کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
رقیب غیرمتمرکز توییتر، با حمایت جک دورسی و یک میلیون کاربر آماده راهاندازی است
ثریا حقی / بنیانگذار و رئیس سابق توییتر، جک دورسی، جی گرابر را برای راهاندازی برنامه جدید بلواسکای منصوب کرده که به کاربران امکان میدهد هویت آنلاینشان را کنترل کنند. این برنامه که بهنظر میرسد رقیبی جدی برای توییتری است که اکنون زمامدارش ایلان ماسک میلیاردر است، در شرف ورود به بازار است. بدون شک، ایلان ماسک هم قرار نیست بیکار بنشیند، اما در حال حاضر، نوبت به دورسی رسیده تا هنرنمایی کند.
مادر لانتیان جی گرابر (Lantian Jay Graber) در طول انقلاب فرهنگی در چین بزرگ شد، دورانی که حزب کمونیست چین محدودیتهای شدیدی برای خواندن کتاب و تماشای نمایشها اعمال کرده بود. گرابر میگوید مادرش نام او را «لانتیان» گذاشته، چون این اسم در زبان مادریشان به معنی «آسمان آبی» است. او این نام را روی وی گذاشته چون میخواسته فرزندنش آزادی بیحدوحصر داشته باشد؛ فرصتی که خودش از آن محروم بوده است.
سه دهه بعد از تولد لانتیان، یک روز که برای تعطیلات در هاوایی بود تلفن همراهش زنگ میخورد. پاراگ آگروال (Parag Agrawal) که در شرف تبدیل شدن به مدیرعامل توییتر بود، پیشنهاد شغلی هیجانانگیز را به او میدهد؛ رهبری یک استارتاپ جدید تحت عنوان بلواسکای (Bluesky) که جک دورسی معروف، همبنیانگذار و مدیرعامل اسبق توییتر آن را راهاندازی کرده بود و به کاربران میکروبلاگینگ اجازه میداد تا حسابها، پیامها و فالورهای خود را به این اپلیکیشن جدید انتقال دهند. ایده اصلی بلواسکای این بود که کاربران بتوانند هویت آنلاین خود را بهطور کامل تحت کنترل داشته باشند.
گرابر پیشتر روی این پروژه جانبی توییتر در کنار دورسی و آگروال کار کرده بود و با یک شرط قبول کرد که سکان آن را در دست بگیرد: اینکه بلواسکای از نظر قانونی کاملاً مستقل از توییتر باشد. آنچه که مدتهاست گرابر، دورسی، آگروال و یک دو جین مهندس و متخصص روی آن کار میکنند، ایدهای فراتر از بلواسکای است. پروژهای که بعد از آغاز همهگیری تقریباً متوقف شد و حتی بلاتکلیفی آن باعث شد تا گرابر و دیگران فکر کنند دیگر امیدی به آن نیست و احتمالاً هرگز روی کاربران را نخواهد دید. گرابر میگوید، وقتی پیشنهاد مدیرعاملی این پروژه به من داده شد، اولین چیزی که که به آن فکر کردم «دوران کودکیام» بود. به این فکر کردم که چقدر «مسیر رابینهود را دوست داشتم… یک گروه کوچک، خارج از قدرتهای موجود… (به این فکر کردم که) من آزادی بسیار بیشتری خواهم داشت»، اگر قرار باشد این پروژه کاملاً مستقل از توییتر به راه خودش ادامه دهد.
وقتی قرار است یک پروژه غیرمتمرکز باشد، طبیعی است که نمیتواند با پیوند به شبکهای همچون توییتر به رسالت خود جامه عمل بپوشاند. گرابر بخش اعظمی از زندگی حرفهای خود را به مطالعه ساختارهای اجتماعی پرداخته، با خاطرات مادرش که همه دارایی خود را در چین از دست داده بود عجین شده و دیگر اعتمادی به مقامات و قدرتهای مرکزی نداشت. به عقیده او «شما نمیتوانید یک پروتکل غیرمتمرکز بسازید که با وجود اینکه مالکیت و قدرت آن در دست یک نفر است، باقی احزاب روی آن کنترل داشته باشند».
