کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
گردشگری ورودی هر کشوری را محتوای خوب تغذیه میکند. هرچه بتواند بهتر خودش را ارائه دهد و تصویری که عرضه میکند با واقعیت موجود در جامعه همخوانی داشته باشد، گردشگران بیشتری تمایل دارند که به آنجا سفر کنند. کشوری را در نظر بگیریم که فضای خوبی دارد، امن است، جاذبههای فرهنگی و طبیعی بسیاری دارد اما نمیداند چگونه خود را معرفی کند و در نتیجه این کار ارزآوری داشته باشد. در چنین شرایطی لازم است تیمها یا شرکتهایی پا به میدان بگذارند و محتوا تولید کنند.
این اتفاق در مورد ایران تا حدودی افتاده است؛ در چند سال اخیر شاهد افزایش تعداد استارتاپها و شرکتهایی بودیم که با تکیه بر تولید محتوا و نشان دادن چهره مثبت از ایران هم برای خود کسبوکار راه انداختهاند و هم پای گردشگران خارجی را به کشورمان باز کردهاند. یکی از این شرکتها «تیست ایران» است؛ استارتاپی که با تولید محتوای متنی و تصویری توانسته طی 9 ماه برای ۵۰۰ گردشگر خارجی تجربه سفر به ایران را فراهم کند. با امین کریمی، مدیرعامل تیست ایران به گفتوگو نشستیم تا ببینیم وضعیت ایران در تولید محتوا چگونه است.
از تیست ایران بگویید؛ چگونه و با چه هدفی شکل گرفت؟
کار ما وصل کردن توریستهای تجربهگرای خارجی به تجربههای منحصربهفرد ایران است. به این صورت که گردشگران خارجی از طریق ما به پرووایدرهای محلی یعنی افراد یا کسبوکارهایی که به توریستها خدمات ارائه میدهند، وصل میشوند. این خدمات شامل اقامتگاههای بومگردی و تورلیدرهای محلی میشود که تجربههای بومی و منحصربهفرد را برای گردشگر خارجی فراهم میکنند.
تا سال ۹۷ در شرکت علیبابا مدیر محصول بودم. اسفند ۹۶ در نمایشگاه ITB که در برلین برگزار میشد با شرکتهای گردشگری دیگر دنیا آشنا شدم و این فرصتی بود که بخشهایی از اروپا را بیشتر ببینم. کشورهایی مثل فرانسه و بلژیک و آلمان. در آن سفرها داستانسرایی آنها از فرهنگ و جاذبههای کشورشان توجه مرا جلب کرد. مثلا اینکه پاریس چقدر روی برج ایفل، موزه لوور و خیابان شانزلیزه کار کرده است. در کمیکها، رمانها، داستانها و فیلمها. همزمان که من در فرانسه بودم، همسرم در یکی از معروفترین اکولوژها که شاید جزو اولین اقامتگاههای بومگردی ایران باشد، به دوستانمان کمک میکرد. این موضوع جرقهای شد برای ایده چند ساله ما؛ معرفی ایران، داستانها و تجربههایش به گردشگران خارجی. پاییز ۹۷ استارت تیست ایران خورد و ما فروردین ۹۸ اولین فروش خود را داشتیم.
از زمانی که تیست ایران را شروع کردید چه چشماندازی داشتید و امروز چقدر از آن برنامهها اجرایی شده؟
فرودین ۹۸ که محصول را لانچ کردیم، رشد خیلی خوبی داشتیم و در ۹ ماه توانستیم حدود ۴۰ هزار یورو ارزآوری کنیم. به بیش از ۵۰۰ نفر سرویس ارائه دادیم و تور فروختیم. در پاییز ۹۸ سراغ جذب سرمایه رفتیم و برای حدودا ۱۵ مجموعه فایل پیچ خود را ارسال کردیم. تقریبا همه آنها ما را دعوت کردند و در نهایت با سه مجموعه به توافق رسیدیم که وارد فاز راستیآزمایی شویم و جذب سرمایه اتفاق بیفتد. دقیقا در همین نقطه به ماجراهای آبان ۹۸ و اتفاقات پس از آن برخوردیم. در زمان قطعی اینترنت کار ما شده بود پیدا کردن توریستهایی که از ما سرویس گرفته بودند و معلوم نبود در کجای ایران هستند و هیچ راه ارتباطی هم نداشتیم.
این مجموعههای سرمایهگذار را در این ماجراها از دست دادیم و پس از این اتفاقها هرچه رشته بودیم، پنبه شد. با این حال باز هم امید داشتیم و برنامههای خود را جلو میبردیم که دیگر کرونا تیر خلاص را زد و از آن به بعد میزان فعالیت ما کم شد. بعد از کرونا با کاهش هزینهها وارد مرحله نگهداری از کسبوکار شدیم تا وقتی که دوباره گردشگری ورودی راه بیفتد.
بیشترین توریستهای شما از کدام کشورها بودند و آيا علت خاصی دارد که از یک کشور گردشگران بیشتری مهمان ایران میشوند؟
اگر توریستهای زیارتی و درمانی را کنار بگذاریم، بیشتر از فرانسه هستند. معمولا کسانی به ایران میآیند که خیلی بهدنبال سفر لوکس و گرانقیمت نیستند و برای تجربههای خاصی که اینجا عرضه میشود مانند زندگی با عشایر، درست کردن غذاهای محلی و صنایع دستی و حتی تجربه طبیعت به ایران سفر میکنند. بعد از فرانسه، آلمان و هلند بیشترین گردشگران تیست ایران بودهاند.
