در هفته گذشته و با ادامهدار شدن محدودیتهای گسترده بر اینترنت بینالملل به دلیل شرایط اضطراری کشور، سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران (نصر) فرایندی را برای دسترسی شرکتهای عضو خود به اینترنت تعریف کرد که به یکباره با نقدهای بسیار تندی از گوشهوکنار اکوسیستم مواجه شد. این اقدام به گفته سازمان نصر تهران با هدف حمایت از تداوم فعالیت کسبوکارهای فناوری اطلاعات در شرایط جنگی انجام شده بود؛ شرکتهایی که بسیاری از آنها با اختلالات جدی در زیرساختهای ارتباطی و مشکلات مالی مواجه بودند.
با وجود انتقادات تند در شبکه اجتماعی ایکس، که این طرح را «اینترنت طبقاتی» نامیدند، واقعیت این است که راهبرد نصر تهران چقدر درست بوده یا نه موضوع اساسی که نباید در این دعواهای توییتری و تسویهحسابهای صنفی گم شود این است که کسبوکارهای دیجیتال برای ادامه فعالیت و حفظ خدمات حیاتی خود به اینترنت پایدار نیاز دارند. در این گزارش تلاش کردهایم ماجرا را یکبار بدون قضاوت بازخوانی کنیم و ببینیم چطور شد که تلاش صنفی نصر تهران به ضد خودش تبدیل و برچسب اینترنت طبقاتی به یقه این سازمان چسبید.
ضربه محدودیتهای اینترنتی به اقتصاد دیجیتال
در اوایل تیرماه ۱۴۰۴، تشدید شرایط امنیتی و جنگی در ایران منجر به اعمال محدودیتهای گسترده بر دسترسی به اینترنت بینالملل شد. این محدودیتها، که بهعنوان بخشی از تصمیمات کلان ملی اعلام شدند، تأثیرات مخربی بر اکوسیستم فناوری اطلاعات گذاشتند. شرکتهایی که برای ارائه خدمات، ارتباطات بینالمللی، توسعه نرمافزار یا انجام تراکنشهای مالی به اینترنت وابستهاند، با چالشهای بیسابقهای مواجه شدند. استارتاپهای کوچک، شرکتهای توسعه نرمافزار و پلتفرمهای دیجیتال همگی در معرض خطر توقف فعالیت، زیانهای مالی شدید و اخراج کارکنان قرار گرفتند.
این محدودیتها نهتنها به فعالیتهای روزمره شرکتها آسیب زد، بلکه زنجیرهای از مشکلات را به دنبال داشت. برای مثال، پلتفرمهای تجارت الکترونیک نمیتوانستند سفارشات را پردازش کنند، شرکتهای توسعه نرمافزار قادر به بهروزرسانی پروژههای بینالمللی نبودند و خدمات دیجیتال مانند حملونقل آنلاین و آموزش مجازی با اختلالات جدی مواجه شدند. این وضعیت، اقتصاد دیجیتال ایران را که در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته، در آستانه فروپاشی قرار داد.
در این شرایط بحرانی، سازمان نظام صنفی رایانهای تهران (نصر) اعلام کرد که برای حمایت از شرکتهای عضو خود، فرایندی را برای دسترسی به اینترنت بینالملل طراحی کرده است. بر اساس این طرح، شرکتهای دارای عضویت معتبر میتوانند از طریق پورتال رسمی نصر، فرم تعهدنامهای را تکمیل و درخواست دسترسی به اینترنت را ثبت کنند. این دسترسی با شروطی مانند استفاده از IPهای رسمی، رعایت استانداردهای امنیتی و تعهد به فعالیتهای قانونی و حرفهای همراه است. هدف اعلامشده این طرح، حفظ جریان خدمات دیجیتال و جلوگیری از فروپاشی بخشی از اقتصاد کشور اعلام شد.
