پس از جنگ، پیش از بازسازی

تاب‌آوری اکوسیستم نوآوری ایران بار دیگر در میدان بحران قرار گرفته است؛ عبور از این گردنه آسان نیست

رضا قربانی، مدیرعامل کارخانه نوآوری رسانه راه‌کار / جنگ، تنها به خط مقدم محدود نمی‌شود. وقتی موشک‌ها و هواپیماها خاموش می‌شوند و سیاست‌مداران بر سر میز مذاکره می‌نشینند، تازه نبرد دیگری آغاز می‌شود: نبرد بقا و بازسازی در میدان اقتصاد، کسب‌وکار و فناوری.  در هفته‌های اخیر، پس از تنش‌های گسترده میان ایران و رژیم صهیونیستی، فضای عمومی کشور وارد دوره‌ای از بازاندیشی و احیای تدریجی شده است. در این میان، سؤال کلیدی برای بسیاری از کارآفرینان و فعالان اکوسیستم نوآوری این است: در این وضعیت، کسب‌وکار ما چگونه باید ادامه یابد؟

ما در شرایطی ایستاده‌ایم که نه‌تنها زیرساخت‌های فنی و ارتباطی آسیب‌پذیر شده‌اند، بلکه اعتماد عمومی، سرمایه اجتماعی و ظرفیت انسانی نیز تحت فشار جدی قرار دارند. در این یادداشت، تلاش می‌کنم پنج محور کلیدی برای تاب‌آوری و پیشرفت کسب‌وکارهای دیجیتال ایران را مرور کنم، با تأکید بر اینکه دوره پس از جنگ، بیش از آنکه زمان بازگشت به گذشته باشد، فرصتی برای بازسازی آینده است.

زیرساخت‌های دیجیتال داخلی؛ فراتر از اضطرار، یک مزیت راهبردی

جنگ به ما یادآوری کرد که اتکای صرف به اینترنت جهانی، ضعف بزرگی است. تجربه قطع یا اختلال گسترده اینترنت در ماه‌های گذشته، به‌وضوح نشان داد که زیرساخت دیجیتال کشور همچنان شکننده است. این موضوع فقط به معنای کندی سرعت یا اختلال در شبکه نیست؛ بلکه معیشت هزاران کسب‌وکار کوچک، استارتاپ، فروشگاه آنلاین و خدمات‌محور را به خطر می‌اندازد.

ضروری است که نهادهای دولتی و خصوصی، سرمایه‌گذاری فوری و پایدار بر توسعه زیرساخت‌های بومی انجام دهند. زیرساخت‌هایی که نه فقط در لحظات بحران، بلکه در رقابت منطقه‌ای نیز به‌عنوان یک مزیت استراتژیک عمل کنند. باید برای این سؤال پاسخ داشته باشیم: بار دیگر که اینترنت قطع شد کسب‌وکارها چگونه به فعالیت خود ادامه می‌دهند؟ وزارت ارتباطات و دیگر متولیان اینترنت در کشور چگونه دسترسی به اینترنت پایدار را برای کسب‌وکارها در شرایط بحران فراهم می‌کنند؟

امنیت سایبری؛ مرز جدید حیات‌وممات

اگر حملات فیزیکی در جبهه جنگ پایان یافته‌اند، جبهه سایبری همچنان فعال است. گزارش‌ها از حملات سایبری متعدد به زیرساخت‌های بانکی، خدماتی و حتی رسانه‌ای کشور خبر می‌دهند. در چنین شرایطی، امنیت سایبری به یک مزیت رقابتی بدل نمی‌شود، بلکه به پیش‌نیاز موجودیت کسب‌وکارها تبدیل می‌شود.

کسب‌وکارهای دیجیتال باید با نگاهی جدی‌تر به مقوله امنیت اطلاعات بنگرند و از رمزگذاری داده‌های مشتری تا پایش تهدیدهای امنیتی، یک فرهنگ امنیت سایبری را درون خود توسعه دهند. سؤال این است: در جنگ بعدی چگونه جلوی حملات سایبری دشمن را می‌گیریم؟

حمایت مالی هدفمند؛ نسخه‌ای فراتر از کمک اضطراری

یکی از بزرگ‌ترین خطرات در دوران پساجنگ، از بین رفتن جریان نقدینگی برای کسب‌وکارهای نوپا و متوسط است. قطع ارتباط با سرمایه‌گذاران خارجی، نوسانات ارزی، و کاهش قدرت خرید عمومی، همه به معنی فشار مالی بی‌سابقه است.

