جهان پزشکی شخصی‌سازی می‌شود

حامد دائمی مدیرعامل شرکت ژرف‌اندیشان می‌گوید دستاوردهای جدید صنایع پایه‌ای درمان، بازار میلیارد دلاری را تجربه خواهد کرد

زمان مطالعه: 10 دقیقه

پریسا امام‌وردیلو، کارنگ – جهان جدید سلامت انسان‌محور می‌شود. سال‌ها پیش این سخن گفته شد و آنچه داستان می‌پنداشتیم، امروز رنگ واقعیت گرفته است. مانند ساخت اندام مصنوعی با استفاده از مواد پلیمری و بافت طبیعی انسان یا درمان بیماری مبتنی بر هر شخص. در این گفت‌وگو حامد دائمی مدیرعامل شرکت ژرف‌اندیشان فناور زیست‌بسپار و عضو هیئت علمی پژوهشگاه رویان به ارزش‌های انسانی و اقتصادی دانش‌های پایه‌ای سلامت به‌ویژه صنعت پلیمر پرداخته و می‌گوید که پزشکی در آینده نزدیک صنعتی چند میلیارد دلاری بر پایه دستاوردهای نوآورانه خواهد بود.

نام پلیمر معمولا ما را یاد مواد نفتی می‌اندازد. مواد واسط پلیمری در سلامت چه هستند و کاربردشان در محصولات نوین چیست؟ شما چه چیزی تولید می‌کنید؟

محصولات ما دو دسته پژوهشی و درمانی است. چسب زخم که ساده‌ترین زخم‌پوش است، شامل پد سفید، نوار و چسب آن همه پلیمری هستند. در موارد پیشرفته‌تر، پانسمان باید رطوبت زخم را جذب کند ولی پانسمان‌های رایج این قابلیت را ندارند. نسل جدید پانسمان‌های پلیمری که یکی از محصولات ما است، برای زخم‌های عفونی، بستر و غیره ساخته می‌شوند. در صنعت مواد پلیمری حدواسط، ماده اولیه پلیمری پس از فرایندهای شیمیایی و فیزیکی به ماده‌های مختلف تبدیل و در تولید محصول نهایی استفاده می‌شود. این محصولات در کشور وارداتی هستند و قیمت آن‌ها در این سال‌ها چندبرابر شده است. کاربران بالینی، پژوهشگران پزشکی بازساختی و مهندسی بافت هم به سختی قادر به خرید آن هستند.

ما مواد واسط پلیمری را با همان کیفیت و حداکثر 15درصد قیمت تولید می‌کنیم و محصول نهایی پانسمان‌ها را با توان جذب ترشحات عفونی و ترمیم سریع زخم چند ماه دیگر به بازار می‌فرستیم. در مجموع هر کجا بتوانیم چرخه را کامل کنیم، محصول نهایی را تولید می‌کنیم. کاربردهای این مواد در دستاوردهای جدید سلامت و درمان کلیدی است. مثلا با یک چاپگر زیستی یا بیوپرینتر که آن هم تکنولوژی جدیدی است، می‌توان بافتی را در آزمایشگاه ساخت تا جایگزین بافت صدمه‌دیده بدن مثلا در سوختگی شود. یکی از مواد ساخت این بافت، جوهر زیستی است و یکی از مواد جوهر زیستی، مواد واسط پلیمری است.

ما توان تولید ماده واسط پلیمری و مرحله بعدی آن یعنی جوهر زیستی را داریم. دنیا هنوز برای رسیدن به بافت جایگزین در حال مطالعه است و ساده‌ترین آن‌ها مانند گوش و پوست در آزمایشگاه با موفقیت ساخته شده‌ است. در بدن همه ما سلول در کنار یک فضای سه بعدی است که از انواع پلیمرهای طبیعی تشکیل شده است. ما در آزمایشگاه تلاش می‌کنیم که این مواد را شبیه‌سازی کنیم. در نهایت بافت تولید شده می‌تواند مثلا به عنوان ترمیم کننده زخم یا اندام مصنوعی استفاده شود.

کارکرد دیگر مواد واسط پلیمری، دارورسانی است. داروهای شیمی‌درمانی به خون تزریق می‌شود که جلوی رشد سریع سلول‌های تکثیرشونده را بگیرد. ولی به بافت‌های طبیعی مانند سلول‌های مو آسیب می‌رساند. برای کاهش اثرات سمیت، دارو در سامانه‌هایی هوشمند و آهسته‌رهش در بدن تزریق می­شود و در اینجا ماده واسط پلیمری حامل دارو است. نسل جدیدتر دارو باید مستقیما تومور و سلول‌های سرطانی را نشانه بگیرد. مواد پلیمری با مواد زیستی داخل عضو سرطانی مثل کبد نشان‌دار می‌شود و بیشتر نانوذره حاوی دارو فقط در عضو سرطانی می‌نشیند. این‌ها برخی از کاربردهای ملموس ماده واسط پلیمری است.

