کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
به نظرم اوضاع ما خیلی خوب است. به طور متوسط در دنیا 10 درصد افراد کارآفرین میشوند و از تعداد، 10 درصدشان خانم هستند. ما در واقع کمی بالاتر از متوسط بودهایم و درصد حضور زنان در رده کارآفرینی بین 5/10 تا 6/10 بوده است. البته وقتی اوضاع اقتصادی خراب میشود، این درصد کمی پایین میآید، اما مدلهای جدید استارتآپی و اکوسیستم شرایط را متفاوت کرده است.
در گذشته همه فکر میکردند اولین چیزی که برای شروع کسبوکار نیاز دارند، سرمایه است. اما الان دیگر افراد میدانند که باید مشکل را پیدا کرده و آن را حل کنند، بیزینسمدل بسازند تا به محصول اولیه برسند و این نمونه اولیه را تست کنند و یکی، دو مشتری برای آن داشته باشند، بعد به سراغ سرمایهگذار بروند. همین باعث شده زنان بیشتری به حوزه کسبوکار و کارآفرینی وارد شوند، خصوصا به حوزههای فناورانهتر. به همین دلیل میبینیم بسیاری از استارتاپها و کسبوکارهای دانشبنیان و صنایع خلاق ما، بنیانگذاران زن دارند و حضور آنها را در حوزههای فینتک میبینیم.
از طرف دیگر نهتنها در اینجا بلکه در روستاها نیز وضع به همین شکل است. تعداد زنان روستایی کارآفرین در حال افزایش است؛ افرادی که در حوزههای مختلف بسیار خلاق و نوآورند، خصوصا در راستای توسعه پایدار و هر سه رکن توسعه پایدار اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی را همزمان پیش میبرند. با وجود تمام چالشهایی که همه به آنها اشاره کردند، روند را بسیار مثبت میبینم.
بله، خانمها به عنوان کارآفرین مشکلاتی دارند که باید قدم به قدم آنها را از پیش پا برداشت. ممکن است شکل این مشکلات به مرور زمان عوض شود یا هر اتفاق دیگری رخ دهد، اما بخش زیادی از موضوع به خود ما برمیگردد؛ اینکه باید بتوانیم مهارتهای زندگی را در خود تقویت کنیم و یادمان باشد برای انجام هر کاری، قدم اول و دوم و سوم توسعه فردی است. قدم چهارم شبکهسازی و قدم پنجم کاری است که میخواهیم انجام بدهیم.
در دنیا میبینیم چیزی به اسم مشارکت 30 درصدی زنان تعریف میشود، یعنی خانمها در تشکلهای مختلف ملی و بینالمللی و در هیئتمدیره شرکتها و… سهمی 30 درصدی دارند. سازمان ملل هم در همین راستا ثرتیپرسن کلاب (Thirty Person Club) را راه انداخته است و میگوید حال که من میخواهم به برابری جنسیتی برسم، از همان 30 درصد شروع میکنم. ما هم باید همین کار را بکنیم و به این شکل فضا را برای حضور بیشتر زنان آماده کنیم.