کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
یادداشتی از علیرضا خداکرمی رئیس هیئتمدیره تجارت الکترونیک پارسیان
۱. علت نامگذاری روز فناوری اطلاعات در روز بزرگداشت خوارزمی، آن است که اگرچه جایگاه خوارزمی و رسیدن او به قله هرم دانش و نشر حکمت و معرفت مهم است، اما آنچه او را از سایر دانشمندانی که به این جایگاه رسیدهاند، متمایز میکند، جاریسازی و کاربردیکردن لایههای بالای هرم در لایههای پایینی آن است.
۲. بهطور معمول در تعریف فناوری اطلاعات برخی بر فناوری تمرکز میکنند و با رویکردی عملیاتی و اجرایی، آن بخش از فناوریها را که در فرایند بهرهبرداری از اطلاعات شامل جمعآوری، ذخیرهسازی، پردازش، حفاظت، مبادله و انتقال، تحلیل و نمایش اطلاعات نقش دارند، فناوری اطلاعات میدانند و برخی دیگر اطلاعات را کالایی ارزشمند قلمداد و بر ارزشآفرینی روی اطلاعات تمرکز میکنند و فناوریهایی را که برای حفظ و افزایش ارزش آن به کار گرفته میشوند، فناوری اطلاعات میدانند. به عبارتی در هر دو رویکرد، فناوری در مواجهه با اطلاعات از دو منظر بهرهبرداری و ارزشآفرینی مورد توجه قرار میگیرد.
۳. اما از منظری دیگر و احتمالاً بهتر، فناوری اطلاعات، نه بر فناوری تمرکز دارد و نه بر اطلاعات، بلکه ارزش آن تمرکز بر همآفرینی هر دو در خلق و رشد پایدار ارزش فرادست آنهاست؛ مثل بازار که اگرچه از آحاد بازیگران تشکیل میشود، اما شخصیت و رفتاری متفاوت و مستقل از آنان دارد. بهطور مثال در حوزه خدمات بهعنوان پیشران توسعه فعالیتهای اقتصادی میدانیم، چون مشتریان سودآورتر و حساستر به کیفیت خدمات، همواره مورد هجوم رقبایی قرار میگیرند که با مدل یا مدلهایی خلاقانه و نوآورانه مبتنی بر پلتفرم، دادههای حساس و سرمایهگذاری و هزینه کم شرایط را تغییر میدهند، بنابراین لازم است با اتخاذ استراتژی مناسب، راهکارهایی برای بقا یافت و تحولی در زیرساختها و ساختارها ایجاد کرد. در این حالت نقش فناوری اطلاعات در این تحول و گذر از موقعیت را نوع رویکرد ما تعیین میکند.
۴. برای پذیرش این رویکرد و تعریف اخیر باید بین اقتصاد هر حوزه با خود آن حوزه تفاوت اساسی قائل شد، اما اغلب متخصصان هر حوزه در برابر پذیرش آن مقاومت میکنند؛ چراکه اگر این مفهوم پذیرفته شود، بسیاری از بایدها و نبایدها تغییر میکند، مثلاً دیگر این الزام که وزیر بهداشت حتماً باید پزشک باشد، وجود نخواهد داشت.
۵. امروز رویکرد حاکم بر حوزه فناوری اطلاعات هم مانند بسیاری از حوزههای دیگر در کشور ما، در سطح اجرایی و عملیاتی باقی مانده است. در این رویکرد فاصله متخصصان از بازار و سلایق مشتری بهطور طبیعی باعث میشود حتی در شناخت کافی و بهکارگیری مناسب ابزارهای مستقیم در هسته حوزه ICT نیز موفق عمل نشود، چه رسد به اینکه حوزه ICT خود بهعنوان ابزار توسعه پایدار در توانمندسازی سطوح دورتر از هسته به کار گرفته شود.
۶. عقبماندگی در درک بازار زمانی فاجعهبار میشود که تنظیمگر بازاری که قدرت اعمال نظر دارد، نظرات ناصحیح را دیکته کند. رگولاتوری در دنیا با علم به اینکه همواره از بازار عقبتر است، با عبور از نسل قانونگذاری به تنظیمگری، اجازه میدهد بازیگران در بازار باز با رسیدن به نقطه تعادل حقوق یکدیگر را رعایت کنند و جایی که حقوقی تضییع شود، وارد عمل میشود و با وضع مقررات، کمک میکند تا بازار به تعادل برسد. بنابراین یکی از مهمترین چالشها در این حوزه خطای شناختی رگولاتور و تأسفبارتر از آن توهم بیشدانایی است.
۷. شاید بتوان فناوری اطلاعات و تحولی را که میتواند ایجاد کند، بهعنوان بهترین و آخرین فرصت جهش برای جوامع توسعهنیافته جهت جبران و رسیدن به جایگاه مناسب دانست، چون فناوری اطلاعات بهدلیل امکان نفوذ بهعنوان توانمندسازی کمهزینه در تمامی صنایع، حتی صنایع منبعمحور و لایههای دورتر از هسته ICT، این قابلیت را دارد که بهعنوان ابزار توسعه پایدار اقتصاد کشور عمل و فرصت جهش و پرش را فراهم کند.
۸. با فرض خیراندیشی و فقدان تضاد و تعارض منافع، تا زمانی که در هدایت، سیاستگذاری و اجرا، از خردورزی و جاریسازی آن فاصله وجود داشته باشد، اقدامات و رفتارها، پراکنده، باری به هرجهت و کماثر خواهد بود. شاید نگاهی به جامعیت و دقت برنامهها و اقدامات کشورهای منطقه، اتحادیه اروپا و حتی کشورهای آفریقایی و آمریکای جنوبی درسهایی برای ما داشته باشد.