رسانه اقتصاد نوآوری ایران

عیار مدعیان!

چرا سندی با عنوان رمزارزش یا رمزدارایی در مجلس و دولت تصویب نمی‌شود و چه باید کرد؟

زمان مطالعه: 3 دقیقه

در چند هفته اخیر موضوع تنظیم‌گری رمزارزها داغ شد؛ برخی ترجیح دادند با اضافه‌کردن یک «ش» به انتهای کلمه رمزارز از رمزارزش بگویند و برخی واژه رمزدارایی را انتخاب کردند.

برخی رویکرد تهدید‌محور نسبت به این موضوع داشتند و راه‌حل‌شان هم بگیر و ببند و فیلترینگ و ممنوعیت بود و برخی هم سعی کردند با ایجاد محدودیت‌هایی زمینه بهره‌برداری از اندک فرصت‌های باقی‌مانده را فراهم کنند.

موضوع رگولاتوری و تنظیم‌گری در حوزه‌های مالی به‌شدت پیچیده است و ابعاد پنهان بسیاری دارد. تنظیم رابطه حاکمیت، مردم و کسب‌وکارها برای رسیدن به توسعه اقتصادی به ‌گونه‌ای که همه منتفع شوند، یک مسئله بهینه‌سازی پیچیده است؛ در حوزه‌های جدید مانند رمزارزها این مسئله سخت‌تر و گنگ‌تر هم می‌شود.

علی‌ایحال مطرح‌شدن موضوع تنظیم‌گری به شیوه مچ‌گیرانه توسط برخی که به نیات آنها نمی‌توان خوش‌بین بود، باعث شد این موضوع پیچیده نقل همه محافل مرتبط با کریپتو شود و هر کسی به فراخور حالش موضع بگیرد؛ برخی ترجیح دادند ماکسیمالیست‌بودن خود را به رخ بکشند و آنارشیسم را تقدیس کنند؛ برخی یقه دراندند و رنگ عوض کردند و ناگهان در قامت مدافع کامیونیتی و اکوسیستم ظاهر شدند؛ این سوپرمن‌های پوشالی سعی کردند به فالوئرهای عزیز خود بقبولانند که جلوی تصویب هر سندی علیه اکوسیستم را می‌گیرند!

گفتند با سردار صحبت کردند و سردار هم گفته چشم؛ بدون اجازه شما کاری نمی‌کنیم! برخی هم تلاش کردند به شیوه منطقی با همه طرف‌ها به‌خصوص سمت حاکمیت گفت‌وگو کنند.

چند هفته گذشته عیار بسیار خوبی برای شناخت کامیونیتی و اکوسیستمی به دست آوردیم که در ایران با محوریت رمزارزها شکل‌ گرفته است.

رسیدن به پاسخی که جواب مسئله بهینه‌سازی باشد، آسان نیست و مدعیان بسیاری در این مسئله حضور دارند.

آنچه می‌خواهم بگویم نقد و بررسی هیچ‌کدام از طرح‌های روی میز نیست؛ می‌خواهم از این بگویم که هیچ‌کدام از طرح‌هایی که مطرح شده و برخی با مچ‌گیری مشتی سند بدون امضا را منتشر کرده‌اند و مدام درباره آن تحلیل ارائه می‌کنند، هرگز در چارچوب قوانین موجود، مصوب نه مجلس و نه دولت نمی‌شود.

از طرفی شکاف‌های درون اکوسیستم هم در این مدت خودش را بیشتر نشان داد و برخی بخش‌های اکوسیستم که در فصل‌های گذشته به آنها ظلم شده، تلاش کردند خودشان را از بقیه اکوسیستم جدا کنند. حال آنکه مسئله رمزارزها در ایران حل نمی‌شود، مگر اینکه با نگاه سیستمی و با در نظر گرفتن کل اکوسیستم بخواهیم این مسئله بهینه‌سازی را حل کنیم.

