کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
گردشگری سلامت از آن دست کسبوکارهایی است که ارزآوری بسیار زیادی برای کشور داشته است. خوشنامی پزشکان ایران، کیفیت بالای درمانها، ظرفیتهای گردشگری طبیعی، تاریخی و فرهنگی، مردم میهماننواز، در کنار قیمتهای جذاب به واسطه تفاوت نرخ ارز از مزایای رقابتی این صنعت در کشور ما بهشمار میرود.
این کسبوکار سابقه طولانی در کشور دارد، ولی به مدد رشد بستر آنلاین و فراگیری شبکههای اجتماعی، استارتاپها و کسبوکارهای نوپایی در این حوزه ظهور کردهاند؛ شرکتهایی کوچک با تأثیرگذاری بزرگ در اقتصاد کشور. حضور و ظهور پلتفرمهای گردشگری سلامت، وجهه گردشگری سلامت ایران را در جهان ارتقا داد و خودبهخود به ساماندهی بازیگران اصلی این صنعت انجامید.
اتوماسیون و سازوکارهای خلاقانه این پلتفرمها مانع از بروز تجربههای بد برای گردشگران و سوءاستفاده از آنها شد و همین امر خون تازهای در رگ این صنعت جاری کرد. حضور گردشگران که اغلب به واسطه سیاستهای ایرانهراسی، تصویر غریبی از ایران داشتند، دگرگون شد و آنها با اشتراک عکسها و فیلمها از زیباییهای ایران در شبکههای اجتماعی تصویر حقیقی ایران را به نمایش گذاشتند.
اما این صنعت همواره مورد بیمهری دولتها قرار گرفته و توجه کافی به تأثیر این صنعت استراتژیک نشده است؛ صنعتی که هم ارزآور است، هم اشتغالآفرین و هم برهمزننده بازی آنان که ایرانی هراسناک را در رسانههای خود القا میکنند. گذشته از سختگیریها و مانعتراشیهایی که بر سر راه این کسبوکارها قرار گرفت، همهگیری کرونا بزرگترین آسیبی بود که به این صنعت وارد شد و امروز هم به واسطه شرایط کشور در حالی که در مرحله پساکرونا هستیم و فنر فشردهشده نیازهای درمانی بیماران این بازار در حال بازشدن است، گرفتاری دیگری متوجه این کسبوکارها شده است؛ این بار از نوع تحریم داخلی. با بنیانگذاران چند پلتفرم مطرح در این حوزه صحبت کردیم و حالوروز کسبوکارشان را از آنها جویا شدیم.
بازار را به دشمن باختیم
دکتر محمد پارسا، بنیانگذار موج آرامش آمیتیس/ از آغاز بحران کرونا تابهامروز همواره کسبوکارهای گردشگری سلامت تحت فشار و در معرض خطر نابودی قرار داشتند. در پی اتفاقات اخیر و بستهشدن راه ارتباطی ما با مخاطبان خارج از کشور، ورودی کسبوکار ما به عدد صفر رسید؛ مطلقاً صفر. انگار حاکمیت هیچ تصوری از کسبوکارهای بینالمللی ندارد. برای راهاندازی کسبوکاری مانند کسبوکار گردشگری سلامت، میبایست تفکر بینالمللی داشت. اما فقط پنج درصد این تفکر به سیاستی که بنیانگذاران اتخاذ میکنند، بستگی دارد. ۹۵ درصد باقیمانده به نگاه بینالمللی و رفتار حاکمیت با این بازار مربوط است.
بحران کرونا یک بحران جهانشمول بود و کشور ما هم با مشکلات بهوجودآمده از کرونا دستوپنجه نرم کرد. در دوران پس از کرونا هم در اخبار گوناگون در رسانههای مختلف خبر از حمایتهای دولت از کسبوکارها مدام در حال انتشار بود. وقتی نگاه بینالمللی به کسبوکار بینالمللی وجود ندارد، یعنی بود و نبود این کسبوکار اصلاً اهمیت ندارد. یعنی حاکمیت به هیچوجه دلش نمیخواهد گردشگر سلامت به ایران بیاید. یعنی نمیخواهد این درآمد دلاری و ارزآوری برای کشور اتفاق بیفتد. این را میشود بهخوبی از رفتار حاکمیت فهمید.
