لندتک، بهعنوان یکی از شاخههای پویای فینتک، در ایران طی سالهای اخیر رشد قابلتوجهی را تجربه کرده است. این صنعت که با بهرهگیری از فناوری، فرایندهای وامدهی را سادهتر، سریعتر و شفافتر میکند، در حال بازتعریف مفهوم تأمین مالی خرد در کشوری است که با تورم بالا و چالشهای اقتصادی دستوپنجه نرم میکند.
اما وضعیت لندتک ایران در سال ۱۴۰۴ چیست؟ چه پیشرفتهایی حاصل شده و چه موانعی پیش رو است؟
لندتک در ایران از حدود یک دهه پیش با پلتفرمهایی مانند لندو، دیجیپی، قسطا و اسنپپی پا به عرصه گذاشت. این پلتفرمها با حذف واسطههای سنتی و استفاده از فناوریهایی مانند هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، توانستهاند فرایند اعتبارسنجی و اعطای وام را متحول کنند.
برای مثال، دیجیپی با ارائه اعتبار خرید قسطی (BNPL) برای محصولات دیجیکالا، دسترسی به کالاهای ضروری را برای قشر متوسط تسهیل کرده است. لندو نیز با تمرکز بر وامهای خرد و فرایند تمام دیجیتال، سهمی قابلتوجه در بازار به دست آورده است. بر اساس گزارشها، حجم اعتبارات اعطایی توسط برخی از این پلتفرمها تا سال ۱۴۰۳ به بیش از ۱.۴ همت رسیده است.
یکی از نقاط قوت لندتک در ایران، پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه است. در شرایطی که تورم و کاهش قدرت خرید، بسیاری از خانوارها را تحتفشار قرار داده، لندتک با ارائه راهکارهایی مانند خرید قسطی یا وامهای بدون نیاز به ضامن، به بهبود کیفیت زندگی کمک کرده است.
این فناوری نهتنها موانع کاغذبازیهای بانکی را حذف کرده، بلکه با اعتبارسنجی مبتنی بر دادههای دیجیتال، عدالت بیشتری در دسترسی به تسهیلات ایجاد کرده است. برای مثال، پلتفرمهایی مانند اسنپپی با تخصیص اعتبار آنی و بدون وثیقه، تجربهای کاربرمحور ارائه میدهند.
بااینحال، لندتک در ایران با چالشهای جدی مواجه است. مهمترین مانع، رگولاتوری سختگیرانه و انحصار دادهای است. بانک مرکزی بهعنوان تنظیمگر، حساسیت بالایی نسبت به تأمین مالی خارج از شبکه بانکی دارد و این موضوع، هزینههای تأمین مالی لندتکها را افزایش داده است.
همچنین، انحصار در حوزه اعتبارسنجی که عمدتاً در اختیار یک نهاد خاص است، نوآوری در این بخش را محدود کرده است. فعالان این حوزه معتقدند که فقدان دادههای باز و شفاف، توانایی پلتفرمها در ارزیابی دقیق ریسک اعتباری را کاهش میدهد. علاوه بر این، نرخ بالای سود وامها به دلیل منابع گرانقیمت، گاهی اوقات لندتکها را از دسترس قشر کمدرآمد خارج میکند.
چالش دیگر، سواد مالی پایین جامعه است. بسیاری از کاربران درک کاملی از شرایط بازپرداخت یا ریسکهای اعتباری ندارند که میتواند به افزایش نرخ نکول منجر شود. رویدادهایی مانند «لندتک ایران» که در سال ۱۴۰۳ برگزار شد، تلاشی برای فرهنگسازی و افزایش آگاهی در این زمینه بود.
این رویداد با گردهمآوردن بازیگران اکوسیستم، به بحث درباره موضوعاتی مانند امنیت، پیشگیری از کلاهبرداری و همکاریهای صنفی پرداخت.
باوجود این موانع، چشمانداز لندتک در ایران روشن است. انتظار میرود با بلوغ اکوسیستم و افزایش همکاری بین بانکها و لندتکها، این صنعت نقش پررنگتری در اقتصاد دیجیتال ایفا کند. رونمایی از نقشه اکوسیستم لندتک در سال ۱۴۰۳ نشان داد که نزدیک به ۱۰۰ کسبوکار در این حوزه فعالاند که بسیاری از آنها هنوز شناختهشده نیستند. این تنوع، پتانسیل بالایی برای نوآوری و رقابت ایجاد کرده است.
لندتک در ایران نهتنها یک فناوری، بلکه بستری برای شکلگیری «زندگی اعتباری» است. اگر چالشهای رگولاتوری و انحصار دادهای برطرف شود، این صنعت میتواند به ابزاری قدرتمند برای حمایت از تولید، مصرف و عدالت اجتماعی تبدیل شود. سال ۱۴۰۴، سالی سرنوشتساز برای لندتک ایران خواهد بود؛ سالی که میتواند نقطه عطفی در مسیر بلوغ این اکوسیستم باشد.