کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
قمار بر سر رؤیاها؛ این شاید خلاصه آن چیزی است که امروز در صفحات اینستاگرامی برخی سلبریتیها و اینفلوئنسرها در حال رخدادن است. همین چند وقت پیش بود که ملیکا شریفینیا در استوریهای خود یک کوین ناشناخته و ابداعی را تبلیغ کرد. قبل از او هم چندین بازیگر و ورزشکار دیگر همین رویه را در پیش گرفته بودند.
شعار همه این صفحات که برخی سلبریتیها سرگرم تبلیغ آن هستند، هم یک چیز است؛ «با ما پولدار شوید». در این گزارش پدیده مانور تبلیغاتی «شاخهای اینستاگرام» در حوزه کریپتوکارنسی را بررسی کردیم و به راه و روش آنها در «پولسازی» پرداختیم.
«یه پسر ایرانی که تحریم جلوشو نگرفت و رشد کرد و رشد داد»؛ این جملهای است که «bitbod» بر سردر صفحه اینستاگرامش زده و با یک میلیون دنبالکننده یکی از پرمخاطبترین صفحات اینستاگرامی در حوزه کریپتوکارنسی است.البته این پسر ایرانی یک شعار دیگر هم دارد: «یک woas واقعی». او برای نشاندادن واقعیبودن خود از چهرههای واقعاً واقعی هم کمک میگیرد.
همین چند وقت پیش ملیکا شریفینیا، بازیگر طی یک رشته استوری با حضور در کنار این فرد اعلام کرد سرمایهگذاریهای خود را به دست این فرد سپرده و بسیار هم سود کرده است.
حالا اینکه آیا واقعاً شریفینیا سود کرده یا نه، اطلاعاتی در خصوص تعرفههای تبلیغ اینستاگرام مشخص میکند. طبق پیگیریهای راه پرداخت، کف قیمتی گذاشتن یک استوری تبلیغاتی در صفحات پرمخاطب، بالای ۳۰ میلیون تومان برآورد میشود و اگر مورد تبلیغ یک مورد پرریسک مانند کوین باشد، رقم تعرفه به قیمتهایی بسیار بیشتر از این میرسد.
با توجه به این قیمت و تعداد استوریهای تبلیغاتی توسط این بازیگر برای بیتبد، این عدد بالای یک میلیارد تومان تخمین زده میشود؛ برای حدود ۸ تا ۱۰ استوری ۲۴ساعته و تبلیغ به خرید یک کوین با سرنوشت نامعلوم و تاریک.
اما صفحه «bitbod» را که چرخ میزنی، کمتر چیز واقعی میبینی. در یک پست این صفحه اعلام کرده بیتبُد بهترین فرصت برای زنان افغان است؛ چراکه زنان افغان اجازه داشتن هیچ دارایی را مستقل از پدر و همسر و برادر خود ندارند و فقط با خرید این بیتبد میتوانند دارایی برای خود داشته باشند.
اما اگر قانون افغانستان را حتی زیر سایه طالبان هم جستوجو کنیم، متوجه میشویم به لحاظ قانونی منع مالکیت برای زنان وجود ندارد و منعی اگر باشد، منع عرفی است. حالا زنی که درگیر این منع عرفی است، پول و دارایی خودش احتمالاً دست خودش نیست که حالا بخواهد با آن طلا بخرد یا کوین ابداعی این صفحه را. اما بههرحال این صفحه ترجیح میدهد به جای بیان واقعیت، از خود قهرمان مدافع حقوق زنان بسازد و از زنان افغان قربانیانی که فقط او میتواند نجاتشان دهد.
نمونههای دیگر از چنین صفحاتی در اینستاگرام و دیگر شبکههایی مانند تلگرام کم نیست؛ برخی خودشان کوینی خلق کرده و آن را میفروشند، برخی سیگنال خریدوفروش عرضه میکنند و برخی پول میگیرند و آموزش میدهند.
صفحاتی که دارندگان آن زندگی از خود در آن نشان میدهند که اتومبیلهای میلیاردی زیر پایشان است و در خانههای ویلایی استخردار زندگی میکنند؛ از شمال تهران تا استانبول و دبی. آنها با عرضه تصویر چنین زندگی و دعوت به خرید کوینهای ابداعیشان، نوید داشتن چنین زندگی را به دنبالکنندههایشان میدهند.
شروع فرایند کسب درآمد چنین صفحاتی عموماً با معرفی یک کوین آغاز میشود و البته با خلق کوین ادعا میکنند که تا چه حد تخصص و تبحر در دنیای کریپتوکارنسی دارند. طبق اطلاعاتی که راه پرداخت از کارشناسان حوزه کریپتوکارنسی گرفته، این افراد برای خلق یک کوین فقط لازم است بین ۱۰۰ تا ۴۰۰ دلار خرج کنند.