راه ارتباطی کسبوکار ما با مخاطبانمان از طریق پلتفرمهای اینستاگرام و واتساپ بود. به لحاظ فنی هم وبسایت ما روی سرورهای خارجی قرار داشت. پس از اتفاقات اخیر تمام زیرساختهای ما دچار اختلال شد. ارتباط ما با مخاطبانمان قطع شد و طی این مدت به صفر مطلق رسیدیم. از حمایتهای رنگارنگ آقایان که در دوره کرونا حرف از آن میزدند، هیچچیزی به کسبوکار ما نرسید؛ حتی یک احوالپرسی ساده. نه وزارت بهداشت و نه وزارت گردشگری هیچکدام. برای شرکت گردشگری سلامت که مانند ما مجوز بند ب گرفته، سرپا نگهداشتن یک کسبوکار در چنین شرایطی اصلاً امکانپذیر نیست. این است که درصدد تعطیلی شرکت هستیم.
بعضی از دوستان اتفاقاً توصیه میکنند که با عربزبانها کار کنیم.کشورهای عربی هم در حال حاضر پس از آن پیمان صلح ابراهیم که میان آنها و رژیم اشغالگر قدس برقرار شده، دیگر بازار ایران را جذاب نمیدانند. ما زمین بازی گردشگری سلامت منطقه را به رژیم صهیونیستی باختهایم. این کارها اگر ریختن آب به آسیاب دشمن نیست، پس چیست؟ وقتی میگویند روی پلتفرمهای داخلی فعالیت کنید و باید خودتان فکرش را میکردید، یعنی کوچکترین تصوری از کسبوکارهای بینالمللی ندارند. من چطور باید برای کسبوکار خودم روی پلتفرم داخلی مارکتینگ انجام دهم، در حالی که مخاطبم آن سر دنیاست و فقط اینستاگرام را میشناسد.
از زمان راهاندازی آمیتیس سنگاندازیهای مختلف در مسیر ما اتفاق افتاد تا اینکه ما با بحران کرونا روبهرو شدیم. از زمان شیوع کرونا تا امروز ۱۰ میلیارد تومان ضرر کردهایم. آنچه از شواهد مشخص است، نه گوش شنوایی برای کسبوکارهایی مانند ما وجود دارد، نه اصلاً عزم و ارادهای برای وجود این کسبوکار؛ چه برسد به حمایت.
این بازار مینگذاری شده
حسین یاراحمدی، همبنیانگذار آریامدتور/ در حال حاضر ما دو مسئله مهم داریم که با آن دستوپنجه نرم میکنیم؛ یک مسئله قبل از ورود بیماران به کشور و مسئله بعد هم بعد از ورود بیمار است. مسلماً تنها راه ارتباط ما با بیماران از طریق اینترنت است. برای ارائه مشاوره، مارکتینگ، دریافت مدارک پزشکی و هماهنگیهای مختلف جهت ورود به ایران نیاز است که از طریق پلتفرمهای رایج مانند واتساپ و اینستاگرام با بیمارانمان در تماس باشیم.
بعد از اینکه بیماران به ایران آمدند، باز هم نیاز است که آنها از طریق همین پلتفرمها با خانوادهشان در کشور مبدأ در ارتباط باشند. متأسفانه به خاطر شرایط اخیر تمام این پلتفرمهای جهانی مسدود شده و راهی برای ارتباط با بیماران خارج از کشور وجود ندارد. این مسئله و اختلال در ارتباط ما و بیماران خارجی یک لطمه بزرگ به برند و اعتبار ما میزند که آن هم بیاعتمادی است.
این موضوع بسیار مهمی است و پایداری در ارتباط با بیماران برای ما یک مسئله حیاتی است. این شرایط را متأسفانه در آبان ۱۳۹۸ هم تجربه کردیم. برای کسبوکارهایی مانند ما مهم است که شرایط ارتباط را به گونهای فراهم کنیم که بیمار با آن راحتتر است. نمیتوانیم به بیماری که مثلاً در حوزه اسکاندیناوی سکونت دارد، بگوییم که فلان اپلیکیشن داخلی ما را نصب کن تا ما با هم در تماس باشیم. باید ببینیم خود بیمار روی چه پلتفرمهایی فعالیت دارد و ما از همان طریق با او در ارتباط باشیم. بیمار منتظر ما نمیماند. بهراحتی گزینههای دیگر را انتخاب میکند؛ ترکیه، امارات، هند یا هر جای دیگر.
