سبک و نگرش شخصی باید امضای شما شود

گفت‌و‌گو با شوکا دارایی‌زاده که از 17 سالگی وارد بازار کار شده و امروز صاحب گالری شوکارت است

زمان مطالعه: 4 دقیقه

شوکا دارایی‌زاده متولد سال ۱۳۷۲ و فارغ‌التحصیل رشته طراحی پارچه و لباس است و به گفته خودش کار جدی را از ۱۲ سالگی آغاز کرده و از ۱۷ سالگی به صورت مستقل کسب‌و‌کار خودش را ساخته است. او کودکی پرانرژی و فعال بوده و خانواده‌اش برای تعدیل این انرژی همیشه او را علاوه بر مدرسه به کلاس‌های فوق برنامه هنری بسیار می‌فرستادند و او نیز از این فرصت استفاده می‌کند و تکنیک‌ها و روش‌های زیادی را در همان کودکی می‌آموزد. شوکا زمانش را صرف آموختن روش‌های جدید و بدیع جواهرسازی، نقاشی و پتینه می‌کرد، در حالی که دوستان نوجوانش دغدغه‌های دیگری داشتند. همین تفاوت نیز مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد.

او در ۱۲ سالگی با تکنیک پتینه آشنا می‌شود و به دلیل استعدادی که از خود نشان می‌دهد، در همان دوره آموزشی توسط استادش به عنوان کارآموز برای انجام یک پروژه طراحی داخلی انتخاب می‌شود. این امر باعث می‌شود شجاعت او برای انجام پروژه‌های واقعی بیشتر شود. هر چند خانواده شوکا در سنین کودکی و نوجوانی او، علاقه‌ای به کار کردنش نداشتند و ترجیح می‌دادند او مثل سایر هم‌سالانش به تفریحات مناسب سنش بپردازد، اما شوکا آرزوی دیگری در سر داشت. او اکنون صاحب گالری شوکارت است که هم به پرورش هنرجو مشغول است و هم پروژه‌های زیادی را به انجام رسانیده است.

از چه زمانی فعالیت خود را شروع کردید و با چه سرمایه‌ای؟
من اولین کارم را در ۱۲ سالگی به عنوان کارآموز برای استادم، خانم ناجی انجام دادم. آن روزها کار را در پتینه کردن دیوارهای یک مغازه در مرکز خرید آفتاب ونک تجربه کردم. حدود ۱۷ سال داشتم که در یکی از زنگ‌های تفریح بین کلاس نقاشی در پاساژ قائم تهران، مکالمه کوتاهی با دوستم داشتیم و سریع به دفتر پاساژ مراجعه کردیم تا شرایط اجاره کردن مغازه را جویا شویم. آن زمان من پنج میلیون تومان پس‌انداز داشتم که برای اجاره یک مغازه به صورت مشترک با دوستم، پول مناسبی بود. چون می‌ترسیدم از سمت خانواده حمایت نشوم، چیزی در این زمینه نگفتم و این کار را کردیم. کار جدی من از آن لحظه شروع شد و همان پول برای بخشی از رهن و چند ماه اجاره کافی بود. این اولین بار بود که می‌خواستم از هنر کسب درآمد کنم و یکباره همه‌چیز برایم جدی شد.

چرا تصمیم گرفتید این کسب‌وکار را راه‌اندازی کنید و از کجا مطمئن بودید که مشتری خواهید داشت؟
آموزش‌های هنری همیشه مشتریان خودشان را دارند اما من در بسیاری از رشته‌ها در آموزشگاه‌های هنری آموزش دیده بودم و تصمیم گرفتم چالش‌ها و کمبود‌های آنان را در کسب‌وکار خودم جبران کنم. البته با ترکیب تکنیک‌های مختلف می‌توانستم محصولات خلاقانه‌ای تولید کنم و این اقبال مخاطبان را به گالری من بیشتر می‌کرد. آن روزها گالری من شلوغ‌ترین گالری طبقه ششم پاساژ بود و روزهای پرکار خوبی داشتیم.

وقتی پدرم متوجه شد در کارم جدی هستم، حمایتم کرد و یک مغازه برایم خرید. اما این شروع کار شوکارت بود. وضعیت کلاس‌های آموزشی خوب بود، اما تابلوها خیلی دیر به فروش می‌رفتند و من می‌دانستم علتش ندانستن اصول کسب‌و‌کار است. تصمیم گرفتم طراحی پارچه و لباس بخوانم، چون فکر می‌کردم نزدیک‌ترین رشته به کارم است. اما متأسفانه کاملا در اشتباه بودم. من اکنون عضو انجمن طراحان لباس ایران هستم و مجموعه‌هایی طراحی کردم که در کتاب‌ها و مجلات مختلف نیز منتشر شده، اما دنیای طراحی لباس با صنعت مد بسیار دور از هم هستند.
با اینکه دفتری در زمینه طراحی لباس راه‌اندازی کرده بودم، مجبور شدم با شکستی سنگین دفترم را تعطیل کنم و این بار تمرکزم را روی یادگیری مهارت‌های کسب‌وکار بگذارم و با ترکیب این مهارت و تجربه هنری، کار اصلی‌ام را رونق ببخشم و روی شوکارت متمرکز شدم.