ارزش‌آفرینی این دانش پایه در اقتصاد سلامت چیست؟

اگر مثال بزنم، واردات نسل جدید پانسمان‌های لیفی سالانه 3 تا 5 میلیون دلار است. در این پانسمان برای تبدیل ماده اولیه به محصول نهایی، بجر همه فرایندها به دستگاه‌های ویژه نساجی نیاز داریم که در کشور نیست. ارزان‌ترین نوع آن چینی و حدود 2 تا 3 میلیارد تومان است. ما ناگزیر شدیم با 20 درصد قیمت دستگاه را بسازیم. چرخه تولید از ماده اولیه تا محصول نهایی تکمیل نیست و بسیاری از مواد یا قطعات وارداتی است.

مواد پلیمری دیگری هم تولید کردیم که در انحصار چهار پنج شرکت جهانی است و به دلیل قیمت بالا قادر به خرید آن­ها نیستیم. در دارو هم اولین تولیدکننده ماده دارویی MTT در ایران هستیم که تولید آن شش مرحله شیمیایی سنگین دارد و قیمت آن 10 درصد نمونه خارجی است. یکی از حوزه‌های جذاب دیگر محصولات کلاژنی است که برای زیبایی زیر پوست تزریق می‌شود و درآمد چند هزار میلیاردی دارد که صرف واردات می‌شود. اگر مواد اولیه و فرایند ساخت را داشته باشیم، محصول نهایی با قیمت پایین تولید می‌شود و باز هم یک ماده پلیمری در اقتصاد ارزش می‌آفریند.

سرمایه‌گذاری و تامین مالی در یک صنعت پایه‌ای چگونه انجام می‌شود و آیا سرمایه‌گذاران علاقه‌ای به آن نشان می‌دهند؟

نهادهایی مانند معاونت علمی در صورت پذیرش طرح از آن حمایت می‌کنند. الان می‌خواهیم برای نخستین‌بار یک شتابدهنده در حوزه تولید مواد شیمیایی با کاربرد زیستی تاسیس کنیم. یکی از اهداف کوتاه‌مدت ما این است که واحد تحقیق و توسعه شرکت‌های خارجی در ایران و منطقه باشیم تا آسان‌تر به بازارهای جهانی وارد شویم. در حوزه سلامت که به ثمر نشستن مطالعه حداقل 3 تا 5 سال زمان می‌برد، سرمایه‌گذاری کم است.

ستاد زیست‌فناوری معاونت علمی و برخی شتابدهنده‌ها از تولیدات پایه حمایت می‌کنند ولی ادبیات آن‌ها متفاوت است. در نمونه‌های جهانی سازمان NIH در فاز آزمایشگاهی تا 150 هزار دلار از طرح‌های پذیرش شده حمایت می‌کند. در ایران صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران حدود 20 میلیون تومان برای این مرحله کمک می‌کند. 20 میلیون تومان قیمت یک ماده پروتئینی است که در اغلب پژوهش‌های زیستی لازم است و شاید این تنها برای یک آنالیز کافی باشد. در صورت موفقیت در آزمایشگاه، NIH برای پیشرفت مطالعه یک و نیم میلیون دلار حمایت بلاعوض می‌کند.

در ایران از شرکت‌های نوپا حداکثر 100 تا 200 میلیون و شرکت‌های بزرگ‌تر بیشتر حمایت می‌شوند. ولی این مبلغ بلاعوض نیست. مثلا اگر حامی یک بانک باشد و این همکاری برایش سودآور باشد، بجای وام، همکاری اشتراکی انجام می‌دهد. یعنی سرمایه‌گذاری می‌کند و مثلا 50درصد سود یا درآمد را برمی‌دارد. این دیگر ادبیات خطرپذیر نیست. در این شرایط و در حالی که شرکت‌ها در پرداخت حقوق پرسنل مشکل دارند، وجود صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران و مشابه آن نعمت است. وگرنه پژوهش کلا تعطیل می‌شود.

