کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
عباس عینعلی/ پیکر نحیف اقتصاد دیجیتال و فضای اکوسیستم استارتاپی طی یک دهه گذشته تندبادهای گوناگونی را به خود دیده است؛ از خاموشی اینترنت و کرونا در قرنی که گذشت و محدودیتهای گستردهای که در قرن جدید و در ماههای گذشته شاهد آن هستیم.
در کنار تمام این ناکامیها و تلخیها، یاد روزهای اوج و پررونق اکوسیستم، مُسکنی بر درد این روزهای جامعه کارآفرین و نوآور کشور است و روزنهای از امید را برای روزهای بهتر ایجاد میکند. بیشک یکی از عوامل دو، سه سال درخشان در دهه ۹۰ حضور پررنگ و پرجسارت سرمایهگذاران خطرپذیر بوده است؛ بازیگرانی که جامعه نوآور به اتکای حضور و اعتماد به آنها داستانهای موفقیت چندی را رقم زدند.
اما در این روزهای تلخ کسبوکارها، جز افقی مهآلود و مبهم از فردای کارآفرینی و سرمایهگذاری در اکوسیستم نوآوری، تصویر دیگری دستمان را نمیگیرد. به سراغ چند تن از فعالان سرمایهگذاری خطرپذیر رفتهایم و از آنها خواستهایم تصویر آینده سرمایهگذاری روی کسبوکارهای نوآور را در روزهای پیش رو برایمان رسم کنند.
اگر ونچرکپیتال هم ملی شود!

مجید کمالو، مدیرعامل آرنو ونچرز/ دو سناریو برای سرمایهگذاری در آینده و در روزهای پیش رو وجود دارد؛ سناریوی اول این است که فرض کنیم وضع موجود ادامه پیدا خواهد کرد. مشکلات اینترنت کماکان برقرار باشد، سوشالمدیاها محدودیت داشته باشند، نیروی کار نداشته باشیم، نیروهای فعلی هم در حال مهاجرت باشند، سرمایهگذاران هم در حالتی از ترس به سر ببرند و جرئت نکنند که سرمایهگذاری کنند، استارتاپها هم یکی پس از دیگری تعطیل شوند. این وضع باعث میشود اکوسیستم روزبهروز به سمت زوال برود. قطعاً مشخص است که این وضعیت، مطلوب نیست.
با این شرایط احتمال میدهم سرمایهگذاری خطرپذیر در آینده و حداقل در پنج، شش ماه پیش رو بهشدت کاهش پیدا کند. به خاطر اینکه قواعد بازی که در گذشته بر بازار و سرمایهگذاری حاکم بود، اکنون دیگر کار نمیکند. احتیاط سرمایهگذاران هم نسبت به گذشته بسیار بیشتر خواهد شد. در چنین شرایطی هم استارتاپها مجبور هستند بوتاسترپ عمل کنند و با ایجاد درآمدهای جدید وابستگی خودشان را به پول سرمایهگذار کاهش دهند یا اینکه سرعت رشدشان را پایین بیاورند یا اینکه متأسفانه از کشور خارج شوند و پلنهای بینالمللیشان را جلو ببرند.
این آیندهای است که با ادامه وضع موجود به وقوع خواهد پیوست و همین حالا هم نشانههایی از آن میبینیم. یعنی حجم سرمایهگذاری بهشدت کاهش پیدا کرده و نمیشود چشم امیدی هم به حمایت دولتی داشت. پس اکوسیستم خودبهخود کوچک میشود، سرمایهگذاران سرمایهشان را به جای دیگری میبرند، نیروهای نخبه یا تیمهای استارتاپی مهاجرت میکنند و فقط استارتاپهایی ممکن است بتوانند ادامه دهند که ریسکهایشان را پشت سر گذاشته باشند. آنهایی هم که کوچکترند، آسیب کمتری میبینند و ممکن است بتوانند تا حدی دوام بیاورند.
