کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
سعید امامی / ثبتنام کاندیداها برای انتخابات دور هفتم سازمان نظام صنفی رایانهای (نصر) شروع شده و تا تاریخ ۲۴ شهریور ادامه دارد. این انتخابات در سه مرحله اصلی برگزار میشود.
مرحله اول: ثبتنام اولیه کاندیداها، نهایتاً تا تاریخ ۳۱ شهریور
مرحله دوم: استعلام تأیید صلاحیت کاندیداها (رویه جدید) تا پایان آبانماه و انتشار اسامی قطعی کاندیداهای هیئتمدیره و بازرس تأیید صلاحیتشده در تاریخ ۱۴۰۲/۹/۱
مرحله سوم: برگزاری مجمع عمومی نوبت دوم در تاریخ ۱۴۰۲/۹/۱۸
متأسفانه در حالی که فرایند ثبتنام اولیه کاندیداها تازه اعلام شده و هنوز معلوم نیست چه کسانی تأیید صلاحیت میشوند، مهندسیکردن انتخابات شروع شده است.
در حالی که سازمان نصر با هدف اصلی حمایت از مالکیت معنوی صنعت نرمافزار شکل گرفته، بزرگوارانی که اکثراً از جنس نرمافزاری نبوده و شاید در عمرشان یک خط برنامه هم ننوشته باشند (علیالقاعده از روی دلسوزی و حسن نیت) در حال چیدمان اعضای هیئتمدیره و حتی انتخاب رئیس هیئتمدیره (یک نوع بیاحترامی به عقلانیت و قدرت تصمیمگیری اعضای هیئتمدیره آتی) بوده و به خود اجازه دادهاند به جای مدیران ارشد جامعه بزرگ صنعت فاوا، خصوصاً صنعت نرمافزار از قبل تصمیمگیری کنند.
درست است که معمولاً اکثر شرکتهای نرمافزاری از نظر مالی و درصد سهم بازار، از سایر بخشهای این صنعت ضعیفتر هستند (در یادداشتهای بعدی و در جهت دستیابی به توسعه پایدار در کشور عزیزمان ایران، به ضرورت سرمایهگذاری ۷۰درصدی در صنعت نرمافزار به ازای ۳۰ درصد مابقی بخشهای صنعت اشاره خواهم کرد)، ولی مدیران شرکتهای نرمافزاری افراد بادانش، فرهیخته، توانمند و دارای قدرت تصمیمگیری برای آینده خود و صنعت فاوا بوده و نیازی به رهنمودهای بیعتمآبانه دیگر بزرگان و پدرخواندههای این صنعت (حتی با حسن نیت) ندارند.
مدیران صنعت نرمافزار اکثراً نسل جوان ولی دانشآفرینی هستند که همسو با روند رشد فناوری اطلاعات در جهان (که در حال حاضر عامل اصلی تعیین میزان توسعهیافتگی کشورهاست) و برای تحقق توسعه پایدار در کشور ایران، در حال حاضر با انواع سختیها و مشکلات پیش روی این صنعت مواجه هستند. هرچند خسته هستند، ولی سکوت این فرهیختگان دلیل بر کمعقلی و ناتوانی فکری آنان نیست که از قبل برایشان هیئتمدیره و رئیس تعیین کنیم.
البته شاید هدف از این اقدامات دلسرد کردن این عزیزان باشد تا بتوانند فرایند مهندسیکردن انتخابات را بهتر مدیریت کنند!
بنابراین امید است که مدیران ارشد صنعت نرمافزار با تمام مشکلات و خستگیها زیر بار این توهین انتخاباتی نروند و با ورود مؤثر به صحنه انتخابات، منفعل عمل نکنند.
دوستان و همکاران گرامی، صنعت نرمافزار جز آبروی مدیریتی خود، چیزی برای از دست دادن ندارد؛ بنابراین حتی اگر نتواند در مدیریت خانه خود (نصر) مشارکت قوی و مؤثر داشته باشد، با حضور مؤثر خود در انتخابات پیش رو باید ثابت کند که به آقابالاسر نیازی ندارد.
