رسانه اقتصاد نوآوری ایران

حداقل 50 استارتاپ متوقف یا تعطیل شده‌اند / گفت‌وگو با آرین افشار

آرین افشار از آمارهای اولیه «رنجیره همدلی» در خصوص آسیب‌های وارده به اکوسیستم استارتاپی خبر داد

زمان مطالعه: 6 دقیقه

کسب‌و‌کارهای کوچک وب‌سایت‌های فروش آنلاین فروشگاه‌های اینستاگرامی یکی از تلخ‌ترین دوره‌های حیات‌شان را سپری می‌کنند. محدودیت‌های گسترده اینترنت، فشار و اصرار برای مهاجرت از پلتفرم‌های جهانی به پلتفرم‌های بومی، بدون در نظر گرفتن امکانات فنی و اقبال عمومی، تصمیم‌گیری‌های غیرعقلانی و فشار مضاعف بر بدنه نحیف اقتصاد آنلاین بیش از پیش مفهومی به نام خود‌اشتغالی را بی‌معنا کرده است.

آسیب‌های واردشده به قدری جدی است که پلتفرم‌های بزرگ با پشتوانه‌های فنی و سرمایه‌ای‌ هم نتوانستند از پس حل آنها بربیایند، چه برسد به کسب‌و‌کارهای کوچک. نمونه بارز آن تعطیلی پلتفرم بلد است که با توجه به شرایط فعلی ناچار به تعدیل گسترده نیروی کار شد و در نهایت اعلام کرد که تا پایان سال فعالیتش را متوقف می‌‌کند.

در این میان اما گروهی از کسب‌و‌کارها و فعالان حوزه استارتاپی و نوآوری کشور به‌صورت داوطلبانه گرد هم آمدند تا با اشتراک‌گذاری داشته‌هایشان و استفاده از ظرفیت‌های هم بتوانند از کسب‌و‌کارهای کوچک‌تر حمایت کنند. این اقدام‌ در نهایت به یک حرکت جمعی منجر شد که زنجیره همدلی نام گرفت.

آرین افشار، مدیرعامل صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر جوانه پیشنهاد این حرکت را در توییتر خود منتشر کرد و از سوی دیگر هم استارتاپ لندین هم‌راستا با این حرکت از کسب‌و‌کارهای مختلف دعوت کرد برای حمایت همراه شوند. به همین بهانه گفت‌وگویی با آرین افشار ترتیب دادیم تا درباره مشکلات استارتاپ‌ها و حمایت‌هایی که داوطلبان این زنجیره انجام می‌دهند، بیشتر بدانیم و از زبان او وضعیت این روزهای کسب‌و‌کارهای آنلاین را بشنویم.

آقای افشار شما اخیراً توییتی را بازنشر کرده‌اید که یک نامه از شاپرک خطاب به پرداخت‌یارها مبنی بر ممنوعیت فعالیت فروشگاه‌های بدون اینماد است. از همین‌جا شروع کنیم؛ این نامه چیست و چه عواقبی برای کسب‌وکارها دارد؟

به نظر من مهم‌ترین مشکل از فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها شروع می‌شود. کسب‌وکارهای زیادی آسیب دیده‌اند. آمارهای رسمی نشان می‌دهند که بیش از دو میلیون نفر از شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های خارجی کسب درآمد می‌کنند؛ حالا هر کس به نحوی از این پلتفرم‌ها استفاده می‌کند. در آمارهای بانک مرکزی هم تلویحاً به کاهش فروش این حوزه اشاره شده است. حالا تعداد زیادی که گذران زندگی‌شان از طریق این ابزارها بوده، دیگر نمی‌توانند از آنها کسب درآمد کنند.

