کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
بستهبندی مواد غذایی، یکی از موارد مهم در صنعت غذایی است که برای حفظ کیفیت و افزایش ماندگاری محصولات غذایی بسیار حائز اهمیت است. عوامل مختلفی مانند نور، هوا، رطوبت، حشرات، باکتریها و ویروسها، میتواند در سلامت مواد بستهبندیشده تأثیرگذار باشد. یکی از چالشهای مهم صنعت غذا، تاریخ مصرف محصولات است؛ شاخصی که بسیار نسبی است و گاهی همین نسبیت مشکلات زیادی را برای مصرفکنندگان ایجاد میکند و باعث خدشهدار شدن تصویر برندهای سازنده هم خواهد شد. حالا یک استارتاپ با تولید یک حسگر زیستی میخواهد این چالشها را حل کند.
رضا احمدی ۲۶ سال دارد. کارشناسی رشته شیمی کاربردی از دانشگاه ارومیه و در حال حاضر دانشجوی ترم آخر رشته شیمی دارویی از دانشگاه آزاد است. او با کمک استادان خود توانسته یک محصول را ثبت اختراع کند که برای اولینبار است در ایران و جهان تولید میشود.
لطفاً در مورد محصولتان بفرمایید و اینکه از چه زمانی روی این محصول کار کردهاید؟ ایده اولیه از کجا شکل گرفت و مسیر دستیابی به این محصول چگونه بود؟
حدود چهار سال پیش به واسطه ارتباط با استادان و عملیاتیشدن دروس، ایده محصولی را بهعنوان پیاچسنج پیگیری کردم که نسبت به پیاچسنجهای موجود در بازار تفاوتهای زیادی داشت. مهمترین تفاوت آن این بود که این پیاچسنج نوری بود و من به همین واسطه با پلیمرها آشنا شدم و کمکم ایده بستهبندی هوشمند و جدید مواد غذایی شکل گرفت. از دو سال پیش تحقیقات من در مورد بستهبندی هوشمند شروع شد. مقالات بسیار زیادی هم در جهان و هم در ایران در این مورد نوشته شده است. نمونههای خارجی بسیار زیادی هم وجود دارند که به دلایل مختلف نتوانستهاند در بازار نفوذ داشته باشند. برخی از این بستهبندیها به خاطر پوشش آلیاژ نقره بسیار گرانقیمت هستند و عملاً برای بستهبندی مقرونبهصرفه نیستند. بهطور مثال بستهبندی هوشمند برای یک بطری شیر حدود ۵۰ سنت هزینه دارد؛ در صورتی که خود بطری شیر یکونیم تا دو دلار قیمتگذاری میشود و افزایش۵۰ سنتی برای یک محصول یکونیم دلاری اصلاً منطقی نیست. این بود که با یکی از استادان دانشگاه، این موضوع را مطرح کردم و ایشان هم از ایده استقبال کردند و هماکنون نیز جزء همبنیانگذاران مجموعه ما هستند. آقای دکتر مجتبی نصیرینژاد، دکترای پلیمر دانشگاه امیرکبیر هستند و وقتی ایده را شنیدند بسیار خوششان آمد و همراهی قابل توجهی داشتند. این موضوع مصادف شده بود با قرنطینه کرونا. دانشگاه و دروس آن بهصورت آنلاین برگزار میشد و من در خانه میتوانستم روی ایده کار کنم و تستها و آزمایشهای مختلفی را در این فرصت انجام دهم. تعدادی از لوازم آزمایشگاهی را تهیه کردم و در خانه شروع به آزمایش روی مواد زیستی کردم و شاید نیاز بود بیش از هزار بار یک آزمایش را انجام دهم که حدود دو ماه زمان میبرد، اما خوشبختانه پس از آن به نتیجه مثبت رسیدم و توانستم یک حسگر زیستتخریبپذیر تولید کنم که به واسطه مواد اولیه، بسیار ارزانقیمت خواهد بود و تولید و استفاده از آن برای بستهبندی مواد غذایی توجیه دارد. برای اینکه زودتر به نتیجه برسم و بتوانم محصولی قابل استفاده برای صنعت تولید کنم، تمرکز را روی محصولات لبنی گذاشتم؛ چراکه فسادپذیری، حساسیت و مسمومیت ناشی از مصرف شیر، آمار بالایی دارد و همچنین از آن دست محصولاتی است که مرجوعی آن هم بسیار زیاد است. با این تمرکز توانستم در ابتدای سال ۱۴۰۰ گواهی ثبت اختراع محصول را کسب کنم.