سناریو بعدی این است که وضع موجود بهبود پیدا کند، تحولی اتفاق بیفتد که الزاماً این تحول سیاسی هم نیست. میتواند تحول اقتصادی باشد و به ما اجازه دهد از این آکواریوم بسته فراتر برویم و وارد بازار بینالمللی بشویم. بتوانیم سرمایهگذار خارجی جذب کنیم و امیدوار باشیم پولهای قفلشده ویسیها آزاد شود؛ در این صورت است که زایندگی اکوسیستم شکل میگیرد و میتوانیم دوباره شاهد سالهای درخشان رشد اکوسیستم استارتاپی باشیم، همانطور که در ابتدای دهه ۹۰ شاهد آن بودیم، ویسیها وارد سرمایهگذاری میشوند، مهاجرت معکوس شکل میگیرد و افراد بااستعدادی که در خارج از کشور هستند، به ایران میآیند و استارتاپ راه میاندازند؛ پولهای خارجی وارد اکوسیستم میشود و این چرخ میچرخد و کمک میکند تا اکوسیستم بزرگ شود. اما چه چیز باعث وقوع این تحول میشود؟
مادامی که ما با خارج از کشور ارتباطی نداشته باشیم و محدود باشیم و همهچیز در همین کشور اتفاق بیفتد، کوچک میمانیم. این کشور پتانسیل بسیار زیادی برای سرمایهگذاری دارد، اما سرمایهگذار حاضر نیست در شرایط پرریسک، کار پرریسکی انجام دهد.
اگر مرزهای ما باز شده و محدودیتها برطرف شود و بتوانیم سرمایه خارجی جذب کنیم، میتوان امید داشت سناریوی دوم اتفاق بیفتد. اگر هم سناریوی دوم اتفاق نیفتد، این آکواریوم به یک تُنگ کوچک تبدیل میشود. در نتیجه شرایط هم برای سرمایهگذار و هم برای استارتاپها بهشدت سخت خواهد شد. نیازهای بازار نیز با شرایط فعلی پاسخ داده نخواهد شد. همچنین بسیاری از این نیازها به خارج از کشور منتقل خواهد شد و بخشی از آن هم در دوره گذار قرار میگیرد.
ما باید بدانیم در مورد چه آیندهای صحبت میکنیم. با وضع موجود نیازهای بسیاری بیپاسخ میماند. برای پاسخ به این نیازها نیاز به بستر و زیرساخت است. زیرساخت یعنی اینترنت، یعنی سرمایه، یعنی نیروی کار. آنچه این روزها میبینیم این است که در حال حرکت به سمت ملیشدن همهچیز هستیم و ارتباطمان را با جهان قطع میکنیم. اینترنت ملی!
سرمایهگذاری ملی! پلتفرم ملی! اینها تا یک جایی میتوانند کار کنند. همین حالا هم اگر همه آیتمها را کنار هم بگذاریم، میبینیم که اکوسیستم ما بسیار کوچک شده است. امیدوارم تحولی که همه بهدنبال آن هستیم اتفاق بیفتد و بتوانیم به اینترنت آزاد و پایدار دسترسی داشته باشیم و با دنیا ارتباط برقرار کنیم. همچنین بچههایمان که از ایران رفتهاند، برگردند و به روزهای خوب کسبوکار برگردیم.
همه میدانیم که مدل چین جواب نمیدهد

امیر صالحی، مدیرعامل دیجینکست/ پیشبینی شرایط برای فضاهایی مانند فضای استارتاپی چه برای کشور و چه در نقاط دیگر دنیا کار بسیار پیچیده و سختی است. اگر به روندی که در دنیا اتفاق افتاده، نگاهی داشته باشیم، میبینیم که مثلاً با بروز و ظهور مفهومی مثل متاورس بین شرکتها، جنگی برای استخدام مهندسان و متخصصان علوم کامپیوتری درگرفت.
این امر باعث ایجاد حباب در این فضا شد و کسی هم نمیتوانست آن را پیشبینی کند و در نهایت هم این حباب ترکید. کارآفرینی و سرمایهگذاری خیلی با هم متفاوت نیستند، خطراتی که کارآفرینی را تهدید میکند، سرمایهگذاری را هم تهدید میکند. مهمترین آنها شرایط ناپایدار ایران است.
قطعکردن اینترنت و تزریق ناامیدی به فضای کسبوکار، باعث میشود شرایط ناپایداری حاکم باشد. البته از منظر دیگری میتواند فرصت باشد. یعنی در چنین شرایطی مشکلات جدیدی به وجود میآیند که باید حل شوند. این مشکلات را چه چیزی حل میکند؟ نوآوری! نوآوری و استارتاپها میتوانند مشکلات جامعه را حل کنند؛ آن هم در هر برههای و در هر شرایطی. با همین باور من پیشبینی میکنم که ما نسل جدیدی از استارتاپها را در آینده خواهیم دید.