بعد از فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی تعدادی از این کسب‌وکارها به فکر راه‌اندازی وب‌سایت افتادند تا بتوانند کسب‌وکارشان را زنده نگه‌ دارند. حالا با این خبری که از طرف شاپرک منتشر شده، همین تعدادی هم که از شبکه‌های اجتماعی به وب‌سایت یا سایت‌سازهای داخلی کوچ کرده بودند، از بین خواهند رفت و این فشار زیادی را به بخشی از جامعه وارد می‌کند که به‌صورت خوداشتغالی می‌خواستند از خانه‌هایشان محصولاتی را بفروشند و عملاً به هر دلیلی تمایلی ندارند در شبکه‌های اجتماعی بومی فعالیت کنند و این یعنی تعطیل‌کردن حدود دو هزار کسب‌وکار خانگی.

شاید این اعداد روی کاغذ کوچک باشند، اما همین‌ها می‌توانند در آینده رشد کنند و بزرگ شوند. در همین مدت ناامیدی پررنگ بود و فکر می‌کنم بی‌انگیزگی هم بسیار پررنگ‌تر خواهد شد. این احتمالاً اولین آسیبی است که در چند روز آینده شاهد آن خواهیم بود.

شما در جایی اشاره کرده بودید به اینکه تعدادی از کسب‌وکارها نابود شده‌اند و فهرستی از آن تهیه شده است. در مورد این فهرست و تعداد دقیق کسب‌وکارها چه داده‌هایی موجود است.

ما با همراهی چند تن از دوستان سعی کردیم فهرستی از استارتاپ‌ها و افرادی را که در این حوزه فعالیت می‌کردند، تهیه کنیم و تا حدودی نیز این فهرست تکمیل شده است. هنوز آمارها دقیق نیست، اما بر اساس همین فهرست حدود ۵۰ کسب‌وکار مبتنی بر اینترنت بودند که لزوماً هم استارتاپ‌ نبوده‌اند.

بخشی از آنها رسانه بودند، بخشی فریلنسرها و بقیه هم آنلاین‌شاپ‌ها و غیره. این فهرست ۵۰تایی استارتاپ یا کسب‌وکار مربوط به سه هفته گذشته است و با خبرهایی که از کسب‌وکارها مبنی بر تعطیلی و توقف فعالیت شنیده ‌می‌شود، حتماً به این تعداد اضافه هم شده است. در این کسب‌وکارها از بلد که زیرمجموعه هلدینگ هزاردستان بوده تا کسب‌وکارهای دیگر، در فضاهای کار اشتراکی و شتاب‌دهنده‌ها مشغول فعالیت بوده‌اند.

خود ما هم در پرتفوی سرمایه‌گذاری جوانه کسب‌وکاری را داشتیم که دیگر قادر به ادامه‌دادن نبود. خود من هم در دایره دوستان و نزدیکان 8 یا 9 استارتاپ را می‌شناسم که فعالیت‌شان را ادامه نمی‌دهند. تلاش می‌کنیم تا یک فهرست مدون ایجاد کنیم و از جاهای دیگر مثل نظام صنفی هم کمک گرفته‌ایم تا این فهرست را دقیق کنیم، ولی تاکنون خبر موثق همین ۵۰ استارتاپ را داریم.

هدف از ایجاد این فهرست چه بوده؟ نهایتاً این فهرست قرار است چه ‌کاری انجام دهد؟

این در واقع یک حرکت شخصی بود که به حرکت جمعی تبدیل شد. وقتی خبر توقف فعالیت استارتاپ‌ها را شنیدم، تصمیم گرفتم چنین فهرستی را تهیه کنم. الزاماً این فهرست قرار نیست کاری کند. شاید در این حد که فقط از میزان آسیب به اکوسیستمی که خودش خیلی جوان است، بتوانیم داده‌هایی جمع‌آوری کنیم. البته این داده‌ها باعث شد بتوانیم ارزیابی اولیه‌ای از استارتاپ‌ها داشته باشیم.

با چند استارتاپ که در مرحله بذری و در قالب تیم‌های سه یا چهارنفره بودند، صحبت کردیم. تیم‌هایی که عموماً یا تازه وارد بازار شده‌اند یا به‌تازگی محصول‌شان را توسعه داده‌ بودند. در مرحله اول دیدیم که این تیم‌ها با محدودیت بودجه و جذب سرمایه مواجه‌اند؛ چراکه در چنین شرایطی سرمایه‌گذاری برای شرکت‌های سرمایه‌گذار بسیار پرریسک می‌شود. از این رو طبیعی است که ریسک سرمایه‌گذاری را نپذیرند.