وضعیت فعلی، ترکیبی از بیاعتمادی و از دست دادن بازار است. من در جلسهای که اخیراً در میراث فرهنگی به آن دعوت شده بودم، مطرح کردم مسئولان سر راه کسبوکارها آنقدر مجوزهای گوناگون قرار میدهند که بخشی از انرژی و تمرکز کسبوکارها فقط صرف این کاغذبازیها و مجوزها میشود، اما پس از آن کسبوکار را رها میکنند.
در این دوران هیچکس به ما کمک نکرد. هیچ حمایتی از سمت صادرکننده مجوز دریافت نکردهایم؛ چه اکنون، چه در دوران کرونا. ما تلاش کردیم در دوران کرونا آریامدتور را سرپا نگه داریم. در این دوران سعی کردیم زیرساختهایمان را توسعه دهیم. پیشبینی میکردیم که پس از شکستن سد کووید، سیل بیماران خارجی به ایران سرازیر شود که پیشبینی درستی هم بود و نشانههای آن را هم دیدیم، اما درست در لحظهای که باید میزبان آنها باشیم، سد دیگری سر راه ما قرار گرفت؛ قطعی اینترنت و فیلترینگ پلتفرمها.
بازار گردشگری سلامت ایران میتوانست پاییز و زمستان بسیار جذابی را تجربه کند، اما این شرایط مانع دستیابی به آن شد! صحبتهایی هم شنیده میشود که بیشتر شبیه شوخی است. دوباره ارجاع میدهم به همان جلسه میراث فرهنگی که آقای شالبافیان، معاون وزیر گردشگری هم حضور داشتند. اگر میخواهیم کسبوکار بینالمللی داشته باشیم و ارزآوری کنیم، باید در پلتفرمهایی که ترند روز دنیا هستند، حضور داشته باشیم.
به نظرم یک بار برای همیشه باید مسئولان موضع خودشان را در مورد کسبوکارهای بینالمللی اعلام کند. اگر میخواهند کسبوکار بینالمللی وجود داشته باشد، صادرات اتفاق بیفتد، ارزآوری وجود داشته باشد و…، باید از ابزارهای آن هم استفاده کرد؛ ابزارهایی که وجود دارند، مشتری بالقوه در آن حضور دارد، امکان تعامل با تمام دنیا با وجود تمامی تحریمها وجود دارد و از آنها میشود درآمد سرشاری داشت، اما مسئولان بهراحتی آنها را فیلتر میکنند. در حال حاضر هم اگر همچنان ادامه میدهیم، به لطف تعامل و همکاریای است که در دورهمیها و شبکهسازیهایی که اتفاق افتاده، در حقیقت این شرکتها هستند که با هم تعامل دارند و به هم کمک میرسانند. باید خودمان به داد خودمان برسیم، وگرنه حاکمیت کوچکترین کاری برای ما نکرده است.
از ابتدای شکلگیری این کسبوکار موانع بسیار زیادی بر سر راه شرکتها قرار گرفته و آن را به یک میدان مین تبدیل کرده است. ما طی این سالها سعی کردهایم این مینها را خنثی کنیم. دوباره مینگذاری شروع شده است. مینگذاری هم کردید، حالا چرا کمک نمیکنید که آنها را خنثی کنیم؟ مگر ما غیرقانونی کار میکنیم؟ مگر کسبوکار ما زیرزمینی است؟ ما که از خود شما مجوز گرفتهایم! اوضاع وحشتناکتر از چیزی است که بتوان تصور کرد. عمق ناراحتی ما قابل بیان نیست. واقعاً امیدی نداریم که دولت کاری برایمان انجام دهد و این حرفها را هم برای ثبت در تاریخ زدم که صرفاً گفته باشم.