استراتژیها و هدفگذاریهای شرکتهای بیمه بهعنوان مالکان این کسبوکار و نوع نگاهشان به مبحث فناوری، تأثیرگذارترین ضلع این مثلث است. فناوری باید در دیدگاه سازمانها جنبه سرمایهگذاری پیدا کند و شرکتهای بیمه به این باور برسند که فناوری یک ردیف هزینهای در سازمان نیست، بلکه موتور پیشبرنده کسبوکار است که میتواند در کنار افزایش سرعت و دقت فرایندهای سازمانی، اهداف کسبوکار را در افزایش سطح رضایت مشتریان و کاهش بلندمدت هزینههای ستادی تضمین کند.
جایگاه واحدهای فناوری اطلاعات در شرکتهای بیمه و میزان سرمایهگذاری در این حوزه که تفاوت قابل توجهی با حوزه بانکی دارد، نشاندهنده شکلنگرفتن این دیدگاه در اکثر شرکتهای بیمه است.
در حوزه مشتری بهعنوان اولین نکته باید به تفاوتهای قابل توجه در میزان رجوع کاربران برای دریافت خدمت در این حوزهها توجه داشته باشیم. یکی از مهمترین عواملی که کسبوکارها را به سمت فناوری و ارائه خدمات غیرحضوری سوق میدهد، نیاز مشتریان آن کسبوکار و ضریب نفوذ خدمت یا محصول مورد نظر در میان شهروندان جامعه است.
تواتر فعالیتهای بانکی و مراجعات مشتریان بانک برای دریافت خدمت و همچنین میزان فعالیت فعالان بازار سرمایه با یک بیمهگزار قابل مقایسه نیست. در بیمه فعالیتها به دو بخش عمده صدور و دریافت خسارت خلاصه میشود که عمدتاً دارای تواتر سالانه است؛ قطعاً غیرحضوریبودن این خدمات برای بیمهگزاران جذاب است، اما دغدغه نیست. از سوی دیگر، بیمه ماهیتاً یک خدمت فروختنی است.
بهجز بیمه شخص ثالث که بیمه اجباری و الزامی محسوب میشود و همچنین بیمه درمان که بهواسطه هزینههای بالای درمان برای بیمهگزاران جذابیت دارد و بخش قابل توجهی از آن نیز بهصورت سازمانی مدیریت میشود، سایر بیمهنامهها در سبد خرید خانوادهها در اولویت قرار ندارند و عموم افراد ترجیح میدهند این هزینه را در جای دیگری صرف کنند.