شرکت‌های سرمایه‌گذاری به‌دنبال کسب درآمدند و نقش حمایتی ندارند و در شرایط بی‌ثبات و پر از ابهامات بزرگ و رگولاتوری ضعیف و غیرشفاف، قطعاً سرمایه‌گذاری‌ها را محدود می‌کنند یا حداقل آن را روی سرمایه‌گذاری‌های قبلی متمرکز می‌کنند. به همین دلیل محدودیت بودجه در استارتاپ‌ها بسیار پررنگ بود. البته مشکل تأمین مالی باعث بروز مشکلات دیگری مثل تأمین فضای کاری هم شد.

استارتاپ‌ها در تلاش بودند با ایجاد شبکه مؤثر بتوانند از این شبکه‌ها بهره ببرند. این شد که ما یک فرم آماده کردیم تا آنان را که داوطلبانه تمایل دارند از این استارتاپ‌ها حمایت کنند، کنار هم داشته باشیم. این حمایت‌ها شکل‌های مختلفی دارد؛ از حمایت مالی گرفته تا به‌اشتراک‌گذاری فضای کاری یا خدمات و سرویس‌های زیرساختی و مشاوره و شبکه‌سازی.

می‌خواهیم مشکلی را حل کنیم و واقعاً کسی نه به‌دنبال برندسازی است و نه هدف و منافع خاصی را دنبال می‌کند

پس از انتشار این فرم حدود 40 استارتاپ و کسب‌وکار به‌عنوان حامی به این زنجیره پیوستند. هدف از این کار این بود که من به‌عنوان کسی که چند سال در این اکوسیستم کار کرده، به همراه دوستان عزیزی چون محمدرضا قبادی، هادی فرنود، مهدی ظهیری و دوستان دیگر این کار را برای اکوسیستم پیش ببریم. همراهی این دوستان باعث شد بتوانیم این شبکه را ایجاد کنیم.

با توجه به اینکه ما نه نهاد هستیم، نه شرکت و صرفاً به‌عنوان یک کار داوطلبانه این حرکت را شروع کرده‌ایم، تصور کردیم که شاید بتوانیم زنجیره خوبی برای اتصال فضاهای کار اشتراکی و شتاب‌دهنده‌هایی که می‌خواهند فضاهای خالی‌شان را در اختیار تیم‌هایی بگذارند که به آن نیاز دارند، ایجاد کنیم و از طرفی شرکت‌هایی که می‌توانند خدمات مشاوره‌ای بدهند، به تیم‌ها متصل شوند. ما کار خیلی خاصی نکرده‌ایم؛ صرفاً با نتورک شبکه‌های اجتماعی سعی کردیم افراد را به هم متصل کنیم.

آیا تاکنون تیمی از این خدمات استفاده کرده است؟

بله حدود 12 استارتاپ در فضاهای رایگانی که به اشتراک گذاشته شده، مستقر شدند. در لندینگ‌پیجی هم که با حمایت لندین ایجاد شد، اطلاعات شرکت‌هایی که سرویس‌ها و خدمات زیرساختی ارائه می‌دهند، فهرست شده که استارتاپ‌ها می‌توانند با مراجعه به آدرس landin.ir/hamdeli از این خدمات برخوردار شوند. در واقع قرار شد لندین ویترین این خدمات باشد و از چند‌تکه‌کردن داستان بپرهیزیم.

پراکندگی به این زنجیره آسیب می‌زند و کار را برای استارتاپ‌های نیازمند حمایت سخت می‌کند. هر حامی جدیدی هم که اعلام آمادگی کند، در این صفحه قرار می‌گیرد. می‌خواهیم مشکلی را حل کنیم و واقعاً کسی نه به‌دنبال برندسازی است و نه هدف و منافع خاصی را دنبال می‌کند. هدف این است با کمک هم از این بحران بسیار بسیار سخت عبور کنیم. با چند بانک هم مذاکراتی برای پرداخت وام‌های خرد کرده‌ایم که هنوز به جمع‌بندی در این بخش نرسیده‌ایم.

