالوین، ولنتاین و کریسمس سنتهای فرهنگی هستند که مرجح کردن آنها پیامدهای اقتصادی نیز به همراه خواهد داشت، اما بلکفرایدی پدیدهای اقتصادی است که پیامدهای فرهنگی نیز دارد.
تخفیفهایی مناسب برای طبقه متوسط و سرمایهدار
بلکفرایدی از منظر اقتصادی، فرصتی است تا فروشگاههای مختلف، کالاهای تلمبارشده در انبارهایشان را با قیمتی پایینتر از آنچه مرسوم است، به فروش بگذارند و از این طریق در رقابت با یکدیگر سهم بازار بیشتری را در یک بازه زمانی کوتاهمدت به دست آورند و مسلم است که مردم نیز از این تخفیفها استفاده میکنند و بخشی از نیازهایی را که بازار برای آنها به وجود آورده با خرید کالاها برطرف میکنند؛ اما در این میان چند نکته حائز اهمیت وجود دارد: اول اینکه اکثر کالاهای ارائهشده در وبسایت فروشگاههای مختلف، کالاهای غیرضروری هستند و این به این معناست که این تخفیفها احتمالاً مناسب طبقه متوسط و سرمایهدار است که پول کافی به منظور هزینه کردن برای کالاهای غیرضروری را دارند. نکته بعدی به رواج مصرفگرایی برمیگردد که نباید از آن غافل شد؛ مصرف بیشتر به منزله تولید و فروش بیشتر است و منطق افزایش سود در بلکفرایدی به گونهای است که شما را ترغیب میکند تا حتی اگر چیزی نیاز ندارید هم اقدام به خرید کنید و از آنجا که اکثر کالاهای ارائهشده نیز کالاهای غیرضروری یک زندگی روزمره هستند، به مصرفگرایی دامن میزنند.
بلکفرایدی و شرایط اقتصادی ایران
مسئله بعدی این است که تخفیفهای بلکفرایدی در ایران واقعی نیستند و حتی بعد از کاهش مبلغ یک کالا، باز هم در مقایسه با ارزش آن کالا گران به نظر میرسند و این به اقتصاد بیمار ایران برمیگردد که درگیر تحریم، تورم، بیارزش شدن پول ملی و ورشکست شدن کارخانههاست. در چنین وضعیتی قیمت تمامشده کالاهای واردشده افزایش مییابد و کسبوکارها و فروشگاهها نیز برای اینکه ضرر نکنند و بعد از چوب حراج زدن به محصولاتشان، بتوانند انبارهایشان را پر کنند، نمیتوانند آنطور که باید و شاید روی کالاها و محصولات خود تخفیف بگذارند و در عمل جامعه هدف آنها کوچک میشود؛ چراکه بخش بزرگی از جامعه ایران توان خرید کالاهای ضروری یک زندگی روزمره را هم ندارد، چه برسد به کالاهای لوکس. پرداختن به بلکفرایدی گرچه ممکن است در کوتاهمدت به افزایش فروش محصولات و انبارگردانی فروشگاهها کمک کند، اما در بلندمدت عایدی ندارد؛ چراکه به توانمند شدن اقتصادی مردم و به حرکت درآمدن چرخ کارخانههای داخلی کمکی نمیکند.
بلکفرایدی در کشورهای دیگر قبل از سال نو آنها اتفاق میافتد تا هم بازار کسبوکارها رونق پیدا کند و هم مردم مایحتاج شب عید و سال نو خود را بخرند، اما در ایران در این بازه زمانی هیچ مناسبت خاصی وجود ندارد که مردم را وادار به خرید کند و همین مسئله باعث میشود بلکفرایدی در ایران کارکردی که باید را نداشته باشد. در نتیجه، شاید اگر ایده بلکفرایدی در جهان را با شرایط زمانی، اقتصادی، فرهنگی و نیازهای مردم در ایران تطابق میدادیم و محلیاش میکردیم، استقبال مردم و کسبوکارها از آن بیشتر میشد.
اگر در سالهای آینده تعداد کالاهای اساسی ارائهشده در این طرح افزایش یابد و زمان برگزاری آن به شهریورماه یا اسفندماه که به ترتیب به بازگشایی مدارس در ایران و آغاز سال نو برمیگردد، تغییر کند، هم استقبال مردم و کسبوکارها از آن بیشتر میشود و هم به بازتولید مصرفگرایی در کشور دامن نمیزند.