کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
روایت است که خلیفهای خردمند روزی برای کنترل قیمتها در بازار و جلوگیری از نابسامانی اقتصادی، داروغهها را به نظارت بر بازار گماشت. داروغهها به بازار رفتند و در تلاش برای تنظیم امور، با هر فروشندهای که بر قیمت پافشاری میکرد، مخالفت کردند. اما نتیجه برعکس شد؛ بازار کساد گشت، اعتماد مردم کاهش یافت، و مردمان بیشتر به بازارهای دیگر رو آوردند. خلیفه دریافت که برای حفظ بازار، بهجای سختگیری، باید شرایطی فراهم کند که هم اعتماد بازیابی شود و هم رونق به شهر بازگردد.
اقدام اخیر بانک مرکزی در مسدودسازی حسابهای پرداختیارها و صرافیهای رمزارزی، رویکردی مشابه در فضای اقتصادی و فناوری کشور ایجاد کرده است. مسدودسازی این حسابها، اگرچه شاید بهعنوان پاسخی سریع به نوسانات بازار تلقی شود، اما پیامدهای گستردهای در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، حقوقی و فناورانه خواهد داشت و نیازمند تأمل بیشتر و بازنگری اساسی است.
از دیدگاه اقتصادی، پرداختیارها و صرافیهای رمزارزی امروز بخش قابلتوجهی از شبکه مالی کشور را تشکیل میدهند. این خدمات که برای تسهیل تراکنشهای مالی و کاهش هزینهها طراحی شدهاند، اکنون برای بسیاری از کسبوکارها و مصرفکنندگان ضروری شده است. مسدودسازی این حسابها، میتواند به توقف یا حتی تعطیلی برخی کسبوکارها و کاهش فرصتهای اقتصادی منجر شود. کاربران نیز با کمبود راهکارهای داخلی به بازارهای خارجی سوق داده میشوند؛ وضعیتی که در نهایت به کاهش رقابتپذیری اقتصادی کشور منجر خواهد شد.
از منظر حقوقی، مسدودسازی کامل بدون ایجاد چارچوبهای شفاف و مقررات معین میتواند با اصول حقوقی و عدالت اجتماعی در تضاد باشد. این امر، نهتنها بر فعالیتهایی که در چارچوب قانون و تحت نظارت فعالاند، فشار وارد میکند، بلکه موجب کاهش اعتماد عمومی به نهادهای مالی نیز میشود. کاربران و کسبوکارهایی که در این اکوسیستم فعالیت میکنند، در صورت نبود شفافیت و اطمینان به ثبات مقررات، بیشتر به بازارهای غیررسمی یا خارجی روی خواهند آورد.
در بُعد فنی و اجتماعی نیز، پرداختیارها و صرافیهای رمزارزی بهعنوان ستون اصلی فناوری مالی یا فینتک، نقشی کلیدی در نوآوری و ارائه خدمات نوین ایفا میکنند. حذف این خدمات نهتنها به کاهش انگیزه و نوآوری در صنعت فینتک منجر میشود، بلکه بسیاری از کسبوکارها را به سمت روشهای غیررسمی و نظارتناپذیر سوق میدهد؛ امری که در نهایت به افزایش ریسکهای امنیتی در حوزه مالی خواهد انجامید.
آنچه در این شرایط میتواند اثربخش باشد، رویکردی است که حافظ شیراز نیز در آن حکمت نهفتهای را به یادگار گذاشته: «درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد.» بهجای مسدودسازی و قطع، میتوان به پرورش این درخت نوآوری اندیشید و با تدوین مقررات شفاف و هوشمند، اکوسیستم پرداخت و رمزارز را بهگونهای هدایت کرد که هم نیازهای بازار برآورده شود و هم نظارت و شفافیت کافی وجود داشته باشد.
پیشنهاد میشود بانک مرکزی و نهادهای نظارتی، بهجای رویکرد انسدادی، به توسعه چارچوبهای قانونی، شفافسازی مقررات و شناسایی دقیق هویت کاربران بپردازند. ایجاد مجوزهای رسمی برای پرداختیارها و صرافیهای رمزارزی و حمایت از نوآوری در عین نظارت، راهکاری است که نهتنها از فعالیتهای غیرقانونی جلوگیری میکند، بلکه موجب رونق و پایداری اکوسیستم اقتصادی کشور میشود.
در نهایت، انتظار میرود که بانک مرکزی با مشارکت نمایندگان بخش خصوصی و اکوسیستم فینتک، به تدوین چارچوبی جامع و پایدار برای فعالیت پرداختیارها و صرافیهای رمزارزی بپردازد. این چارچوب، با تقویت شفافیت در تراکنشها و حمایت از فناوریهای نوین مالی، میتواند هم امنیت بازار را تضمین کند و هم به بارور شدن درخت نوآوری در کشور کمک کند.