کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
یکی از مؤلفههایی که کسبوکارهای نوآور در سالهای اخیر مورد توجه قرار دادهاند، مسئله حفظ محیط زیست و جلوگیری از آسیبرساندن به آن بوده است. گردشگری از جمله صنایعی است که در بخشهای مختلفی با موضوع محیط زیست ارتباط نزدیکی دارد. یکی از مستقیمترین روابط این صنعت با محیط زیست بحث گردشگری در طبیعت و همچنین مناطق بومی است. در این گفتوگو با سهیلا آرمک، بنیانگذار شرکت گردشگری «کاریفان»، به مرور فعالیتهای این مجموعه در حوزه گردشگری مسئولانه و تجربهمحور درباره مسائلی که نوآوری در صنعت گردشگری ایران را با چالش همراه کرده و راهحلی که میتوان برای این مشکلات داشت، پرداختهایم.
در حال حاضر مجموعه کاریفان در حوزه گردشگری تجربهمحور چه اقداماتی انجام داده است؟
ما در سالهای اخیر روی این موضوع تمرکز داشتیم که گردشگری مسئولانه را در مناطق تحت حفاظت سازمان محیط زیست مانند پارکهای ملی ترویج کنیم. ضمن اینکه در این حوزه توانستیم به طراحی و اجرای برنامههای تجربهگرا بپردازیم، با کمک سازمان محیط زیست و کارشناسان آن، ضوابط ورود گردشگر به برخی مناطق حفاظتشده را نیز تدوین کردهایم. برای مثال ما گونهای خاص به نام میشمرغ در بوکان داریم که متأسفانه در معرض خطر انقراض است.
ما توانستیم ضوابطی را تدوین کنیم که با حفظ استانداردهای لازم، امکان بازدید از مناطقی که این گونه در آن زندگی میکند، فراهم شود. ما همچنین نظر برخی از انجیاوها را جلب کردیم تا بتوانیم در کنار آنها که روی موضوعات حفاظتی در حال فعالیت هستند، بحث گردشگری را هم ترویج کنیم، به این معنی که گردشگران بتوانند در قالب گردشگری کاری را که این مجموعهها انجام میدهند، تجربه کنند.
ما در دنیا نوعی گردشگری داریم که به آن «دانشوری شهروندی»، (سیتیزنساینس) میگویند که در آن گردشگران انبوه در یک منطقه میتوانند به کارشناسان و محققان در گردآوری دادهها در حوزههایی مانند جانورشناسی و گیاهشناسی و… کمک کنند. این نوع گردشگری در مکانهایی که نهنگنگری اتفاق میافتد، خیلی شایع است، به این دلیل که گردشگران وقتی به این مناطق میروند، میتوانند عکس تهیه کنند و این عکسها میتواند مورد استفاده محققان قرار گیرد. ما توانستیم این کار را برای اولینبار با همکاری یک انجمن حفاظتی در جزیره قشم صورت دهیم.
با توجه به اینکه گردشگری تجربهگرا پدیده جدیدی در جهان است، این حوزه در ایران چه اندازه توانسته توجه افراد علاقهمند به گردشگری را جلب کند؟
ما در این مدت توانستهایم مقدار کمی از توجه بازار را به این موضوع جلب کنیم که مناطقی در ایران وجود دارد که تاکنون در حوزه گردشگری کاری در آنها انجام نشده، اما ظرفیت خوبی دارند؛ با این شرط که گردشگری در آنها با مجموعهای از استانداردها همراه باشد.
ما با دانش و تجربهای که داشتیم و توجه به نمونههایی که در دنیا اتفاق میافتد، باعث شدیم که در ایران، گردشگری با تعداد کم، یعنی حداقل پنج نفر و حداکثر هشت نفر به امری عادی تبدیل شود. چهار سال هیچ چشماندازی وجود نداشت که آیا میتوان در حوزه گردشگری تجربهگرا در ایران کاری انجام داد یا نه، اما امروزه شاهد هستیم که بسیاری از فعالان این حوزه در حال ارائه سرویسهای گردشگری تجربهمحور هستند که شامل چاشنی اقدام، عمل و تا حدودی آموزش است. در مجموع ما امروز توانستهایم گردشگران را با ادبیات این حوزه آشنا کنیم و امیدواریم در آینده شاهد افزایش سرویسهای گردشگری تجربهمحور در کشور باشیم.
تفاوت گردشگری تجربهگرا با سایر حوزههای گردشگری در چیست؟
برخی فکر میکنند اینکه برای مثال جایی کمپ بزنند و… در حال تجربهکردن هستند، اما باید توجه داشت گردشگری تجربهگرا با چنین اتفاقاتی مرز بسیار باریکی دارد. گردشگری تجربهگرا دارای یک اصل اساسی است که آن آمیختگی با مقصد است. البته هنوز در دنیا مفهوم این بخش از گردشگری از آنجا که پدیده جدیدی است، همچنان دچار ابهام است. در ایران با توجه به تنوع فرهنگی، اقلیمی، میراث ملموس، ناملموس و وجود مناطق بکر این ابهام میتواند بیشتر هم باشد.
