کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
نکتهای که میخواهم بگویم در رابطه با چالشهایی است که در رابطه با بحث جنسیت مطرح بوده خصوصا در فضای صنعت الکترونیک. باید تاکید کنم تعداد خانمهایی که در هیأتمدیرهها حضور دارند و واقعا کارآفرین هستند، یعنی کار میکنند و فقط اسمشان در روزنامه رسمی نیامده، به اندازه انگشتان دست هم نیست. برای خود من و تجربه شخصیام از سال 83 تا 93 یعنی ده سال طول کشید تا بتوانیم به فضای مردانه حاکم در صنعت الکترونیک توانمندیهای تخصصی زنان را ثابت کنم.
یعنی آن چالشها حداقل برای من رفع شده و من مدلهای دیگری را میبینم. فقط حدود 350 شرکت دانشبنیان مااز 4600 شرکت دانش بنیان کشور، مدیر یا هیأتمدیره زن دارند. وقتی در جامعه و حتی در حوزه محصولات، خدمات و فرآیندهای نوآورانه کار میکنید نوعِ فرهنگی که درباره نقش مادر و همسر داریم و مسئولیتهایی که به عهده داریم، هرچقدر هم که این فضاها همراه باشند، چالشی داریم به نام تعادل کسبوکار و زندگی.
بزرگترین چالش من به عنوان زن همین مسئله تعادل میان کار و زندگی است. البته که بحث تضاد جنسیتی مقولهای است که همیشه بوده و زنان را مجبور کرده سختتر و دیرتر بتوانند خود را اثبات کنند، اما به هر حال در حال کم شدن است. من مطمئن هستم سه، چهار سال دیگر در استیج چنین رویدادهایی، زنان سرمایهگذار را هم خواهیم داشت.
یعنی زنانی که در استارتاپها و حوزههای دیگر سرمایهگذاری میکنند. به نظر من حضور زنان در فضای نوآوری درنهایت به خودشان و باورهایشان برمیگردد. من همیشه میگویم که یک زن در بخش دولتی ممکن است 4 تا 6 ماه مرخصی زایمان بگیرد و خودش و خانوادهاش هلش بدهند که برگردد و ذهنیتش این است که باید برای بازنشستگی هم که شده 30 سال کارش تمام شود، اما نمیدانم چرا همین زنان به بخش خصوصی که میآیند 70درصد پس از ازدواج یا زایمان ترک کار میکنند.
به همین دلیل شرکتهای خصوصی ریسک بالایی میبینند که بخواهند در پستهای کلیدی به خانمها پست بدهند چون معتقدند اگر ازدواج کنند یا بچهدار شوند، میروند. برای من تعجب دارد که یک نفر دکترای الکترونیک از دانشگاه شهید بهشتی گرفته است و نسبت به جامعه دین دارد چراکه سالها تحصیل کرده و دکترا گرفته و باید دینش را به کشور بدهد و من را در این توسعه اقتصادی کمک کند، اما کار را رها میکند به خاطر اینکه نمیتواند تعادل میان کار و زندگیاش را حفظ کند.
وقتی در اقتصاد نوآورری کار میکنید مجبور میشوید مدلهای سیستمی و فرآیندی را کنار بگذارید، با همه این حرفهای قشنگ که شرکت باید تحول سازمانی و فرآیند محوری داشته باشد وقتی شما در حوزهای نوآور کار میکنید نمیتوانید خودتان بالای سر کار نباشید و در آخر خودتان درگیر هستید و باید وقت زیادی هم بگذارید.