بهطور قطع، با یکپارچگی و اتحاد مدیران این صنعت، رودخانه خروشان توسعه صنعت نرمافزار ایران (تصنا)، مسیر درست خود را پیدا خواهد کرد.
امروز زمان مناسب برای تیمسازی نیست
به طور قطع در هر انتخاباتی تیمسازی حول راهبردهای همسو کاری مهم و ضروری است، اما زمان انجام این کار امروز نیست. بر اساس سه مرحله اعلامشده در فوق در مرحله اول و تا پایان شهریور باید در پی مشارکت و ثبتنام هرچه بیشتر مدیران صنعت نرمافزار باشیم.
در مرحله دوم (مهر و آبان) باید راهبردها و حتی رویههای اجرایی مد نظر و پیشنهادی به هیئتمدیره هفتم تدوین و منتشر شود و انتظار داشته باشیم که در همان ۱۰۰ روز اول کاری هیئتمدیره جدید جاری شود.
اما در مرحله سوم و در چهارچوب توافق کاندیداهای تأییدصلاحیتشده، حول راهبردهای از قبل تعریفشده و همسو با یکدیگر، میشود برای تیمسازی نیز اقدام کرد.
از منظر نگارنده در آن زمان (آذرماه) حضور پررنگ مدیران شرکتهای نرمافزاری در فهرستهای انتخاباتی مختلف که با تکیه بر تنوع فکری درست و راهبردهای متفاوت ولی همسو شکل خواهد گرفت، زیباست و انتخاب شایسته همه این عزیزان (حتی در چند فهرست انتخاباتی گوناگون) به نفع صنعت نرمافزار کشور خواهد بود.
چه کسانی باید کاندیدای عضویت در هیئتمدیره سازمان نصر شوند
با نگاه جامعه بزرگ مدیران ارشد شرکتهای صنعت نرمافزار کشور، موارد زیر پیشنهاد میشود تا هم در زمان کاندیدا شدن و هم در زمان رأیدادن در انتخابات به آن توجه شود. امید است موارد پیشنهادی در کمیسیونهای نرمافزاری و گروههای فعالان صنعت نرمافزار تهران و کشور نیز به بحث گذاشته شود.
۱. صنفی باشد و سابقه فعالیت مؤثر در سازمان نصر داشته باشد.
عضو هیئتمدیره سازمان مردمنهادی همانند نصر، با توجه به اینکه موظف به انجام کار داوطلبانه (مجانی و بدون دستمزد مستقیم و رانت غیرمستقیم) است، باید با هدف انجام مسئولیتهای اجتماعی خود برای حل مشکلات موجود و رشد و توسعه آتی صنف به گونهای اقدام کند که با اتحاد رقبا و با بزرگشدن بازار، حداقل بخشی از صنف را که شرکت ایشان در آن بخش فعالیت دارد، بزرگ کرده و همه از این فعالیت صنفی بهره ببرند (فردی خنثی یا خودمحور نباشد).
بنابراین دعوت به مشارکت در هیئتمدیره از بزرگواران محترم و اندیشمندی که هنوز پنج بار هم به صنف نیامدهاند و احتمالاً تاکنون دغدغه صنفی هم نداشتهاند، جای تعجب دارد. باید حداقل سابقه فعالیت در یک کمیسیون را داشته باشند، از شرکتهای قدیمی و شناختهشده نرمافزاری باشند و حداقل جدا از صنف تجربه کار داوطلبانه را داشته باشند.
۲. از خانواده صنعت نرمافزار بوده و با دغدغههای این صنعت آشنا باشد.
کاندیدای مد نظر باید از خانواده صنعت نرمافزار باشد، خودش حداقل تجربه کوچکی از کد زدن داشته باشد، با روش کار کردن با نسل فعال، ولی در حال تغییر و جابهجایی این صنعت آشنا باشد، حداقل یک بار با استعفای یک نیروی کلیدی خود روبهرو شده باشد، با مشکلات بیمه، مالیات، شهرداری و… این صنعت آشنا باشد و برای بالا بردن قیمت نرمافزار در کشور راهکار داشته و پای کار هم باشد.