درباره این اصل آمیختگی با مقصد بیشتر توضیح دهید؛ در چه شرایطی میتوان گفت که این آمیختگی اتفاق افتاده است؟
این آمیختگی معمولاً با افراد به وجود میآید؛ به این معنا که شما بتوانید با بومیان ارتباط مؤثر داشته باشید و در تجربههایی که آنها دارند، شریک شوید. ما در ایران همچنان در همان مرحله سفرهای بزن و بکوب و شادی و… ماندهایم و شاید هنوز بخشهای زیادی از جامعه آمادگی آنچه به آن گردشگری تجربهمحور میگوییم را نداشته باشد.
گردشگری تجربهگرا از دل بخشهایی مانند گردشگری مسئولانه بیرون میآید و لازمه آن یک تغییر رویکرد نسبت به نگاهی است که به طبیعت و منابع آن داریم. ما همچنان شاهدیم که گردشگران وقتی در منطقهای کمپ میزنند، آسیبهای محیط زیستی زیادی به مقصد وارد میکنند. در این نوع گردشگری آن اصل آمیختگی با مقصد که به آن اشاره کردم نیز اتفاق نمیافتد؛ زیرا در چنین مواردی درک مناسبی از طبیعت و ظرفیتهایش به دست نیامده و شاهد وارد شدن آسیب به طبیعت نیز هستیم.
فکر میکنید چرا در صنعت گردشگری ایران با توجه به ظرفیتهایی که وجود دارد، نوآوری آنطور که باید اتفاق نمیافتد؟
بازیگران اصلی در حوزه گردشگری ایران که به برندهای بزرگی تبدیل شدهاند و به هر حال برای انجام کارهای بزرگ پول دارند، بیشتر در همان بازار خریدوفروش بلیت درگیر هستند که به نحوی به یک جنگ میان آنها تبدیل شده است. این برندهای بزرگ بخشهای دیگر بازار را نادیده گرفتهاند.
از سویی در بازاری که بر سر آن در حال جنگ هستند، اتفاق جدیدی نمیافتد و در اینجا هم چون میان شرکتها اتحادی وجود ندارد، موفق نشدهاند مشکلات آن حوزه را برطرف کنند. در حال حاضر اگر مجموعهای مانند کاریفان که سعی میکند گردشگری به شکل گروههای کوچک و کمآسیب را ترویج کند، بخواهد برای برنامهریزی یک سرویس گردشگری بلیت قطار تهیه کند، تا زمانی که تمام ظرفیت برنامه پر نشده و نام افراد مشخص نباشد، امکان گرفتن بلیت را ندارد.
این موضوع باعث میشود مجبور به استفاده از خودروهای شخصی شویم و این مسئله در بحث گردشگری مسئولانه که قرار است بدون آسیب به محیط زیست باشد، مشکل ایجاد میکند. در زمینه پرواز و سفر با اتوبوس هم ما چنین مسائلی را داریم. شرکتهای بزرگ روی حل اصولی چنین مسائلی تمرکز ندارند؛ در حالی که این شرکتها میتوانستند با ایجاد یک اجماع صنفی، به سازمانهای مربوطه برای حل این مشکلات فشار بیاورند. واقعیت این است که در شرایط فعلی انجام کارهای نوآورانه در حوزه گردشگری بسیار سخت است.
در حال حاضر فکر میکنید در حوزه گردشگری خلاقانه، جامعه ما چه نیازهایی دارد که به آنها پرداخته نشده است؟
برای مثال وقتی راجع به گردشگری خلاق صحبت میکنیم، با گروههایی از افراد مواجه هستیم که میتواند شامل سالمندان و همچنین افراد معلول هم باشد که نیازهای متفاوتتری دارند. یکی از مواردی که خیلی خوب میتوان گردشگری برای سالمندان را ترویج کرد، همین نگاه تجربهگرایی با تعداد کم است.
شما نمیتوانید یک سالمند را که برای مثال از پوشک استفاده میکند، در یک اتوبوس با یک گروه ۴۰نفره به سفر بفرستید. اما در یک گروه کوچکتر میتوان شرایطی را ایجاد کرد که یک سالمند هم بتواند از تجربهای که در سفر دارد، لذت ببرد. این موضوع درباره گردشگری معلولان هم صدق میکند، اما وقتی بسیاری از مسائل زیرساختی مانند حملونقل و اقامت حل نشده، ما نمیتوانیم خیلی کار بزرگی در حوزه گردشگری خلاق برای اقشار مختلف جامعه انجام دهیم.