کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
یاسمن فرحزاد ۳۵ ساله است و دختری پنجماهه دارد. در مقطع کارشناسی در رشته گرافیک مشغول به تحصیل بوده و کارشناسی ارشد هنرهای اسلامی، گرایش مینیاتور و تذهیب از دانشگاه اصفهان دارد. او که شش سال است کار تصویرگری مینیاتور را به صورت حرفهای انجام میدهد، ساکن نوشهر است و چند وقتی است کسبوکار کوچک اما روبهرشدی به نام «شمسه چو» راهاندازی کرده که ظروف چوبی تذهیبکاری شده کار دست خود را به فروش میرساند. استفاده میکند. او معتقد است هنر باید به میانن مردم برود، وگرنه هنر نمایشگاهی محکوم به فناست.
شروع کسبوکار شمسه چو از کجا شکل گرفت؟
من سالها تابلوهای تذهیب را طراحی و اجرا میکردم اما دو اتفاق باعث شد به صورت جدی به پیادهسازی این هنر روی وسایل چوبی منزل فکر کنم. اول اینکه یک بار به صورت آزمایشی روی تکهای چوب برای یکی از دوستانم تابلویی کشیدم که مورد استقبال زیادی قرار گرفت. اتفاق دوم وقتی افتاد که با مادرم در حال صحبت بودیم و به یادم آمد در دوران کودکی در خانه قاشق آجیلخوری روسی داشتیم که روی آن نقاشی کشیده شده بود و اکنون دیگر وجود ندارد. تصمیم گرفتم خودم قاشق را بسازم و این اولین اقدام جدی من در تولید محصولات شمسه چو بود. «شمسه» نام یک طرح پرکاربرد در هنر تذهیب و «چو» به معنی چوب در زبان مازندرانی است.
سرمایه اولیه کار و مهارتهای لازم را چگونه به دست آوردید؟
در ابتدا در نظر داشتم فقط چند محصول به صورت ازمایشی درست کنم و به خودم گفتم اگر فروش نرفت، آنها را هدیه میدهم. البته مواد اولیه مثل رنگها و قلمها را در دوران دانشگاه اندکاندک خریده بودم و از این لحاظ هزینهای برایم نداشت. فقط چند قاشق چوبی ساده خریدم که حدود ۲۰۰ هزار تومان هزینه داشت.
در مورد مهارت اجرای کار نیز باید بگویم که در دانشگاه و بعد از آن توانایی لازم را کسب کرده بودم، اما همه این مهارتها پیرامون خلق اثر روی کاغذ بود و سعی کردم با خلاقیت و رعایت نکات لازم، این هنر را روی چوب با همان کیفیت تابلوهای نمایشگاهی پیاده کنم.
آیا تا کنون جذب سرمایه داشتهاید؟
به خاطر اینکه اصل ارزش محصولات به خاطر طرح و اجرای کار است و معمولا مواد اولیه هزینه آنچنانی ندارد، شراکت و سرمایهپذیری برایم سخت است. چندین پیشنهاد از سمت تأمینکنندگان مواد اولیه برای مشارکت داشتهام اما تاکنون با هیچکدام به توافق نرسیدهام. فعلا ترجیح میدهم با سرمایه شخصی کار کنم.
چه چیز باعث شد این جسارت را پیدا کنید که با مخاطب عام در فضای اینستاگرام ارتباط برقرار کنید؟
همانطور که پیشتر گفتم، چند سالی روی کاغذ کار میکردم. تابلوها معمولا نفیستر و گرانتر هستند و مشتری خاص خود را دارند، اما همیشه فکر میکردم هنری که فقط در نمایشگاهها باشد، ترویج نمیشود و کمکم میمیرد. پس تصمیم گرفتم کارم را با وسیلههای مصرفی یا دکوراتیو منزل ترکیب کنم تا دیده و استفاده شوند و بازار بزرگتری داشته باشم.