اما در روزهایی که تقریباً دسترسی همه کاربران و مردم به اینترنت بینالملل دچار اختلال و کندی و قطعی شده بود راهبرد در ظاهر همدلانه نصر با واکنشهای بسیار تند و شدید مواجه و اینگونه تعبیر شد که هیئتمدیره هفتم نصر تهران تلاش دارد اینترنت طبقاتی را عادیسازی کند.
اقدام نصر با نیت تداوم فعالیت شرکتها
سازمان نصر میگوید بهعنوان نماینده صنف فناوری اطلاعات، وظیفه دارد از منافع اعضای خود دفاع کند. در شرایطی که محدودیتهای اینترنتی، فعالیت شرکتها را به خطر انداخته بود، نصر در تلاش بوده تا فرایندی را طراحی کند که به شرکتهای عضوش امکان دهد حداقل دسترسی لازم به اینترنت را برای ادامه فعالیتهای حرفهای خود داشته باشند. این فرایند شامل ثبت درخواست در پورتال نصر، امضای تعهدنامه و رعایت الزاماتی مانند استفاده از IPهای رسمی و استانداردهای امنیتی است. نصر تأکید کرد که اطلاعات شرکتها محرمانه باقی خواهد ماند و البته در صورت تخلف در استفاده غیرکسبوکاری از اینترنت، دسترسی قطع و موضوع به مراجع قانونی ارجاع خواهد شد.
علی حکیمجوادی، رئیس سازمان نصر، در توضیح این طرح گفت: «در شرایطی که زیرساختهای ارتباطی مختل شده و شرکتها با مشکلات مالی مواجهاند، وظیفه ما حمایت از تداوم فعالیت آنهاست. این اقدام برای حفظ زنجیره اقتصاد دیجیتال و جلوگیری از خسارتهای گسترده طراحی شده است.»
او تأکید کرد که نصر همواره مدافع دسترسی آزاد و پایدار به اینترنت بوده، اما در شرایط کنونی، اولویت با حفظ فعالیت شرکتهایی است که به طور قانونی و حرفهای فعالیت میکنند. حکیمجوادی این طرح را با دیگر اقدامات حمایتی نصر مقایسه کرد و افزود: «ما در حال مذاکره با نهادهای مسئول برای تعویق پرداخت مالیات و تنفس بیمهای هستیم. این اقدامات هم برای حمایت از شرکتهاست. آیا اینها تبعیض تلقی میشوند؟»
او همچنین خاطرنشان کرد که نصر مسئول سیاستگذاری عمومی اینترنت نیست و تنها در چارچوب وظایف صنفی خود عمل میکند. اما له نظر میرسد این توضیحات چندان برای منتقدانی که اصل این طرح را رواج اینترنت طبقاتی و ساختن لیستهای سفید میدانند چندان قانعکننده نبوده است.
انتقادات در ایکس؛ اینترنت طبقاتی یا سوءتفاهم؟
اعلام این طرح در شبکه اجتماعی ایکس با موجی از انتقادات همراه شد. بسیاری از کاربران، این طرح نصر تهران را «اینترنت طبقاتی» نامیدند و معتقد بودند که نصر با اختصاص اینترنت به شرکتهای عضو، امتیاز ویژهای به آنها میدهد، درحالیکه عموم مردم با محدودیتهای شدید مواجهاند. برخی نصر را به «کارتلسازی» متهم کردند و خواستار انتشار اسامی شرکتهای بهرهمند شدند تا شائبه رانت از بین برود. عدهای دیگر با اشاره به شرایط جنگی، پرسیدند چرا بهجای این طرح، راهکارهایی مانند استفاده از فناوریهایی مثل استارلینک برای کل جامعه در نظر گرفته نشده است.