ماهیت محصول شما چیست؟ چه نیازی را شناسایی کردید؟ تیم شما از چه زمانی شکل گرفت؟
تا به اینجای کار تیمی در کار نبوده و همه کارها را تا مرحله ثبت اختراع بهتنهایی پیش بردهام. سؤالی که من همیشه در ارائهها میپرسم، این است که چقدر میتوانید به تاریخ انقضای درجشده روی بستهبندی مواد غذایی اعتماد کنید؟ مصرفکننده چالشهای مختلفی هنگام خرید با تاریخ انقضا دارد. محل چاپ آن، مخدوشبودن آن، درج دو تاریخ مصرف و گمراهشدن مصرفکننده از جمله این چالشهاست و حتی ممکن است محصولی تاریخ انقضای آن نگذشته باشد، ولی طعم و رنگ آن تغییر کرده باشد یا حتی طعم و رنگ طبیعی داشته باشد، اما پس از مصرف آن دچار مشکل شود و حتی ممکن است دچار مسمومیتهای شدید غذایی شویم. اینها مشکلاتی است که مصرفکننده در ارتباط با تاریخ انقضای محصولات غذایی صنعتی با آن مواجه است و تاکنون راهحل درستی برای آن ارائه نشده است. در واقع تاریخ انقضا برآوردی است از بدترین شرایط نگهداری که ممکن است فقط چند شاخص را پیشبینی کند، اما نمیتواند تمام شرایط محیطی را در نظر بگیرد. راهحلی که ما ارائه دادهایم، یک برچسب هوشمند است که از کارخانه روی محصولات نصب میشود. این برچسب هوشمند، محیط داخلی بستهبندی را شبیهسازی میکند و این شبیهسازی بر اساس تمام شرایط فساد آن ماده بستهبندیشده روی برچسب تأثیر میگذارد. از آنجایی که این برچسبها، زیستتخریبپذیر هستند، تمام عوامل فساد شیر یا محصولات لبنی در این نوع برچسب وجود دارد و به واسطه شرایط محیطی که بستهبندی و برچسب در معرض آن قرار دارند، به مصرفکننده این دید را میدهد که وضعیت داخلی بستهبندی را برآورد کند. یعنی بدون حسگرهای الکترونیکی و قطعات پردازشی، یک شبیهساز زیستی، محتویات داخل یک بستهبندی را با عوامل مختلف میسنجد و وضعیت سلامت ماده غذایی را به واسطه تغییر رنگ نشان میدهد؛ بنابراین هم کارخانه و هم مصرفکننده با این تغییر رنگ متوجه تغییرات کیفی ماده غذایی میشوند. کارخانهها همواره تأکید دارند که مراحل تولید محصول، با بالاترین کیفیت انجام میشود، ولی مصرفکنندگان شکایت دارند که با وجود تاریخ انقضای درجشده، محصول فاسد شده و قابل مصرف نیست.