در دانش‌های پایه سلامت به چه کاری نوآوری می‌گویند؟ همین که شما ثبت اختراع داشته باشید، یعنی نوآوری کردید؟

خوشبختانه امروز ثبت اختراع نوعی گارانتی کار است و برابر است با افشای اطلاعات. یعنی برای ثبت اختراع باید هزینه شود ولی همه دنیا می‌توانند با پرداخت هزینه به صاحب اثر از این اطلاعات استفاده کنند. مثلا ثبت اختراع امریکا بیش از 15 هزار دلار هزینه دارد. در گذشته در ایران اعضای هیئت علمی از ثبت اختراع برای ارتقا استفاده می‌کردند و شرکت‌ها آن را در کلکسیون افتخارات خود می‌گذاشتند. اختراعات غالبا دو دسته هستند. یا یک فناوری کاملا جدید توسعه می‌یابد و یا یک کاربرد جدید برای فناوری از پیش ثبت شده ابداع می‌شود.

در جهان برخی از مواد پژوهشی شیمیایی توسط غول امریکایی آلدریچ تامین می‌شود. ما گاهی ماده واسطی را که ساختیم با کیفیت محصول این شرکت می‌سنجیم و هنگام عرضه به مشتری هر دو نمونه را ارائه می‌دهیم تا آزمایش کنند. به این شکل محصول خود را ضمانت می‌کنیم. از طرفی برخی از مواد پژوهشی ما مانند آلژینات سولفات را شرکت آلدریچ ندارد. این ماده پلیمری از جلبک استخراج می‌شود و در هیچ شرکتی تجاری نشده است ولی ما از سه سال پیش آن را تجاری کردیم و از کشورهایی مانند استرالیا مشتری داریم. شرکت‌ها دو حوزه را باید لحظه‌ای رصد کنند. اولا کار شرکت‌های بزرگ جهان را رصد کنند و در مواردی از آن‌ها جلوتر باشند. دوم فضای دانشگا‌ه‌ها و مقالات را رصد کنند که چه ماده‌ای در دو سه سال اخیر مورد توجه قرارگرفته و در صورت توان آن را تولید کنند و فاصله خود را با جهان کم کنند.

در صنعت مواد پلیمری سلامت به چه کسی نوآور می‌گویند؟

بخش مهمی از نوآوری در این صنعت یعنی عبور از روتین‌ها و رسیدن به کاربردهای جدیدی که قبلا وجود نداشت. مثلا برای کلونوسکوپی از نوعی پودر پلیمری به نام پلی‌اتیلن گلیکول برای تخلیه دستگاه گوارش استفاده می‌شد. حالا این ماده در داروسازی برای داروهای شیمی‌درمانی کاربرد یافته است. داروهای ضدسرطان آب‌گریز و چربی‌دوست هستند و به محض تزریق، توسط کلیه دفع می‌شوند. سامانه دارو برای ماندن در گردش خون باید آب‌دوست شود و در اینجا پلی‌اتیلن گلیکول که به شدت آب‌دوست است، به داروی اصلی متصل و تزریق می‌شود. پس بخش مهمی از نوآوری در این دانش یعنی شناخت کامل‌تر از موجود زنده و کاربردهای جدید مواد.

تحول دیگر این صنعت گره خوردن با بیوتکنولوژی و تعامل با علوم دیگر است. یک دهه پیش کسی فکر نمی‌کرد که سلولز باکتریایی جایگزین سلولز گیاهی شود. یکی از مواد بسیار گران در فیلرهای زیبایی پوست از تاج خروس گرفته می‌شد. ولی مگر ما چه تعداد خروس داریم و هر خروس چقدر تاج دارد؟ ضمنا هر نژاد خروس بر جنس مواد اثر دارد و مهم‌تر اینکه اخلاقا باید استفاده از حیوانات کم و متوقف شود. پس ما وقتی بتوانیم سلولز را در باکتری تولید کنیم، در جای دیگر هم می‌توانیم. در اینجا بیوتکنولوژی مطرح می‌شود. الان پلیمر به پزشکی، بیوتکنولوژی، داروسازی و صنعت شیمی گره خورده و این چهار حوزه با هم جلو می‌روند.