این انتقادات تا حدی قابلفهم است. در شرایطی که دسترسی عمومی به اینترنت محدود شده، هرگونه اولویتبندی میتواند به احساس نابرابری دامن بزند. بهویژه در ایران، که سابقه محدودیتهای اینترنتی به حساسیتهای اجتماعی منجر شده، چنین اقداماتی بهسرعت مورد قضاوت قرار میگیرند. عدم انتشار جزئیات طرح، مانند معیارهای انتخاب شرکتها یا تعداد شرکتهای بهرهمند، حجم و شکل این انتقادات را تشدید کرد.
با کمک هوش مصنوعی گراک سمتوسوی کلی واکنشها در ایکس را تحلیل و مهمترین کلیدواژههایی که بازتاب چند صدهزارتایی توییت نصر در این موضوع در دل خود داشته را استخراج کردهایم. کاربران در کامنتها و نقلقولها، این طرح را به اتهاماتی چون «بیشرفی»، «خیانت به ارزشها» و «همراهی با سانسور» محکوم کردند. برای مثال، کاربری نوشت: «تأکید کنید شرکتهای عضو متقاضی اینترنت بینالملل… حتماً زیر فرم بنویسند: فقط خودم، گور… هموطن» که با طنز تلخ به تبعیض اشاره دارد.
دیگرانی مانند محمدعلی جنتخواه نصر هم در توییتی موضوع را به شرف و صنف آیتی کشانده و عبارت تندی را به کار برده که از نوشتن آن معذوریم! کاربری دیگر هم از همراهی نصر با محدودیتها بهجای اعتراض انتقاد کرده است. حدود ۴۰٪ از واکنشها توهینآمیز، ۳۰٪ بر تبعیض و اینترنت طبقاتی متمرکز، ۲۰٪ ناظر بر ناکارآمدی و سوءمدیریت، و ۱۰٪ درباره انگیزههای رئیس نصر برای اجرایی کردن این طرح بودند. این واکنشها که ریشه در قطعیهای مکرر اینترنت (مانند سال ۹۸ و ۱۴۰۱) و بیاعتمادی به نهادها دارند، نشاندهنده شکاف عمیق بین جامعه و سیاستهای صنفی است.
عدهای تأکید کردهاند اگر نصر نتواند این شکاف را با شفافیت و گفتوگو پر کند، ممکن است اعتبار خود را از دست بدهد. علاوه بر این، ادامه احساس نابرابری میتواند به تنشهای اجتماعی بیشتری منجر شود.
اقتصاد دیجیتال ایران، که بخش مهمی از رشد اقتصادی کشور را تشکیل میدهد، بدون اینترنت نمیتواند دوام بیاورد. اقدام نصر برای دسترسی شرکتهای عضو به اینترنت بینالملل تلاشی برای حفظ این اکوسیستم در برابر بحران است. هرچند انتقادات مطرحشده در ایکس نگرانیهای مشروعی درباره برابری دسترسی را نشان میدهند، اما نباید فراموش کرد که کسبوکارهای فناوری به دلیل نقش کلیدیشان در اقتصاد و خدمات عمومی، به اینترنت بهعنوان اکسیژن حیات خود نیاز دارند.
نصر اعتقاد دارد در چارچوب وظایف خود عمل و با طراحی فرایندی تلاش کرده تا از فروپاشی بخشی از اقتصاد دیجیتال جلوگیری کند. بااینحال، این سازمان حالا بیش از اینکه توانسته باشد مشکل شرکتها را حل کند باید با ارتباط بهتر با جامعه و ارائه جزئیات بیشتر، از سوءتفاهمهای بیشتر پیشگیری کند. شاید این ماجرا فرصتی است تا سیاستگذاران، نهادهای صنفی و جامعه مدنی با گفتوگوی سازنده، راهکارهایی برای دسترسی پایدار مردم و کسبوکارها به اینترنت طراحی کنند. تا آن زمان، حمایت از کسبوکارهای فناوری گامی ضروری برای حفظ آینده اقتصاد ایران در عصر دیجیتال است.