مصرفکننده چطور باید متوجه شود که محصول سالم است؟ همچنین در مورد چگونگی کارکرد این برچسب توضیح دهید؟
این برچسب سه رنگ دارد؛ رنگ بنفش نشاندهنده سلامت محصول و سلامت شرایط حملونقل و نگهداری تا مصرف است. در واقع فروشنده با نگاهکردن به برچسب محصول میتواند متوجه شود که آیا محصولی که تحویل میگیرد، از سلامت کافی برخوردار است یا خیر و همین امر باعث میشود میزان مرجوعی بهشدت کاهش یابد. اگر شرایطی که محصول در آن نگهداری یا حمل میشود، از استاندارد کافی برخوردار نبوده باشد، رنگ برچسب به رنگ خاکستری تغییر میکند و این یعنی محصول سالم است، اما باید هرچه زودتر مصرف شود و در صورتی که محصول از این مرحله عبور کند و دچار فساد و تغییر رنگ و مزه شود، رنگ آن زرد میشود و این یعنی محصول دیگر قابل استفاده نیست. در طراحی این رنگها به کسانی که دچار کوررنگی هستند و شاید نتوانند رنگهای دیگر را تشخیص دهند، توجه ویژهای شده است. ما رنگهایی را انتخاب کردیم که حتی این افراد هم بتوانند آن را تشخیص دهند.
در مورد تجاریسازی این محصول هم برایمان بگویید؟
یکی از چالشهای تولید هر محصول نوآور، تجاریسازی و ورود آن به بازار است. من آشنایی چندانی با آن نداشتم و پس از جستوجو با مفاهیم استارتاپ آشنا شدم و فهمیدم باید برای ارائه یک محصول به بازار، یک تیم خوب تشکیل داد؛ از این رو با یکی از دوستانم به نام سیدمحمدرضا نجیبی صحبت کردم و هسته اولیه تیم ما با همراهی آقای نصیرینژاد شکل گرفت. از طریق اطلاعرسانی کمپ زمستانی دیجینکست ثبتنام و فرصت ارائه پیدا کردیم و خوشبختانه مورد استقبال واقع شد. آنها به ما پیشنهاد دادند به جای قرار گرفتن در مسیر مستقیم سرمایهگذاری از مسیر کمپ به سرمایهگذاران متصل شویم که هم ما با دیجینکست بیشتر آشنا شده باشیم و همه آنها بتوانند ارزیابی بهتری از تیم ما داشته باشند؛ چراکه فرایند سرمایهگذاری بسیار فشرده است و معمولاً برای آن فرصت آشنایی وجود ندارد. البته هنوز سرمایهگذاری اتفاق نیفتاده و این مرحله از کسبوکار ما احتمالاً تا دو ماه دیگر شکل خواهد گرفت. محصول ما آماده ورود به بازار است و از مرحله نمونه اولیه گذشته و با همکاری یکی از بزرگترین برندهای تولید لبنیات توانستهایم از مرحله آزمایشهای واقعی برای محصول عبور کنیم و طبق گزارش آزمایشگاه کارخانه این برند، محصول ما با دقت بالای ۹۵ درصد جواب میدهد.
تعامل شما با سازمانها و نهادهای قانونگذار مانند سازمان غذا و دارو چگونه بوده است؟ آیا برای اینکه محصولتان را تجاریسازی کنید، نیازی به مجوز دارید؟
مهمترین چالش ما این است که چون محصول نمونه داخلی ندارد و حتی نمونههای خارجی هم بسیار محدود هستند و در واقع شباهت چندانی با محصولمان ندارند، هیچ قانون خاصی برای آن تعریف نشده و هیچ چهارچوب و قاعدهای در کار نیست. در واقع محصول ما جزء هیچیک از طبقهبندیهای موجود به حساب نمیآید. برای صحتسنجی عملکرد محصول هم باید خودمان روش را تعریف کنیم. حدود هشت ماه است که درگیر اخذ مجوز دانشبنیان شرکت هستیم و فعلاً مهمترین چالش ما این است که برچسب هوشمند در هیچکدام از طبقهبندیهای دانشبنیان وجود ندارد. یا باید زیرمجموعه مواد شیمیایی و رنگها قرار گیرد، یا زیرمجموعه مواد دارویی و غذایی که در واقع هیچکدامشان تعریف درستی از محصول ما نخواهد بود و در آینده مطمئناً برای ما مشکلات مختلفی را ایجاد خواهد کرد.