این تحولات چه عرصه‌های اقتصادی جدیدی پدید می‌آورند؟

در این صنعت در جهان تامین‌کنندگان بزرگی مانند مرک آلمان و آلدریچ امریکا را داریم که با هم ادغام شدند. مرک در حد یک شهر است. بزرگان بهداشت و سلامت غالبا امریکایی هستند که کار را به شرکت‌هایی در کشورهای دیگر برون‌سپاری کرده‌اند. گاهی گردش مالی آن‌ها از چند میلیون تا چند میلیارد دلار است. بعضی از این شرکت‌ها تا 300 هزار نفر در اقصی نقاط دنیا پرسنل دارند. شرکت‌های کوچک‌تر اگر صادرات داشته باشند، موفق می‌شوند. زیرا مصرف داخلی این مواد در هر کشور محدود است. در کل مواد اولیه معمولاً آنچنان آورده اقتصادی ندارند. سود در محصول نهایی است. مثلا شما ماده لازم پانسمان را هر کیلو صد هزار تومان می‌خرید و آن را به هزار بسته پانسمان تبدیل می‌کنید که هریک صد هزار تومان ارزش دارد. پس شرکت‌هایی روی مواد اولیه سرمایه‌گذاری می‌کنند که بدانند به کشورهای زیادی صادرات خواهند داشت.

در کشور ما که بازار شرکت‌ها به دلایل مشخصی محدود است، باید روی صنایعی کار کنند که برایشان ارزش‌آفرین باشد. نکته جذاب دیگر، گردش مالی جوهر زیستی است که یک مرحله پس از ماده واسط پلیمری است و در سال‌های 2025 تا 2030 به چندصد میلیون دلار می‌رسد. بخش بزرگی از این رقم به چاپگر زیستی و تکنولوژی آن و حدود 10 درصد به مواد کاربردی برمی‌گردد. اگر این مواد به بالین یعنی کاربرد در درمان یا بدن بیمار برسد، گردش مالی شگفت‌انگیزی خواهد شد. ما الان با یک بیمارستان همکاری داریم که بتوانیم مواد اولیه پلیمری را به‌جای استخراج از ماده گیاهی یا صنعتی، از شخص یا جسد بگیریم. یعنی تکه‌ای از پوست را گرفته و فرایند روی آن انجام شود و آن ماده به ژل تبدیل شود. قطعا چنین صنعتی از دید آمار و ارقام رشد زیادی خواهد داشت و صنایع دیگر کوچک می‌شوند. زیرا بافت واقعی با اثر بهتر استفاده می‌شود.

حوزه‌های نوظهور دانش پایه در صنعت سلامت جهان به سمت آن خواهد رفت و دانش‌آموختگان ایرانی باید به آن توجه کنند، چیست؟ به همتایان خود چه حوزه‌های نوآورانه‌ای را پیشنهاد می‌کنید؟

صنعت چاپگر زیستی به آن اشاره کردم و صنعت جدید تراشه یا انسان روی تراشه بسیار جذاب‌اند. تراشه‌ها معمولاً حاوی سلول‌های طبیعی برای غربالگری هستند تا ما برای پژوهش‌های دارویی و شیمیایی کمتر به انسان و حیوان آسیب برسانیم. صنعت تراشه 10 سال پیش تقریبا وجود نداشت. امروز نسل جدید تراشه به نام اندام‌واره یا ارگانوئید پیدا شده که تجمع چندصد سلولی و شبیه‌سازی بافت اصلی یک عضو یا اندام روی تراشه است. به بیان دیگر نسخه مینیاتوری و ساده اندام انسانی به صورت سه بعدی است. یعنی یک ارگانوئید پوست، همه ویژگی‌های پوست را دارد و واقعی‌تر است. بنابراین آزمایش‌های دارویی و مواد شیمیایی روی آن نتایج بسیار دقیق‌تری می‌دهند.

پزشکی آینده به سوی ارگانوئید خواهد رفت و هر کشوری که در ارگانوئید موفق باشد، می‌تواند گردش مالی جهان پزشکی را به خود جذب کند. خوشبختانه ایران هم در این زمینه فعال است. ارگانوئیدها سلول هستند و برای زنده‌مانی و رشد به محیطی نیاز دارند که بخشی از آن مواد پلیمری است. اگر یک شرکت بتواند ماده پلیمری تولید کند که ارگانوئید در آن زنده بماند، بدون شک از ثروتمندترین شرکت‌ها خواهد شد. چون همه دنیا این دستاورد گران را می‌خرند.

در کشورهای پیشرفته اگر کسی مثلا به سرطان مبتلا شود، بخشی از بافت سرطانی را به عنوان نمونه برمی‌دارند و همان را با فرایندهایی روی تراشه می‌برند و با توجه به ویژگی‌های بیماری و سلول‌های سرطانی به او داروی اختصاصی می‌دهند. در کشور ما مثلا برای سرطان ریه دو یا سه دارو وجود دارد. خودمان تولیدکننده نیستیم و به دلیل تحریم داروهای بیشتری به ما نمی‌رسد. ولی در امریکا یک شرکت می‌گوید ما کتابخانه صدتایی از داروی سرطان ریه داریم. بافت سرطانی را می‌گیریم و در معرض این داروها قرار می‌دهیم. هرکدام موثرتر بود، برای درمان استفاده می‌کنیم. این پزشکی مبتنی بر شخص است و ضریب موفقیت درمان را بالاتر می‌برد. این موضوع سفر درمانی بیماران را افزایش خواهد داد.