دولت در این شرایط، باید نقش یک بیمه‌گر اقتصادی را ایفا کند. حمایت مالی از طریق وام‌های کم‌بهره، کمک‌های بلاعوض، تعویق در پرداخت مالیات‌ها، و تخصیص بودجه ویژه برای کسب‌وکارهای دیجیتال، می‌تواند اثرات مخرب بحران را کنترل کند. سؤال این است: دولت چگونه با تزریق پول به رشد کسب‌وکارهای واقعی کمک می‌کند که در جنگ بعدی از هم نپاشند؟

تطبیق با شرایط جدید؛ بازگشت ممکن نیست، بازسازی باید کرد

یکی از اشتباهات رایج پس از پایان بحران‌ها، تلاش برای بازگشت به شرایط قبل از بحران است. اما حقیقت این است که شرایط گذشته نیز پر از مشکل بود و اکنون فقط چالش‌ها عمیق‌تر شده‌اند؛ بنابراین، کسب‌وکارها باید از رؤیای «بازگشت» خارج شده و وارد واقعیت «بازسازی» شوند.  بازسازی نیازمند تفکر سریع، تصمیم‌گیری جسورانه و حتی تغییر مدل کسب‌وکار است. چابکی سازمانی، فرهنگ یادگیری و آمادگی برای «پیووت» کردن باید در اولویت قرار گیرد.

منابع انسانی؛ ستون پنهان تاب‌آوری

وقتی از تاب‌آوری صحبت می‌کنیم، نباید از مهم‌ترین دارایی سازمان‌ها، یعنی منابع انسانی، غافل شد. بسیاری از شرکت‌ها ممکن است در این دوره مجبور به تعدیل نیرو شوند؛ تصمیمی تلخ اما گاهی ضروری. ولی این بحران می‌تواند فرصتی باشد برای بازآموزی، توانمندسازی و بازتعریف نقش‌ها. در کنار آن، برند کارفرمایی بیش از همیشه اهمیت می‌یابد. کارکنان می‌خواهند بدانند که در کنار یک سازمان متعهد هستند. فراهم کردن زیرساخت‌های دورکاری، انعطاف‌پذیری شغلی، و حتی خدمات روان‌شناختی سازمانی، دیگر تجمل نیست؛ بخشی از مسئولیت‌پذیری حرفه‌ای است.

نقش ما چیست؟

جنگ فعلاً تعطیل شده، اما پرسش‌ها هنوز باقی‌ست. ما باید دوباره یاد بگیریم چگونه در تاریکی چراغ روشن کنیم. از دل بحران، نوآوری زاده می‌شود، اما فقط اگر بخواهیم و بتوانیم. مسئولیت بازسازی اکوسیستم نوآوری ایران، فقط بر دوش دولت نیست. کارآفرینان، رسانه‌ها، نهادهای مالی، دانشگاه‌ها و حتی کاربران باید سهم خود را در احیای اقتصاد دیجیتال ایران ایفا کنند. این فرصتی تاریخی است برای بازتعریف آینده؛ آینده‌ای که شاید دیگر شبیه گذشته نباشد، اما می‌تواند بهتر، پایدارتر و هوشمندتر باشد. اگر امروز برنامه‌ای نداشته باشیم، فردا برنامه‌ریزی نخواهد کرد که ما را نجات دهد. این یادداشت نه پایان است و نه هشدار، بلکه دعوتی است به آغاز مسئولانه یک دوران نو.

نمایش لینک کوتاه
کپی لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/fpp6 کپی شد

مطلب قبلی

مطلب بعدی

مطالب پیشنهادی

ارسال یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شماره جدید هفته‌نامه کارنگ​

پربازدید‌ترین

جدید‌ترین