کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
نهادهایی مثل اتاق بازرگانی ایران در زمانهای ایجاد شدند که نه در ایران، بلکه در جهان هم حرف چندانی از اقدامات نوآورانه نبود و نهایتا بنگاههایی به شکلی خودانگیخته در پی راهکارهای نوینی برای افزایش فروش و تولید بهتر بودند. طبیعتا تمرکز اتاق ایران نیز به خدمترسانی به اعضای خودش بود که این روزها آنها را سنتی مینامیم. اما اقتضای زمانه، کمکم شکل جدیدی از فعالیتها را در اتاق ایران رقم زده است. با پررنگ شدن نقش و تعداد کسبوکارهای نوآور در فضای اقتصادی، اتاق ایران بنابه وظیفه ذاتیاش در تلاش است به نحو مطلوبی این کسبوکارها را وارد جریانهای بزرگتری کند و مرکز شتابدهی صادرات نیز با همین رویکرد تأسیس شده است. غلامحسین جمیلی، عضو هیئترئیسه این مرکز، میگوید تلاش دارند از کسبوکارهای نوآوری حمایت کنند که علیرغم توان و انگیزه بالا، راهی برای حضور در بازارهای بینالمللی نمییابند.
فلسفه وجودی جایی مثل مرکز شتابدهی صادرات در اتاق ایران چیست؟
هدف از راهاندازی مرکز شتابدهی صادرات، کمک به واحدهای نوپایی بوده است که محصولی بر مبنای خلاقیت دارند اما هیچ پشتوانه و وابستگی به صنایع قدیمی و بنگاههای بزرگ باسابقه ندارند.
ما در اتاق بازرگانی ایران بر این باور هستیم که دو رسالت عمده بر عهده اتاق است. یکی از این مأموریتها کاهش مشکلات، مانعزداییها و کمک به تسهیل فعالیت همه کسبوکارها اعم از تولیدی و خدماتی است؛ چه صنایع بزرگ، چه صنایع کوچک و متوسط. این مأموریت را در اصلاح قوانین، چانهزنی با دولت، پیگیری امور بروکراتیک، پیشنهادهای اجرایی کارآمد، مطالعه و پژوهش و مقایسه تطبیقی و… انجام میدهیم. رسالت دیگر اتاق کمک به توسعه و رشد کمی و کیفی کسبوکارها و تولید ثروت توسط بنگاههای اقتصادی است، آن هم با در نظر گرفتن شفافیتهایی که مدنظر بخش خصوصی است به جهت رقابتپذیری صحیح، مشروعیت ثروتآفرینی و… در این بخش از مأموریت خود دو زیرشاخه را دنبال میکنیم. یکی کمک به توسعه کسبوکارهای موجود و فعالیتهای تولیدی در حال کار و دیگری کمک به ایجاد کسبوکارهای نوپا که جزو اصلیترین و مهمترین اقدامات اتاق است.
بر این باوریم که یکی از شاخصهای موفقیت بنگاههای اقتصادی ما، علیالخصوص در حوزه کسبوکارهای نو، موفقیت و تمرکزشان بر بازارهای صادراتی است. شرکتهای بزرگ و دارای سابقه که از توان مالی، نیروی انسانی کارآمد و تجربه کافی برخوردارند، میتوانند به نحوی انتظارات سازمانی خود را از یک رابطه برونمرزی تا اندازهای مرتفع کنند. اگر هم کمبودی داشته باشند، سازمانهایی مثل سازمان توسعه تجارت، وزارت صمت و… در تأمین آن کمک میکنند. اما در این بین شرکتهای نوپا خصوصا آن دسته که بر پایه خلاقیت و نوآوری متولد شدهاند، برای اینکه بتوانند در عرصه بینالمللی حضور پیدا کنند، مشکلات و نیازهایی دارند که مرکز شتابدهی صادرات اتاق ایران برای رفع این احتیاجات وارد عمل میشود.
فعالیتهای ما، هم به شکل حمایتهای مالی است که با مشارکت صندوقهای مختلف حمایتی و صادراتی و بانکها و از طریق تفاهمنامهها اتفاق میافتد و هم رویکرد غیرمالی دارد، مثل تسهیلگری برای حضور در بازارهای هدف، بازارسنجی و بازارسازی، عقد قراردادهای حقوقی، کمک به اعزام و پذیرششان در هیئتها و نمایشگاههای خارجی و مشاورههای واقعی از سوی کسبوکارهای مشابه که توانستهاند در سالهای گذشته به موفقیتهای صادراتی دست پیدا کنند.