بیماران تا دو دهه پیش برای عمل قلب باز هم به خارج از ایران سفر می‌کردند تا اینکه فناوری و دانش پزشکی آن به ایران رسید. علاوه بر اهمیت جان انسان در پزشکی مبتنی بر شخص، گردش مالی آن به‌ویژه در درمان سرطان بسیار بالا است. در کشور شرکت‌هایی که دارو را فقط فرموله می‌کنند، چندصد میلیارد تومان گردش مالی دارند. اگر به فناوری‌های روز جهان هم مجهز شوند، این عدد بسیار بالاتر خواهد بود.

ما تاکنون دستاوردهای جهان را رصد و آن را مهندسی معکوس می‌کردیم. ولی الان باید رصد دقیق از نیازها انجام شود و علوم میان‌رشته‌ای به نیازها پاسخ دهند. تولید الیاف نانومتری یکی از حوزه‌هایی است که نشان می‌دهد ما در بعضی حوزه‌ها پابه‌پای جهان حرکت می‌کنیم. تکنولوژی RNA در تولید واکسن‌های کووید که در ایران هم توسط برخی شرکت­ها ساخته شد، دستاورد ارزشمندی است. بجز سلامت، پلیمرها در صنایع نفت و نظامی هم بسیار پرکاربرد و البته وارداتی هستند.

بازیگران اصلی ارگانوئید در جهان که احتمالا زیربنای پزشکی آینده خواهند بود، چه کشورهایی هستند؟

امریکا در فناوری‌های نوین و انواع ارگانوئیدها پیشتار است. اروپایی­ها هم هلند در چند محصول ارگانوئیدی خوب کار کرده‌اند. در ایران پژوهشگاه رویان، دانشگاه علوم پزشکی تهران و چند مرکز پژوهشی در اینکه از بافت ارگانوئید بگیرند، دستاوردهای خوبی دارند. ولی تا رسیدن به جایی که غول منطقه شوند، فاصله هست. البته در ارگانوئیدها دو نکته مهم است. یکی اینکه آن را به مقدار زیاد داشته باشیم که هزینه زیادی می‌طلبد و دوم اینکه ارگانوئید دقیقا شبیه بافتی شود که انتظار داریم. محیطی که ارگانوئید برای زنده ماندن نیاز دارد، وارداتی است. اگر ما این محیط را خودمان بسازیم، می‌توانیم ادعا کنیم که از غول‌های ارگانوئید هستیم.

تعامل نهادهای مسئول با کسب‌وکارهای نوآور را چگونه ارزیابی می‌کنید و اگر بخواهیم یک بازیگر در جهان جدید سلامت باشیم، باید چه انتظاری از حامیت داشته باشیم؟

نخست اینکه حمایت‌ها جدی‌تر و واقعی‌تر باید جایگزین حمایت‌های نمایشی شوند. دوم اینکه ما سازمانی نداریم که نیازها را رصد و اعلام کند. نهادهای دولتی از شرکت‌ها و صنایع طلبکار هستند ولی وظیفه دارند که نیازها را بشناسند و به صنایع اعلام کنند. حتی در معاونت علمی این کار انجام نمی‌شود. الان کارآفرین خودش باید نیازها را بشناسد، هزینه کند، تکنولوژی را توسعه دهد، مجوزها را بگیرد و بازار محصولاتش را پیدا کند. البته در حد ادعا این کار را می‌کنند ولی کافی است سند این کارها را بخواهید تا ببینید که دستشان خالی است.

موضوع دیگر این است که تعاریف ما از استارتاپ، مرکز رشد و شتابدهنده با همه دنیا فرق دارد. کسی که از بیرون به فضای کسب‌وکار نگاه کند، بیشتر متوجه می‌شود. باید ادبیات استارتاپ‌ها، مراکز رشد و شتابدهنده‌ها را بشناسیم و ببینیم در دنیا چه انتظاراتی از آن‌ها وجود دارد. رشد عددی شرکت‌های دانش‌بنیان ملاک نیست. اگر شیوه‌های حمایتی اصلاح نشود، با همین تقسیم مالی کنونی استارتاپ‌ها از بین خواهند رفت.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/jowa
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.