یکشنبه، دوم ماه می، در تقویم بسیاری از کشورها با نام مادر گره خورده است. این روز در ماهی واقع شده که بهافتخار مریم مقدس، نماد مادر و زن در فرهنگ مسیحی، نامگذاری شده است. در ایران نیز، گرچه تاریخ متفاوتی برای روز مادر در نظر گرفته شده، اما فرصت گفتوگو با یکی از پیشگامان زنان در صنعت حملونقل کشور، بهانهای شد برای پرداختن به مفهومی عمیقتر: پیوند مادر بودن و مدیر بودن.
سیده فاطمه مقیمی، نامی آشنا در صنعت لجستیک ایران است. زنی که نهتنها نخستین بنیانگذار حملونقل و کشتیرانی خصوصی در ایران به شمار میرود، بلکه یکی از ستونهای اصلی در جریانسازی حضور زنان در این صنعت مردانه بوده است. اما وجهی از شخصیت او که کمتر به آن پرداخته شده، تجربه مادریاش است؛ تجربهای که به گفته خودش، بنیان سبک مدیریتیاش را شکل داده است.
از خانه تا دفتر مدیریت
مقیمی در گفتوگو با کارنگ، تجربه مادری را مدرسهای عملی برای مدیریت میداند و میگوید: «بهصورت کلی زنان به دلیل موقعیتشان در خانواده ریزبینی و عادت زیر ذرهبین بردن در مدیریت را بیشتر از آقایان در خود دارند. قادرند بهخوبی زمان خود را مدیریت کنند، این خصوصیات بهویژه در موقعیتهای مدیریتی و تصمیمگیریهای کلان مؤثر است.»
این گفتهها در تقابل با تصور رایج قرار میگیرد که مدیریت یک شرکت یا سازمان را صرفاً به مهارتهای حرفهای و آموزش رسمی نسبت میدهد. در واقع، مقیمی با نگاهی واقعگرایانه به تجربه زندگی، نشان میدهد که خانه هم میتواند بستر تمرین برای مدیریتهای بزرگ باشد.
مسیری که هموار نبود
او از روزهای ابتدایی ورود به این صنعت یاد کردند و گفتند که در آن زمان هیچ زنی در این حوزه حضور نداشت. مقیمی بهعنوان اولین زن وارد این حرفه شدند و چالشهای زیادی را برای دریافت مجوزها و پذیرفتهشدن در یک صنعت مردانه پشت سر گذاشتند.
اما با تلاش و پشتکارشان، شرایط تغییر کرد و اکنون بیش از ۱۰۰ زن بهعنوان مدیرعامل در شرکتهای مختلف لجستیک مشغول به کار هستند و بسیاری از این زنان به موفقیتهای چشمگیری دست یافتهاند.
به گفته سیده فاطمه مقیمی، یکی از بزرگترین تحولات در این صنعت، تغییر نگاه به حضور زنان در موقعیتهای مدیریتی است. حضور ایشان بهعنوان یک زن در این حوزه، باعث شد تا مجوزها و فرصتهای شغلی برای زنان دیگر نیز تسهیل شود و این مسیر برای بسیاری از زنان باز گردد.
درسهایی از مادری برای آینده مدیریت
در ادامه گفتوگو، مقیمی بر یک نکته کلیدی تأکید میکند: «هیچ قاعده کلی وجود ندارد. نمیتوان گفت همه مردان یا همه زنان یکجور مدیریت میکنند. اما واقعیت این است تجربیات مدیریتی که زنها بهخصوص در مسئولیت خانواده دارند خیلی کمککننده است و راهگشای مدیریت کارهای خارج از منزلشان هم میشود.» اینجاست که تفاوت نگاه یک زن مادر، با دیگر مدیران معنا پیدا میکند: نگاه جزئینگر، انعطافپذیر، و درعینحال سرشار از احساس مسئولیت.
در ستایش زنان در ستایش مادران
مقیمی با کارنامهای پرافتخار، نه فقط برای زنان در صنعت حملونقل بلکه برای همه آنهایی که میخواهند «همزمان» هم مادر باشند و هم مدیر، الگویی زنده است. الگویی که ثابت میکند مرز میان خانه و سازمان، میان زن و مدیر، دیگر باید شکسته شود. در روز جهانی مادر، شاید بهتر از هر چیز، شنیدن چنین روایتهایی بتواند ما را به تأمل وادارد؛ در مورد نقشی که مادری، در معنای گستردهاش، در ساختن جهان آینده دارد.