شرایط هم با گذشته فرق کرده است. الان جهان، جهانی است که نمیتواند چنین روندی در آن ادامهدار باشد. روند محدودیت و قطعی اینترنت حتماً در نقطهای پایان میپذیرد؛ چون بههرحال اثرات منفی آن دیده میشود. من خوشبینم که محدودیتها در کوتاهمدت یا میانمدت برداشته خواهد شد و اوضاع به همین منوال نخواهد بود؛ چون اصلاً نمیتوانیم چنین وضعیتی را در بلندمدت ادامه بدهیم و این را هر کسی میداند که اگر اینترنت نباشد نوآوری امکانپذیر نیست.
رفع محدودیت از گوگل و برخی پلتفرمهای دیگر هم نشاندهنده همین موضوع است که متوجه اشتباهشان شدند و آن را رفع فیلتر کردند. اما برای کسبوکارها مسئله این است که باید برای شرایطی که اینترنت به حالت نرمال برمیگردد، آماده باشند. چون مشکل سرمایهگذاری نیز همزمان حل خواهد شد. مسئله دیگری که اهمیت دارد این است که سرمایهگذاری خطرپذیر یک فرهنگ است.
فرهنگسازی هم خیلی مربوط به شرایط نیست. مشکل فرهنگسازی بسیار ریشهایتر از آن است که بخواهیم این چالش را به شرایط امروز ربط بدهیم. منکر این نیستم که شرایط فعلی که کسبوکارها با آن درگیرند، سرمایهگذاری را سختتر میکند، اما حرف من این است که فرهنگ سرمایهگذاری خطرپذیر بهدرستی جا نیفتاده است. وقتی شرایط پایدار نباشد، اولین کسانی که از اکوسیستم خارج میشوند، سرمایهگذاران سنتی هستند.
چرا؟ چون راههای درآمد دیگری که هم زودبازده باشند و هم دردسر کمتری داشته باشند، وجود دارد. صنعت ساختمان و ملک یکی از آنهاست. سرمایهگذاری در استارتاپ دردسرهای خودش را دارد و اگر فرهنگ خطرپذیری آن کمرنگ شود، اولین گروهی که از این حوزه خارج خواهند شد، سرمایهگذاران سنتی هستند که به هر دلیلی تصمیم گرفته بودند روی استارتاپها سرمایهگذاری کنند.
اما اگر بخواهم با نگاه به آینده، شکل سرمایهگذاریهای پیش رو را تشریح کنم، باید بگویم همانطور که قبلاً اشاره شد، من به شرایط خوشبینم. حاکمیت هم به این نتیجه رسیده که نمیتواند اینترنت را بهکلی قطع کند. مدل اینترنتی مانند مدل چین جواب نمیدهد، ما چین نیستیم، اما واقعیت این است که جذب سرمایه بسیار سخت خواهد شد.
توصیهام به استارتاپها این است که تا میتوانند بهصورت بوتاسترپ جلو بروند یا از سرمایهگذارانی جذب سرمایه کنند که بتوانند بازاری هم برای استارتاپ ایجاد کنند و در عین حال به محصول و توسعه بازار خودشان نیز فکر کنند و در نهایت هم هزینههایشان را پایین بیاورند.
ما در سال ۱۴۰۱ در فاز توسعه بودیم. هم میزان بودجه سرمایهگذاری خود را تا سهبرابر افزایش دادیم و هم در مشهد دفتر و فضای کار اشتراکی دیجینکست را راهاندازی کردیم. با وجود مشکلاتی که شرایط فعلی ایجاد کرده، ما بهعنوان یک شرکت سرمایهگذاری با قدرت در کنار تیمهایی که روی آنها سرمایهگذاری کردیم و میکنیم، خواهیم بود تا بتونیم از این شرایط عبور کنیم. برای آینده دو راه وجود دارد؛ توقف و ناامیدی یا تقلا و تلاش برای عبور از این مرحله که ما راه سختتر را انتخاب کردهایم.