کاوه مشتاق، فعال حوزه بلاکچین در توضیح پدیده رشد قارچگونه صفحات پیشبینی قیمت کریپتو و فروش آن توضیح میدهد: «درست است که هر روز شاهد چنین پدیدههایی هستیم و قانونی برای مقابله با آن وجود ندارد، اما اخلاق که از بین نرفته است، میتوان در این زمینه هرگونه بیاخلاقی را که به آن برمیخوریم، اعلام کنیم.
متأسفانه در کشور ما قوانین مناسبی برای جلوگیری از این مشکلات نداریم. در دنیا قوانینی وجود دارد مبنی بر اینکه هر فردی اگر سایر افراد را به سرمایهگذاری چیزی تشویق کند، باید کاملاً شفاف کند که آیا برای خود او آن دارایی نفع شخصی دارد یا خیر.
از آن طرف مبلغان نیز باید پاسخگو باشند. اما در قانون، ما چنین چیزی نداریم، فقط در قوانین مربوط به بورس گفته شده شرکتهای مشاور سرمایهگذاری میتوانند برای تبلیغ و تشویق به خرید یک سهام صحبت کنند.»
او ادامه میدهد: «در بازار رمزارزها متأسفانه باید هر کسی که وارد آن میشود، با چشم تردید به همه چیز بنگرد و اصل را بر بیاعتمادی بگذارد. یعنی اصل را باید بر این بگذاریم که این پروژهها مشکل دارند و باید خودشان را اثبات کنند.»
مشتاق با اشاره به ورود برخی سلبریتیها به این جریان تبلیغاتی غیرشفاف میگوید: «پیشنهادم به چهرههای شناختهشده و سلبریتیها این است که اگر قانون هم یقه آنها را نمیگیرد، بههرحال روزی کاربران یقه آنها را خواهند گرفت.
به همین دلیل در انتخاب آنچه تبلیغش را میکنند، باید دقت کنند و فقط به خاطر پول بیشتر با سرمایه مردم بازی نکنند. اگر میخواهند تبلیغاتی در حوزه رمزارز انجام دهند، حتماً از رمزارز اطمینان کسب کنند و نظر مشاوران و متخصصانی را که منافعشان درگیر نیست، جویا شوند.»
مشتاق بعد از توصیف و توصیه به کاربران، وارد بحث در مورد سازوکار این صفحات شده و توضیح میدهد: «ما یکسری اینفلوئنسر داریم که مشخصاً خودشان در حوزه رمزارز کار میکنند. اینها دو دسته هستند؛ برخی آموزش درست میدهند و عدهای پروژههای مشکلدار را تبلیغ و شروع به شانتاژ میکنند. حساب این دو دسته را باید جدا کرد، اما متأسفانه اکثریت اینفلوئنسرهای اینستاگرامی کریپتو از نوع دوم هستند.»
به گفته مشتاق برای شناخت این دسته باید به چند سیگنال توجه کرد؛ اگر کسی کانال سیگنالفروشی دارد، بااحتیاط باید نسبت به آن برخورد کرد؛ چراکه از این طریق میتوان کارهای پامپ و دامپ انجام داد. نکته بعد اینکه وقتی یک فرد پروژهای را تأیید میکند، بعداً هم درباره سرنوشت آن مسئولیتپذیر باشد؛ بنابراین مهم است که ببینیم قبلاً راجع به چه چیزهایی صحبت کرده است.
مشتاق ادامه میدهد: «توصیه اکیدم این است که دنبال اینکه خیلی سریع پولدار شوند، نباشند. یک ضربالمثل انگلیسی است که میگوید، هر چیزی که خیلی خوب به نظر برسد، یک مشکلی در آن وجود دارد. باید بدانیم بازار کریپتو بسیار وحشی و سنگین است. خریدوفروش در آن یک کار تماموقت است.
بنابراین بهتر است تازهواردان در این بازار با یک رمزارز شناختهشده شروع کنند، مانند بیتکوین. اگر هم میخواهند بیشتر خریدوفروش کنند، از مشاوران حرفهای مشورت بگیرند، نه اینکه هرکس تعداد فالوورهای بالایی داشت، به نظرشان متخصص بیاید. بچههای باسواد کامیونیتی را پیدا کنند که حاضرند رایگان جواب مردم را بدهند.»
متن کامل این گزارش را در سایت راه پرداخت بخوانید.