کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
تا یکی دو دهه پیش در وزارتخانهای که با عنوان «پست و تلگراف و تلفن» شناخته میشد، برای مردم یک سوپراستار شاید در بهترین حالت محمد غرضی بود که توانسته بود در بین مردم تا حدی شناخته شود.
جدیتر شدن موضوع اینترنت در کشور و ظهور اقتصاد دیجیتال که ذیل وزارتخانه پست و تلگراف و تلفن تعریف میشد حتی ماهیت و نام آن را تغییر داد و دیگر وزارتخانهای با این نام وجود ندارد، بلکه نامش وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است که اکنون بخش فناوری اطلاعاتش پررنگتر از بخش ارتباطات شده؛ زیرا در دنیای امروز اگر زیرساخت و فناوری وجود نداشته باشد عملاً ارتباطات نیز زیر سؤال میرود.
اکنون اینترنت نیازی حیاتی برای مردم ایران شده؛ به نحوی که برای مردم به اندازه انتخاب وزیر امور خارجه و وزیر اقتصاد مهم است که چه کسی بر مسند وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات قرار میگیرد، زیرا آنها میدانند وزیر ارتباطات با یکی از کالاهای سبد خانوار آنها سروکار مستقیم دارد. مردم در این سالها از یک طرف طعم اینترنتی را چشیدند که توانست تا حد زیادی به آسایش و رفاه و حتی اشتغال آنها کمک کند و از طرف دیگر قطعی یا اختلال اینترنت در کشور را تجربه کردند که نشان داد تا چه حد میتواند آزاردهنده باشد.
یکی از موضوعاتی که شاید مسعود پزشکیان را به ریاستجمهوری رساند و مردم به او اعتماد کردند وعده رفع مشکلاتی بود که در این سالها بر سر راه اینترنت قرار گرفته است. او در مناظرههای تلویزیونی تأکید کرد فیلترینگ میراثی است که دولت کنونی بر جای گذاشته و ما به اینترنت آزاد نیازمندیم زیرا اینترنت محل آموزش است. پزشکیان به مردم وعده داد اگر به قدرت برسد با محدودیتهای فعلی مقابله خواهد کرد.
از طرفی حضور افرادی همچون محمدجواد آذری جهرمی در کنار پزشکیان این امید را ایجاد کرد که بار دیگر دوره شکوفایی اقتصاد دیجیتال در کشور شکل گیرد و محدودیتهای اینترنتی کاهش یابد.
با پایان انتخابات و پیروزی مسعود پزشکیان و مشخصشدن اینکه آذری جهرمی قصد ندارد به وزارت فاوا بازگردد، گمانهزنیها آغاز شد، ولی مطرح میشد که احتمالاً گزینه نزدیک به آذری جهرمی در این سمت قرار خواهد گرفت. یکی از اصلیترین گزینههایی که همان ابتدا برای وزارت فاوا مطرح شد رضا باقری اصل بود و این تصور شکل گرفت که او به صورت قطعی پس از تایید مجلس به عمارت کلاه فرنگی خواهد رفت، ولی با تشکیل شورای راهبری و سپس کارگروههای انتخاب وزیر، اوضاع تا حدی تغییر کرد.
کارگروه انتخاب وزیر فاوا وضعیت پیچیدهای پیدا کرد، زیرا دو نفر از اعضا که برای مشورت وارد کارگروه شده بودند خود را کاندیدای این سمت به کارگروه معرفی کردند و سپس از آن خارج شدند. خروجی این کارگروه نشان داد که نمیتوان به یک گزینه معطوف بود و گفت که گزینه معرفی به مجلس از قبل مشخص شده یا نه.
گزینههای موجود و فهرست نهایی نشان میدهد دو گزینه شانس بیشتری برای معرفی به مجلس دارند. اولی رضا باقری اصل است و دیگری ستار هاشمی که هر دو در ارزیابیهای کارگروه رتبههای بیشتری کسب کردهاند و سابقه اجرایی آنها در حوزههای مختلف فناوری اطلاعات شفاف و روشن است و شاید هرکدام اگر بخواهد یک پله ارتقای رتبه پیدا کند جایگاه بعدیاش وزارت است. این دو در طول سالها نشان دادهاند در سمتهای قبلی جایگاه فنی قابل قبولی داشتهاند.
اعتقاد به رگولاتوری چابک
اگر بخواهیم این بررسی را از رضا باقری اصل آغاز کنیم، او فردی است که از جایگاه کارشناسی رشد کرده، در مجلس حضور داشته، در سازمان بورس فعالیت کرده و در دولت و وزارت ارتباطات سالها بوده و توانسته ارتباط مؤثری با بخش خصوصی برقرار کند.
باقری اصل شناخت بسیار خوبی از کسبوکارهای حوزه اقتصاد دیجیتال دارد و توانسته در حوزههای مختلف در رشد استارتاپها و رگولاتوری حوزههایی که در آن چالشهای جدی وجود داشته نقشآفرینی کند و همواره در موضوعات و اختلافات بیندستگاهی در طرف کسبوکارها قرار گرفته است. گواه این ادعا را میتوان در نگاه فعالان کسبوکاری حوزه اقتصاد دیجیتال به باقری اصل دید و شاید کمتر کسی نظر منفی درباره او داشته باشد.
نگاه باقری اصل به موضوع برنامه هفتم بسیار قابل توجه است، زیرا او معتقد است سهم ۱۵درصدی اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص ملی کشور، نه یک رقم نمایشی، بلکه یک ضرورت در کشور است که باید به آن دست پیدا کنیم. او همچنین معتقد است برای تحقق این هدف باید طی پنج سال حدود هزار همت سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصاد دیجیتال انجام شود.