در سازمان نصر بخشهای مختلف صنعت فاوا که در برخی موارد با هم تضاد منافع هم دارند، در کنار یکدیگر جمع شدهاند (به این نکته مهم، بعد از انتخابات باید مفصل پرداخته شود). حال اگر بهترین، دانشمندترین، مدیرترین و… افراد عضو هیئتمدیره شوند و از جنس نرمافزاری نباشند، در بهترین حالت در مواجهه با دغدغههای شرکتهای نرمافزاری فوری حمایت خود را اعلام کرده و میگویند نامهاش را بنویسید، ما امضا میکنیم! اما نمیتوانند به دنبال نامه بروند، زیرا از این جنس نیستند.
۳. از جنس بخش خصوصی باشد.
باید پرسید افرادی که عضو هیئتمدیره انتصابی یک شرکت (خصوصی یا دولتی) بوده و سهام مطمئنی (حداقل پنج درصد) در آن شرکت ندارند و درآمد مستقیم آنان حقوق و دستمزدی است که دریافت میکنند، انگیزهشان برای کاندیدا شدن چیست.
چرا باید با تخریب آنان، پیشنهاد عضویت در هیئتمدیره را بدهیم تا کار داوطلبانه را جایگزین حقوق و دستمزد کنند و تازه معلوم نیست که اگر عضو مؤثری باشند و بتوانند بخشی از صنعت را رشد داده و بزرگ کنند، چه نفعی به خود آنان میرسد (مگر آنکه!). در این صورت دور از ذهن نیست که حرفوحدیثها شروع شود. البته کمکگرفتن از تجربیات این افراد در پستهای دبیری و اجرایی و با پرداخت حقوق و دستمزد مناسب میتواند اثربخش باشد.
۴. دغدغههای صنعت نرمافزار را چشیده باشد.
در کمیسیونهای نرمافزاری فهرست بلندی از دغدغههای صنفی همکاران (بیش از ۳۰ مورد) تهیه شد که متأسفانه خیلی جدی مورد پیگیری قرار نگرفت. انتظار میرود کاندیداهای مورد حمایت صنعت نرمافزار این دغدغهها را دیده باشند و بخشی از انگیزه کاندیدا شدن آنان حل برخی از این موارد باشد. همانند:
* ارائه راهکار برای رشد و توسعه بازار؛
* ارائه راهکار برای دغدغههای منابع انسانی و پرورش نیروی کار
* توثیق نرمافزار، ورود به بازار بورس و ارزشگذاری واقعی روی مالکیت معنوی
* افزایش و جاریسازی تعرفههای ارائه خدمات نرمافزاری و ارزشگذاری صحیح روی قیمت نرمافزار
* استانداردسازی قراردادها و رویههای مهندسی نرمافزار (نماتن) و جاریسازی آن در سازمانهای کارفرمایی
* حل مشکلات بیمه، مالیات، قوانین کار، شهرداریها، افتا و دیگر مجوزها، قوانین مرتبط و…
۵. نهایتاً در برنامه انتخاباتی فردی (نه تبلیغات فهرستهای انتخاباتی) بگوید میخواهد مسئولیت کدام گوشه از کار را بر عهده بگیرد.
آیا فقط میخواهد در جلسات دو هفته یکبار هیئتمدیره و آن هم با غیبتهای موردی شرکت کند و فقط دست بالا کرده و به مصوبات رأی بدهد؛ یا مثل برخی دوستان هیئتمدیره قبلی پای کار بوده و دنبال حداقل حل یکی از دغدغههای صنفی باشد.
امید است پس از مشارکت گروهی فعالان صنعت نرمافزار در دقیقشدن این یادداشت و پایان ثبتنام اولیه همکاران، در ماههای مهر و آبان در یادداشتهای بعدی به راهبردها و رویههای پیش رو بیشتر پرداخته شود.
در یادداشت بعدی به ضرورت بازنگری ساختار سازمانی و تعریف هیئترئیسه یا کمیته راهبردی و نحوه تشکیل آن بیشتر خواهم پرداخت.