تنظیم رابطه حاکمیت، مردم و کسب‌وکارها برای رسیدن به توسعه اقتصادی به ‌گونه‌ای که همه منتفع شوند، یک مسئله بهینه‌سازی پیچیده است

ما نمی‌توانیم بخشی از این اکوسیستم را به رسمیت بشناسیم و بخشی دیگر را نه؛ در به رسمیت شناختن این اکوسیستم در سمت حاکمیت شک و شبهه جدی وجود دارد و به نظر می‌رسد اراده قوی وجود دارد که اکوسیستم رسمی رمزارز در ایران هرگز به رسمیت شناخته نشود و فعالیت‌های آنها در فضای خاکستری ادامه یابد.

به عبارتی اراده جدی وجود دارد که رمزارزها در ایران نه قانونی شوند، نه غیرقانونی! قاعدتاً هم سخت‌ترین کار و بیشترین بار روی دوش کسب‌وکارهایی است که در فضای مه‌آلود باید فعالیت کنند.

اگر سندی با عنوان رمزارزش و رمزدارایی و تمام ترکیب‌های رمزی دیگر در ایران مصوب نمی‌شود، پس چه باید کرد؟ پاسخ را سال‌هاست گفته‌ایم و افراد کمی آن را شنیده‌اند. پاسخ این است که همه آنهایی که دغدغه توسعه دارند، به ‌جای جزئی‌نگری و تمرکز بر خودشان باید برای به رسمیت شناخته‌شدن «دارایی دیجیتال» تلاش کنند.

کل اکوسیستم باید یک موضوع را فریاد بزند و آن درخواست به رسمیت شناخته‌شدن دارایی دیجیتال است. اگر این به رسمیت ‌شناختن اتفاق نیفتد، بخش‌های دیگر هرگز رسمیت پیدا نمی‌کنند.

فارغ از فناوری پشت دارایی‌های دیجیتال زمان آن رسیده که در اسناد بالادستی، قوانین و مقررات موجود تغییرات جدی ایجاد شود و آن قبول دارایی دیجیتال به‌عنوان یک مال و دارایی است. همان‌گونه که انواع دارایی‌های فیزیکی و غیرفیزیکی و مشهود و نامشهود از نظر قانون مال محسوب می‌شوند و در قوانین و مقررات موجود ترتیبات قانونی برای آنها دیده شده، لازم است یک ‌بار برای همیشه تکلیف‌مان را با دارایی دیجیتال مشخص کنیم.

اشتباه بزرگی که در حال رخ‌دادن است، این است که ما می‌خواهیم تکلیف‌مان را با بیت‌کوین، بلاکچین، ماینینگ و صرافی مشخص کنیم یا مثلاً در آینده نزدیک درباره مفاهیمی مثل ان‌اف‌تی‌، متاورس و دیفای احکام بنویسیم. این اشتباه است؛ ما باید ابتدا فلسفه را قبول کنیم و با درک منطق این موضوع تحول‌گرایانه و فناوری‌های بنیادین پشت آن، به‌مرور اجزا را رگوله کنیم.

این اتفاق قاعدتاً باید در مجلس رخ بدهد، ولی تا زمانی که بانک مرکزی و سایر رگولاتورهای مالی و دولت و بخش‌های گوناگون حاکمیت بر سر به رسمیت شناختن دارایی دیجیتال توافق نکنند، هیچ گرهی باز نمی‌شود. آنهایی هم که تصور می‌کنند بخشی از سند غیررسمی رمزارزش می‌تواند تصویب شود و مشکلات فعلی آنها را حل کند، همان خطایی را مرتکب می‌شوند که در سال‌های گذشته انجام داده‌اند. ما با یک تغییر پارادایم مواجه هستیم و صرفاً خودمان را دیدن، اشتباه است.

متأسفانه برخی عجله دارند که زودتر کارشان را به نتیجه برسانند؛ کاش یاد می‌گرفتیم آهسته شتاب کنیم و گام‌به‌گام جلو برویم، نه اینکه از خانه آخر شروع کنیم. حواس‌مان باشد که ما در حال یک تغییر پارادایم جدی از مدیریت دیجیتال دارایی به مدیریت دارایی دیجیتال هستیم.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/0gl2
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.