کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
در ایران بار اصلی لجستیک بر دوش حملونقل زمینی است. در کشور ما ۸۰ درصد حجم در بخش فرستمایل لجستیک یا همان بار بین شهری از طریق حملونقل جادهای صورت میگیرد. این در حالی است که در دیگر کشورها بخش اصلی جابهجاییهای زمینی به صورت ریلی صورت میگیرد. در کشور ما چون زیرساخت ریلی توسعه پیدا نکرده، حملونقل بینشهری را به ناوگان زمینی میسپارند و از همینجاست که ناکارآمدیها شروع میشود.
برآوردی که از ناوگان حملونقل زمینی کشور میشود، چیزی حدود ۴۰۰ هزار دستگاه کامیون است. بهزعم اکثر کارشناسان حدود 25 درصد ناوگان حملونقل جادهای ایران به دلایل مختلفی از جمله فرسودگی یا کمبود قطعات غیرفعال هستند.
نکته اما این است که همین تعداد ناوگان هم با وجود هزینههای بالای آلایندگی و استهلاک و تصادفها و… در 50 درصد اوقات به صورت خالی در رفتوآمد هستند. این در حالی است که این عدد در کشورهای دیگر حدود ۲۰ درصد است و به همین دلیل استارتاپهای حوزه حملونقل میتوانند این شکاف را نشانه بگیرند و بخشی از مسائل را به فرایندی کارآمد تبدیل کنند.
در ایران سرویس لجستیک به معنای واقعی و درست کلمه وجود ندارد. آنچه ما به عنوان لجستیک میشناسیم، همان سرویس حملونقل است. مسئله اصلی حوزه لجستیک کشور دخالتهای دولتی است. دولت در حوزه لجستیک رفتار بنگاهداری از خود نشان میدهد و به جای رگولاتوری و تنظیمگری و تعیین ضوابط و مقررات، با تفکری اشتباه ساختار اقتصادی شرکتها را شکل داده است. قانونگذاری در صنعت لجستیک دچار چالشهای اساسی است و در این زمینه باید رویهها اصلاح شوند.
تمام اینها در حالی است که اکثر کشورهای منطقه از ایران در زمینه لجستیک جلوترند. مشکلات ایران در حوزه لجستیک مربوط به ناوگان نیست، بلکه ناوگان تنها بخشی از مسئله است. مسئله بزرگتر ناکارآمدی است.
تعداد ناوگان حملونقل ما از سال 85 تا 92 سه برابر شده و از ۱۳۷ هزار به ۳۹۵ هزار رسیده، اما بهرهوری پایین آمده است. به عبارتی دیگر میزان مسافتی که ناوگان ما طی میکنند از ۷۴ هزار کیلومتر به ۲۵ هزار کیلومتر رسیده است. یعنی ناوگان زیاد شده اما بهرهوری نصف شده است. سالانه 7/1 میلیارد دلار هزینهفرصت ناکارآمدی در بخش حملونقل کشور است که به شکل قیمت تمامشده کالا به شهروندان ایرانی تحمیل میشود.
دلیل این موضوع نیز فهم نادرست رگولاتوری حوزه لجستیک است. آنچه ما امروز در ایران شاهد آن هستیم حملونقل بدوی و گاراژداری است، نه لجستیک. با اینکه حوزه لجستیک بیزینسی جذاب است، اما سوداگری و بارنامهفروشی در آن بیداد میکند. به نظر من تنها راهحل مشکل لجستیک، زمینهسازی برای حل مسئله از طریق اصلاح مقررات تأسیس شرکتهای حملونقل بین شهری است.