آموزشگاه‌های هنری و گالری‌ها در تهران کم نیستند، چه مزیت رقابتی برای خود ساختید؟
من به یک ایده ایمان آورده بودم و آن اینکه، آموزش‌های دانشگاهی و هنری فقط توهمی در ذهن دانشجویان و هنرجویان خلق می‌کنند و هیچ ارتباطی با دنیای واقعی کار ندارند. با همین ایده فکر کردم چه خوب است هنرجویانی تربیت کنم که هنرمندان واقعی شوند و در پروژه‌های واقعی نیز همراهم باشند. این شد که تصمیم گرفتم پس از دوره‌های آموزشی با استفاده از اعتبار خودم، پروژه‌ها را با همراهی هنرجویان به اتمام برسانم.

همراهی آن‌ها در مسیر اخذ و اجرای پروژه باعث می‌شد اصول کسب‌وکار را به صورت عملی فرا بگیرند و رزومه‌ای برای خود بسازند تا بتوانند بعدا برای خودشان کار کنند. این ادعا در بسیاری از آموزشگاه‌های کشور وجود دارد اما من هرگز برای این طرحم ادعایی نکردم. من فقط این کار را انجام می‌دهم و این رویکرد، هنرجویان واقعی و جدی را به سمت من می‌کشد. از سوی دیگر چون تکنیک‌های مختلفی را می‌شناسم، افرادی که به هنرهای ترکیبی علاقه‌مندند، شوکارت را انتخاب می‌کنند.

چه برنامه ای برای رشد و توسعه سهم بازار دارید؟
هدف من برای آینده یک چیز است: شناخته شدن سبک و نوع نگرشم بین همه طراحان ایرانی و خارجی. می‌خواهم مورد استقبال آنان قرار بگیرم و شاگردانی داشته باشم که هنرمندان جدی و اصیل و خلاق باشند و بتوانیم سبک کاری شوکارت را در آثارشان بیابیم. من به دنبال ثبت خط و امضای هنری خودم هستم. اما مسیری را برای رسیدن به این هدف انتخاب کرده‌ام که شاید از دید بعضی افراد، کسب‌وکار من را محدود کند. به بسیاری از اتفاقات «نه» می‌گویم.

اگر پروژه‌ای در راستای سبکم نباشد، طراح دیگری معرفی می‌کنم. اگر هنرجویی اصرار کند که بعد دوره مقدماتی بلافاصله وارد دوره پیشرفته شود، هرگز نمی‌پذیرم، چون هنرجو باید بعد از آموزش، مدتی را برای تمرین و تثبیت مهارت‌هایش صرف کند وگرنه هرگز آینده درخشانی ندارد. شاید رد کردن این فرصت‌ها در نگاه اول محدودکننده بیاید، اما پس از مدتی افرادی که هم‌سبک من هستند و آثار مرا می‌پذیرند، به سمتم می‌آیند و برای این هم‌راستا بودن، پول خوبی نیز می‌پردازند. هنرجویانم نیز با رویکرد حرفه‌ای خودشان، من را تبلیغ می‌کنند و این باعث توسعه درست شوکارت می‌شود.

چه مشکلاتی در این مسیر برای کسب‌وکار خود می‌بینید؟
ادعای سایر کسب‌وکارها برای فروش آموزش‌؛ یک ادعای پوچ که با شرکت در دوره‌هایشان بلافاصله در محیط کار مشغول می‌شوند و کسب درآمد می‌کنند. در حالی که بی‌شک در محصولات هنری این یک فریب بزرگ است و متأسفانه تا کسی با آن مواجه نشود، متوجه نمی‌شود. همین امر باعث شکست زودهنگام و از بین رفتن همه انگیزه افراد می‌شود و این شکست‌ها گاهی هرگز جبران نمی‌شوند. صداقت در چنین بازاری، کار دشواری است، اما من مسیرم را انتخاب کرده‌ام. هرگز قول نمی‌دهم کسی می‌تواند بلافاصله کسب درآمد کند اما همه تلاشم را می‌کنم که این امکان را برای هنرجویانم فراهم کنم.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/qbma
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.