البته، بعدها معلوم شد اصرار او برای این استقلال، خیلی هم بیربط نبوده است. در سال ۲۰۲۲، ایلان ماسکِ میلیاردر که در آن زمان بیش از ۱۰۰ میلیون فالور در توییتر داشت این شبکه اجتماعی را به ارزش ۴۴ میلیارد دلار خریداری کرد. اگرچه تا آن زمان توییتری که در دست دورسی بود به پروژه بلواسکای ۱۳ میلیون دلار بابت یک قرارداد خدماتی ۵ ساله پرداخت کرده بود، اما ماسک همان اول بلافاصله به این قرارداد خاتمه بخشید.
دست سنگین مالک جدید، عواقب دیگری هم برای توییتر در پی داشت. ماسک بیش از ۶۰۰۰ نفر را اخراج کرد، بسیاری از کاربران توییتر به دلیل روی کار آمدن ماسک و سیاستهای عجیبوغریبش از این شبکه کوچ کردند که دهها کاربر سرشناس را نیز شامل میشد و سهام توییتر نیز رو به سقوط گذاشت. توییتر در آخرین گزارش سه ماهه عمومی خود در پایان سال ۲۰۲۲ میلادی، تعداد کاربران فعال روزانه خود را ۲۳۸ میلیون نفر اعلام کرد که اکنون معلوم نیست چه تعداد از آنها هنوز پابرجا هستند. جاسمین اینبرگ (Jasmine Enberg)، تحلیلگر ارشد اینسایدر اینتلیجنس (Insider Intelligence) تخمین میزند که تا سال ۲۰۲۴ میلادی، بالغ بر ۳۰ میلیون کاربر توییتر را ترک خواهند کرد.
این در حالی است که همین الان، ۲۰ میلیون نفر برای راهاندازی شبکه اجتماعی جدید بلواسکای ثبتنام کردهاند. از جمله مهمترین رقبای این اپلیکیشن، ماستودون (Mastodon) است که در سال ۲۰۱۶ میلادی راهاندازی شده و خود این اپلیکیشن نیز محبوبیت و رشدش را مرهون روی کار آمدن آقای ماسک است. بلافاصله بعد از اینکه زمام توییتر به دست ایلان ماسک افتاد و بسیاری از کاربران این شبکه را پراند، تعداد کاربران ماستودون از ۳۰۰ هزار کاربر به ۶.۵ میلیون نفر رسید. رقیب دیگر، شرکت جدید نوستر (Nostr) است که باز هم تحت حمایت جک دورسی راهاندازی شده و به لطف قابلیت انتقال بیتکوین بین کاربران، در حال حاضر ۱۲ میلیون طرفدار دارد.
علیرغم اینکه ماسک قلباً و ذاتاً به سیستمهایی که شبکههای اجتماعی را غیرمتمرکز میکنند علاقه دارد، اما هنوز هم اصرار دارد آن دسته از کاربرانی که در توییتر فالورهای میلیونی دارند، نباید ریسک کنند و بهترین کار برایشان این است که به توییتر وفادار بمانند. موضوعی که طبیعتاً در مورد افراد تازهوارد یا کاربرانی که فالور چندانی ندارند صدق نمیکند و این دسته از کاربران حق دارند در پی آزادی بیشتر، به سراغ اپلیکیشن رقیب بروند.
بلواسکای، از لحاظ تامین مالی بهترین شرکت خارجی در میان رقبای خود بوده و همین امر باعث شده تا گرابر، به آن به چشم یک فرصت خوب و قابل ترقی نگاه کند. بدون شک، نتیجه این رقابت، بین دو پلتفرم متمرکز و غیرمتمرکز، تاثیر زیادی در روندهای آینده ایفا خواهد کرد و برنده آن خواهد بود که مشخص میکند که نسل بعدی شرکتهای ارائه دهنده رسانههای اجتماعی، در کدام میدان باید بازی کنند.
گرابر میگوید «سیستمهایی که بتوانند این آزادیهای بلندمدت را تامین کنند، سیستمهایی هستند که احتمالاً در بلندمدت برنده خواهند بود… کاربران توانایی انتخاب خواهند داشت، سازندگان این قابلیت را خواهند داشت که با کاربران خود در ارتباط باشند و توسعه دهندگان نیز آزادی ساخت خواهند داشت».