آثاری که در شمسه چو به نمایش میگذارید، چه ویژگیهایی دارند؟
کارهای ما برای اینکه ارزش هنری خود را حفظ کنند، اکثرا تکنسخهای هستند، زیرا تیراژ بالا کار را تکراری میکند. طی دو سال اخیر بیش از هزار محصول شامل سینی، قاب آیینه، قندان، ظرف میوهخوری، قاشق و… فروختهام و سود ماهیانه سه تا ۱۰میلیونی را تجربه کردهام. ولی نکته اینجاست که من برای خلق این آثار تنها کار میکنم و به دلیل اینکه مشتریان کیفیت و سبک کار مرا میپسندند، وسواس خاصی در طراحی و تحویل محصولات دارم و همین امر باعث شده همکاریای در زمینه اجرای کارها نداشته باشم. اما در بخش تأمین و ارسال با سایر افراد همکاری میکنم. البته حضور دختر کوچکم نیز باعث شده وسعت کار را در اندازهای نگه دارم که بتوانم به او رسیدگی کنم.
بزرگترین مانع کسبوکارتان را چه چیزی میدانید؟
در کارهای هنری میزان فروش مستقیما به وضعیت معیشتی مردم مرتبط است و هرچقدر وضعیت اقتصادی جامعه بدتر و تورم بیشتر شود، با همان سرعت کالاهای دکوراتیو و هنری از سبد خرید مردم حذف میشود. در چند سالی که مشغول به کار هستم، تأثیر فشار اقتصادی را بر توان و تمایل مشتریان بهوضوح میبینم. این در حالی است که همواره سعی میکنم قیمت منصفانهای برای کارهایم تعیین کنم، چون دوست دارم علاقهمندان به این هنر حداقل یک تکه از این آثار را در منزل داشته باشند.
چشماندازتان برای آینده این کسبوکار چیست؟
دوست دارم فروش خوبی در خارج از مرزهای ایران داشته باشم. اگر بتوانم این محصولات را به کشورهای دیگر صادر کنم، قطعا درآمد بسیار بیشتری خواهم داشت. مشتریان خارجی زیادی دارم که با وجود علاقه آنان و اشتیاق خودم، قادر نیستم کارهایم را به آنها بفروشم. تحریمها و هزینه شیپینگ و پست مانع بزرگی برای رسیدن به این چشمانداز است.
با توجه به سابقهای که دارید، توصیه میکنید دیگران هم وارد این بازار شوند؟
اگرچه کارهای هنری سودهای کلان ندارند، اما درآمدشان پایدار است. ضمن اینکه خلق یک اثر هنری علاوه بر مزایای مادی، مزیتهای روحی بسیاری دارد. وسواس در کیفیت و خلاقیت در طرحها، راه تضمین درآمد و ایجاد وفاداری در مشتریان و جذب مشتریان جدید است. من در گروه اولین افرادی بودم که این سبک کار را با تأکید بر تکنسخه بودن و خاص بودن طرحها و اجرای کاملا دستی انجام دادم، ولی اخیرا افراد زیادی را میبینم که کارهای بیخلاقیت و بیکیفیت به مشتری ارائه میدهند. معتقدم این کسبوکارها مشتری واقعی آثار هنری را جذب نمیکنند و کمکم فروششان را از دست میدهند. اگر محصول خلاقانه و باکیفیت به مشتریان ارائه کنید، قطعا سود خوبی خواهید داشت. چند عامل مهم در سودآوری این کسبوکار وجود دارد که عباتند از خلاقیت، شناخت بازار، شناخت مشتری و تسلط بر بازار تأمینکنندگان برای حفظ کیفیت کار.
چه توصیهای به زنانی دارید که مانند شما صاحب کسبوکار هستند یا میخواهند کسب وکاری را آغاز کنند؟
اولین توصیه من این است که اگر میخواهند کاری داشته باشند یا کارشان را توسعه دهند، به دلیل نقشهای متععدی که دارند، در کارشان نظم داشته باشند. نظم باعث میشود پیشرفت آهستهآهسته شروع شود. قوانین و خط قرمزهایی برای خود تعریف کنند تا کمکم با این ارزشها در بازار و میان مشتریان شناخته شوند مثلا همه افراد بدانند که او روی کیفیت محصولاتش وسواس دارد و هرگز جنس بیکیفیت تولید نمیکند. این باعث میشود جایگاه محکمی برای خود ایجاد کنند. در نهایت هم بررسی کنند و ببینند در چه کاری خوب هستند و هرگز آن کار را مجانی انجام ندهند. همین امر باعث میشوند کسبوکاری پایدار برای خود بسازند.