اگر بخواهیم چالشهای گردشگری ورودی را بدون نظر گرفتن کرونا بررسی کنیم، کدام مسائل را سد راه توسعه این صنعت میبینیم؟
من همیشه میگویم گردشگری ورودی برای دولت و سیستم کلی ما بیش از فرصت نقش تهدید دارد. برای خیلی از توریستها ورود به ایران تسهیل شد اما این نگاه که توریست احتمالا جاسوس است و خیلی باید مراقب آن باشیم، همچنان وجود دارد.
سال ۲۰۱۹ نیورک تایمز لیستی با عنوان بهترین مقاصد گردشگری سال منتشر کرد که ایران جزو برترین مقصدهای آن لیست بود. یک روزنامهنگار آمریکایی قرار بود به همه آن مقاصد سفر کند. من او را دنبال میکردم که ببینم کی به ایران میرسد و وقتی دیدم از آمدنش خبری نشد، یک پیغام دادم که چرا ایران نیامدی؟ و او گفت متأسفانه به دلیل روابط سیاسی دو کشور امکان صدور ویزا وجود ندارد.
غیر از این، ما در بخش معرفی ایران ضعف زیادی داریم. در همان نمایشگاه ITB برلین غرفه ایران نسبت به کشورهای دیگر فوقالعاده ضعیف بود. در حالی که این نمایشگاه بزرگترین نمایشگاه گردشگری دنیاست.
میتوانیم بگوییم که بزرگترین چالش ایران نگاه امنیتی به توریستهاست؟
به نظرم بزرگترین مسئله، ارائه بد از ایران است. ما در کشور توانایی معرفی مناسب ایران را نداریم، بهخصوص از سمت دولت یا حاکمیت.
تحریمها که دیگر جای خود. ما در شبکه تلوزیون جهانی نیستیم. تحریمها توان ما را کم کرده است. جاهایی هم که توانش را داریم یا فرصت آن فراهم است، دغدغه کار کردن نداریم یا از پس انجام کار بر نمیآییم.
بخش خصوصی در تولید محتوای گردشگری ورودی چه عملکردی دارد؟
بخش خصوصی کارهای بسیاری میکند که این مسئله تا حدی جبران شود. مجموعهای مثل ما محتوای زیادی را در قالب متن و تصویر تولید میکند، یک استارتاپ دیگر خیلی خوب ویدئو میسازد و… . در حال تولید پادکستی به اسم پادنا هستیم که به زبان انگلیسی در قالب موسیقی و ادبیات و سفرنامه هر بار یک داستان از ایران را تعریف کند. مجموعههای دیگری هم بعد از ما چندین پادکست به زبان فرانسوی و انگلیسی شروع کردهاند یا مثلا مجله گیلگمش را داریم که به زبان انگلیسی درباره ایران داستان مینویسد.
در حوزه تولید محتوای گردشگری ورودی به چه سرمایهگذاریهایی نیاز داریم؟
در حال حاضر با وجود شرایط کرونایی خیلی معقول نیست که سرمایهگذاری انجام شود و اگر هم بشود که اتفاقا ما هم یک پیشنهاد جذب سرمایه داشتیم، قیمتهای پایینی اعلام میکنند. بخش سنتی اما خیلی خوب میتواند روی بخش جدید سرمایهگذاری کند. مثلا شرکتهای سنتی گردشگری و آژانسهای قدیمی که گردش مالی خوبی دارند، میدانند که آینده بازارها به سمت گردشگری الکترونیک، استارتاپها و پلتفرمهاست. پس میتوانند بخشی از سرمایههای خود را به این استارتاپها اختصاص دهند.
ما به چه نوع محتوایی احتیاج داریم و چالشهای تولید محتوای ما چیست؟
چالش محتوا برای ما انتشار آن است، یعنی ما فکر میکنیم در جاهای خیلی بیشتری باید منتشر شوند. مثلا در سفارتخانهها میتواند به شکل هارد کپی منتشر شود یا در رویدادهایی که ایران در آن شرکت میکند و فضاهای بینالمللی از این دست. توزیع محتوا مشکل دارد و یکی از دلایل آن این است که کشور ما تقریبا ایزوله شده و نمیتوانیم در بسیاری از رویدادها شرکت کنیم. خیلی از کانالها بسته است، شبکه تلوزیونی نداریم و… در اطلاعرسانی محتوا به مشکل برخوردهایم. بزرگترین مشکل تولید نیست، اتفاقا در این سالها محتواهای خیلی خوب تولید میشود، اما در توزیع آن موانع زیادی داریم.
مجموعههایی که مدتها زمان میگذارند و محتوا تولید میکنند، سعی دارند تصویری امن از ایران نشان دهند و بگویند اینجا آنقدرها که تصور میشود بسته نیست، اما وقتی اتفاقاتی میافتد که این تصویر خراب میشود، کار ما هم زیر سؤال میرود.
همه کسانی که در حوزه گردشگری ورودی فعالیت داشتیم، حالا یک علامت سؤال بزرگ بالای سرمان است. زمانی که ما فعالیت خود را آغاز کردیم میگفتیم میخواهیم تصویری واقعی از ایران نشان دهیم و این تصویر موجود در اذهان عمومی مردمان جهان از سیاست و تولیدات رسانهای مخالفان ایران است. اما امروز این علامت سؤال وجود دارد که تصویر واقعی ایران چیست؟