تا امروز چه تعداد کسبوکار از حمایتهای این مرکز بهرهمند شدهاند؟
مرکز شتابدهی ما نوپاست و کمتر از یک سال است که راهاندازی شده و اینکه بتواند در راستای این مأموریتها حرکت کند، قدری زمان میبرد. در گام نخست سعی کردهایم با برگزاری رویدادهای مختلف و دعوت از افراد، بستری فیزیکی فراهم کنیم برای این دسته از کسبوکارهای نوآور که بهراحتی قادر به حضور در عرصه فیزیکی اتاق بازرگانی ایران نیستند تا بتوانند با ارکان مختلف اتاق ارتباطی دوسویه برقرار کنند. هر چند سرعت حرکتهای حمایتی که در سایر کشورها از این کسبوکارها انجام میشود، بهخصوص در کشورهای همسایه، بسیار سریع است، ولی به گمان من با تلاشهایی که صورت گرفته، فعالیتهای اتاق مثل ماشینی که در سراشیبی حرکت میکند، رفتهرفته سرعتش بیشتر میشود و ما در ماههای آینده با یک ضریب افزایشی تصاعدی اقداماتمان را دنبال خواهیم کرد.
چشماندازی هم از برنامههای آینده این مرکز دارید؟
کشور طی سالهای اخیر سختیهای زیادی را تجربه کرده است. طی این زمان هم در انتقال تکنولوژی دچار مشکل بودیم و هم در بازارهای سنتی صادراتیمان. بسیاری از فرصتها را از دست دادیم و شرایط بنگاههای صادراتی خوب نیست. اما با همه این احوالات، بخشی از اقتصاد که مبتنی بر اینترنت و فضای مجازی و فعالیتهای دانشبنیان است، فارغ از تأثیرات بینالمللی همچنان توانسته فضای رقابتی را بین ایران و سایر کشورها حفظ کند. از این جهت فکر میکنم با این اقدامات اتاق، ما بهسرعت بتوانیم سهم بیشتری از بازارهای خارجی را برای شرکتهای نوپا که مبتنی بر دانش فنی جدید هستند، به دست بیاوریم. چشماندازمان این است که نسل جدید کسبوکارها ظرف دو سال آینده، به عنوان متولیان و نسل بعدی کسبوکارها در اتاق بازرگانی حضور پررنگتری در تصمیمسازیهای آتی فعالان بخش خصوصی داشته باشند. به نظرم طی همین زمان، ما به ویترینی از فعالیتهای اینچنینی در حوزه کسبوکارهای جدید تبدیل خواهیم شد.
مورد دیگری که بسیار حائز اهمیت است این است که کسبوکارهای نوآور بتوانند سهم قابل قبول و معناداری از ارقام صادراتی محصولات و خدمات را رقم بزنند. در سالهای گذشته اتاق با تأسیس و حمایت از جریانها و تشکلهای اینچنینی نشان داده بستر فراگیری را برای حضور این کسبوکارهای نوآور شکل داده و همچنان این چشمانداز وجود دارد که تشکلها و سندیکاها و کمیسیونهای مختلف به صورت تخصصی بتوانند کار بیشتری در این حوزه انجام دهند. این اتفاق میسر نمیشود مگر با حضور پررنگتر کسبوکارهای نوآور که با اتصال به مرکز شتابدهی صادرات میتوانند جذب سایر ارکانهای اتاق بازرگانی ایران بشوند.
شما به سبب سالها حضور در اتاق بازرگانی ایران ارتباط نزدیکی با کسبوکارهای سنتی دارید و از آنسو با نوآوران نیز به واسطه مرکز شتابدهی رابطه نزدیکی برقرار کردهاید، از علل همسو نشدن نوآوران و سنتیها بگویید و اینکه اتاق چطور میتواند این همسویی را ایجاد و مشکلات به هم پیوستن این دو بخش را حل کند؟
از آنجا که غالبا نوآوریها بر پایه نبوغ فردی و گروههای کوچکی که این افراد تشکیل میدهند، شکل میگیرد، مسئله حراست از این ایدهها و مالکیت معنوی موضوع مهمی است که چون در آن ضعف قوانین داریم، همین دغدغه نقش بازدارندگی در ارتباط با بنگاههای سنتی را ایفا میکند. اتاق ایران میتواند مرجع بسیار مناسبی برای ثبت و ضبط هویت ایدهها باشد و البته باید بتواند این ایدهها را به سوی سرمایهگذار ارزنده هدایت کند. این نقش هنوز بهدرستی اتفاق نیفتاده و به عنوان یک ماموریت ما آن را دنبال میکنیم.