او معتقد است دولت نمیتواند این عدد را تأمین کند، اما میتواند بسترهای آن را فراهم کند تا سرمایهگذار وارد این فضا شود و به این هدف برسیم و این کار دور از دسترس نیست. باقری اصل معتقد به جذاب کردن این فضا برای سرمایهگذاری است و میگوید دولت باید لایه هسته را که زیرساختها هستند تأمین کند و این کار، بخشی از سرمایهگذاری حدود صدهمتی در این حوزه است که شامل FTTX میشود. در بخش پلتفرمی نیز دولت با همکاری بخش خصوصی باید بستری فراهم کند. در نهایت بخش عمده کار بر دوش بخش خصوصی است.
باقری اصل به تأمین مالی و تغییر در مدلهای سرمایهگذاری معتقد است. او دو سال پیش در گفتوگویی در نمایشگاه الکامپ گفت: «ما ۷۳ چالش در بخش کسبوکار به همراه فعالان و نهادهای صنفی استخراج کردیم که اگر بتوانیم ۵۰ درصد این چالشها را حل کنیم میتوانیم به اهداف برنامه هفتم دست یابیم.»
او از مهمترین این چالشها به بورسی شدن و شناسایی و به رسمیت شناختن داراییهای دیجیتال اشاره کرد. همچنین در گفتوگویی با هفتهنامه کارنگ در تیرماه ۱۴۰۱ بر رگولاتوری چابک تأکید کرد.
نگاه فناورانه برای حضور در وزارت ICT
روی دیگر این ماجرا ستار هاشمی است که توانسته امتیاز قابل توجهی از کارگروه انتخاب وزیر فاوا کسب کند. او نیز در طول سالها فعالیت نشان داده مدیری فنی در عرصههای مختلف بوده و توانسته در هر سمتی اثرگذار باشد.
شاید بتوان منشأ اثرگذاری او را از حضورش در سازمان ثبت دانست. ستار هاشمی بعد از خداحافظی از وزارت ارتباطات در دولت سیزدهم به سازمان ثبت اسناد کشور رفت و سمت معاونت توسعه فناوری و خدمات الکترونیک ثبت را به عهده گرفت.
از سال 1400 و بعد از حضور هاشمی در سازمان ثبت اسناد کشور شاهد تحول جدی در حوزه فناوری بودیم. هاشمی با رویکردی وارد سازمان ثبت شد تا روند سنتی موجود در بحث ثبت اسناد را متحول کند. بحث سند الکترونیکی ملکی یکی از اقداماتی بود که او پیش برد تا بتواند فضای جدیدی ایجاد کند.
ثبت امضای دیجیتال نیز یکی دیگر از اقداماتش محسوب میشود که در سازمان ثبت اجرا کرد. هاشمی با توجه به تخصصش در حوزه هوش مصنوعی، همواره نگاه متفاوتی در بحث فناوری داشته و تمایل دارد ابزارهای فناوری را بهصورت عملیاتی پیادهسازیکند.
او از افرادی بود که در زمان داشتن مسئولیت در وزارت ارتباطات، با ورود فناوری 5G در جهان، درباره آن صحبت میکرد و از کاربرد آن میگفت و معتقد بود اگر میخواهیم در بحث جراحی از راه دور اقدام کنیم، نیازمند بستر نسل پنجم اینترنت هستیم تا اینترنت بدون قطعی و اختلال فعال شود.
او بحث اینترنت نسل پنجم را یک زنجیره میبیند که در کنار آن باید زیرساخت تأمین انرژی فراهم شود تا با کیفیتی مناسب بتوان سرویس ارائه داد و از دل این فضا و زیرساختها یک اکوسیستم شکل داد و به فکر کسبوکارهای نوین بود. با توجه به تخصص ستار هاشمی در هوش مصنوعی، از همان ابتدای بحث بر سر این موضوع و داغشدن این فضا معتقد بود باید اقدامی مؤثر انجام داد.
هاشمی بر این باور است که ظرفیت هوش مصنوعی و زیرساختهای ارتباطی و محصولات آنها باید کنار یکدیگر رشد کنند و بالغ شوند.
چه کسی شانس بیشتری دارد؟
تمامی شواهد نشان میدهد که احتمالا رضا باقری اصل و ستار هاشمی اصلیترین گزینههای حضور در وزارت ارتباطات هستند و یکی از این دو وزیر آینده ارتباطات کشورمان خواهد بود.
در یک جمعبندی بین این دوگانه ابتدا باید خوشحال بود افرادی که وارد این فهرست شدهاند قطعاً توانایی حضور در این سمت را دارند. اما این دو گزینه نگاههای اجراییتری به این مقوله دارند.
بین نگاه باقری اصل و ستار هاشمی نیز تفاوتهایی وجود دارد که شاید بتوان باقری اصل را با توجه به تجربه طولانیمدت در بخش قانوننویسی و اجرا رگولاتوریمحور و چابک برشمرد که این نگاه میتواند برای کسبوکارهای این حوزه قابل توجه باشد و از طرفی نگاه ستار هاشمی فناوریمحور است و اگر او وزیر شود میتوان امید داشت که اینترنت نسل پنجم در کشور توسعه جدی پیدا کند.
هرچند باید صبر کرد و دید که چه کسی برای سمت وزیر ارتباطات به مجلس معرفی میشود، اما میتوان این موضوع را در نظر گرفت که رضا باقری اصل، با توجه به شناختی که از فضا دارد، برای گرفتن رأی اعتماد در مجلس کار راحتتری داشته باشد.