به نظر شما وضعیت مشارکت چطور بوده است؟

به‌شخصه انتظار مشارکت بیشتری داشتم، اما متأسفانه اتفاق نیفتاده است. چالش‌های به‌وجودآمده آن‌قدر چالش‌‌های بزرگی است که بخش کوچک اکوسیستم، آن‌قدری که اهمیت دارد و باید به آن توجه شود، زیر ذره‌بین قرار نمی‌گیرد.

این حرکت شما در واقع یک حرکت داوطلبانه است و وظیفه شما و کسب‌وکارهای دیگر نیست. در مواجه با این بحران‌ها چه نهاد یا تشکلی باید این حمایت‌ها و این شکل از همراهی‌ها را ایجاد و مدیریت کند. جای چه کسانی را در عبور از این بحران‌ها خالی می‌بینید؟

واقعیت این است که وزارت ارتباطات مهم‌ترین نهادی است که وظیفه دارد در این شرایط به کسب‌وکارهای آنلاین و مبتنی بر اینترنت کمک کند، اما مسئله اینجاست که تمام بحران‌های به‌وجودآمده روی شانه‌های همین وزارتخانه است و طبعاً کسی که خودش به هر نحوی بانی این شرایط است، تلاشی برای برطرف‌کردن آن نمی‌کند. از طرفی مدل‌های حمایتی بسیار عجیب‌وغریبی می‌بینیم.

همین چند وقت پیش بود که وزارت ارتباطات بسته‌ای را در حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان و فناوری‌محور ارائه داد که به نظر من بسیار مدل ناکارآمدی است. تنها مزیتی که داشت این بود که ما بسیار شفاف توانستیم در این مدل‌ها ببینیم که دوستان اصلاً اکوسیستم را نمی‌شناسند و در نتیجه خروجی این مدل‌ها به شرکت‌هایی که روی پای‌ خودشان ایستاده‌اند، تعلق نمی‌گیرد. احتمالاً آنها اکوسیستم دیگری را می‌شناسند که ما نمی‌شناسیم. عملاً ما جز خودمان کسی را نداریم.

و جمع‌بندی شما از شرایط فعلی چیست؟

من فکر می‌کنم آسیبی که وارد شده، در بازه زمانی کوتاهی اتفاق افتاده، اما اثرات بلندمدتی دارد. بحث مهاجرت که همیشه بوده، اما این بار پررنگ‌تر است. مهم‌ترین آسیب به جامعه هم همین است. خروج افراد نخبه، باهوش و اهل فن و باانگیزه در این مدت چندبرابر شد.

تفرقه‌هایی که بین شرکت‌های آی‌تی اتفاق افتاد و انتشار اخبار منفی درباره دیجی‌کالا، اسنپ و هزاردستان و سایر مجموعه‌ها خیلی عجیب بود. درست است که این شرکت‌ها ممکن است اثر کوچکی در GDP کشور داشته باشند، ولی بدون تعارف همه می‌دانیم که آینده هر کشوری در گرو حوزه‌های فناوری‌محور است.

ولی عملاً ما این حوزه را ضعیف کرده‌ایم و چالش‌های گوناگونی اعم از چالش نیرو‌ی انسانی، چالش امید و انگیزه و چالش ارتباط با بازار جهانی را پیش پایش گذاشته‌ایم. نمی‌دانم اینها راه‌حلی دارد یا نه؛ اصلاً تصوری ندارم. خودم از آن دست کسانی هستم که دیگر نمی‌تواند چشم‌اندازی از آینده داشته باشد، ولی فکر می‌کنم برای اینکه به روزهای خیلی عادی، نه حتی روزهای خوب، برگردیم و نیز برای بازسازی اکوسیستم بیش از دو سال زمان لازم است. فکر می‌کنم بسیاری از تلاش‌های افراد تأثیر‌گذار امروز رو به نابودی است.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/nh6q
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.