از آنسو بنگاههای بزرگ و ارزندهای داریم که میتوانند فعالیتهای چشمگیری داشته باشند، ولی عملا ریسک بزرگ کردن دامنه فعالیتهای خود را نمیپذیرند. اینجا اتاق بازرگانی به عنوان جایی که مسیری اطمینانبخش ترسیم میکند، زمینه تشویق این شرکتها و بنگاهها را ایجاد خواهد کرد. سازمانهایی نیز وجود دارند که مرتبا به کسبوکارهای امروزی توجه میکنند و بر اساس شناسایی یک فرصت و درک از گذر فعالیتهای سنتی به نوآوری، داوطلبانه وارد این عرصه میشوند و توان و سابقه اجرایی و تجربهشان را در جریان شکلگیری کسبوکارها قرار میدهند که گاهی درونسازمانی و گاهی برونسازمانی است. عدهای هم برای اینکه بتوانند هویت برند خود را حفظ کنند و در عرصه رقابت بمانند، به شکل سرمایهگذار وارد اقتصاد نوآوری میشوند. اما در این بین بنگاههایی نیز هستند که وارد فضای نوآوری نشدهاند، اما چنانچه یک فرصت سرمایهگذاری قابل بیابند، سازمان خود را همگام میکنند. جایی مثل مرکز شتابدهی صادرات یا مرکز کسبوکارهای نوین اتاق میتواند در حکم ویترینی از فعالیتهای کسبوکارهای نوآورانه برای شناسایی طرفهای تجاری و سرمایهگذاران سنتی عمل کنند.
رگولاتور این روزها بیشتر به جای آنکه نقش تنظیمگری خود را ایفا کند، به مانعی بر سر راه کسبوکارهای نوآور تبدیل شده است. نمونهاش طرح صیانت از حقوق کاربران است که کسبوکارهای حوزههای مختلف به آن اعتراض داشتهاند و اتفاقا روی مسئله صادرات تأثیری جدی میگذارد. در این میان نقش و نحوه موضعگیری اتاق ایران به چه شکل است؟
اتاقهای بازرگانی در سراسر دنیا از یک شبکه مویرگی بسیار وسیع و گسترده برخوردارند که وجه تمایز اتاقها با هر تشکل و نهاد دیگری است. یکی از وظایف اتاق کمک به تقنین و شکلگیری مقررات و آییننامهها و اصلاح آنهاست. از آنجا که از نظر قانونی، اتاق مشاور سه قوه محسوب میشود، در بسیاری از مجامع و شوراهایی که درصدد اصلاح و نگارش مقررات حاکم بر کسبوکارها هستند، به شکل فعال حضور دارد و توقعات و مطالبات اعضای خود را انعکاس میدهد. به این منظور ابزارهایی چون جلسات شورای گفتوگو، حضور نمایندگان دائمی در برخی ارکانهای تصمیمساز اقتصادی و کمیسیونهای متعدد دیده شده است. ولی لازمه این کار انعکاس دوسویه توقعات است. بخشی را اتاق با کارشناسان و مرکز پژوهشهای خود رأسا انجام میدهد و بخشی هم میبایست از طرف افرادی که متأثر از این قوانین و مقررات هستند، منعکس شود تا اتاق اقدامات خود را آغاز کند. اقدامات اتاق در این زمینه قابل اعتنا بوده، ولی متأسفانه تعدد و تکثر این قوانین به شکلی است که این بخش از اقدامات زیاد پررنگ به نظر نرسیده است.
یعنی در طرحی مثل صیانت اگر از سمت کسبوکارها مطالبه باشد، اتاق ورود میکند؟
موضوعاتی از جنس طرح صیانت که به شکل کلان روی بسیاری از حوزههای اقتصادی تأثیر مستقیم و آنی میگذارد، مرتبا مورد توجه و عکسالعمل اتاق قرار میگیرند. مثلا همین طرح صیانت یا خاموشیهای اخیر برق یا سایر قوانینی که به عنوان قانون مادر هستند، همگی به واسطه اینکه مأموریت و رسالت اتاق بررسی تأثیرات اینها بر بخشهای غیردولتی است، دخالت کردهایم. به طرح صیانت اشاره کردید که تصویب نادرست این طرح و زیادهروی و سختگیری در آن میتواند آسیبهای بسیار جدی حتی به کسبوکارهای سنتی بزند. در دنیای امروز نمیشود بهراحتی از ابزارهای ارتباطی که قاعده اصلی انجام امور شدهاند، صرفنظر کرد. این چیزی است که بهشدت باید از آن مراقبت شود و قطعا اتاق چه به واسطه توقع اعضای خودش و چه به جهت اینکه این طرح میتواند آثار گستردهای روی شرایط اقتصادی کشور داشته باشد، اقدامات پژوهشی انجام داده است که بخشی از آن منتشر شده و بخشی هم در ادامه منتشر میشود که میتواند اتکا به آنها در جریان تصمیمسازی در کشور اثرگذار باشد.