کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
این روزهای ابتدایی سال که فعالان در گیرودار برنامههای توسعهای خود تا پایان سال ۱۴۰۱ هستند و تصمیم میگیرند که چه بکنند و چه مسیری را بروند، بهترین زمان جهت تذکر این موضوع است که به عنوان بازیگران و فعالان صنعت باید در برنامهها و محصولات جدید خود، حمایت و همراهی با کسبوکارهای متنوع و جدید در این صنعت را نیز ببینیم و به آنها و رشدشان توجه داشته باشیم.
این روزها دو گروه در اکوسیستم رمزارز و بلاکچین ایران پررنگتر و فعالتر هستند؛ صرافیها و ماینرها! اینها دو گروه بزرگ و حیاتی از این اکوسیستم هستند که عمده توجه و سرمایهها به سمت آنها هدایت شده است که در مرحله اول نیز منطقی به نظر میرسد. اما در ادامه این مسیر و رسیدن به یک اکوسیستم واقعی، اگر بخواهیم اکوسیستم رمزارزی کشور را به یک ماهیت ملموس، مثلاً خودرو تشبیه کنیم، متوجه کموکاستهای زیادی در این اکوسیستم میشویم.
یعنی اگر صرافیها و ماینرها را دو بخش خیلی مهم این خودرو – مثلاً معادل موتور و گیربکس – بدانیم، متوجه خواهیم شد که این خودرو برای حرکت به صدها قطعه کوچک و بزرگ دیگر نیز احتیاج دارد. درست است که موتور را میتوان پیچیدهترین و گرانبهاترین بخش یک خودرو و بعد از آن، گیربکس را نیز در این جایگاه دانست، اما برای همه ما مثل روز روشن است که به هنگام حرکت یک خودرو، حتی کوچکترین و سادهترین قطعات نیز اهمیت ویژهای دارند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
برای مثال شما حتی اگر تمام قطعات یک خودرو را سر هم کنید و بهترین موتور و گیربکس را رویش نصب کنید، وقتی پلوسی برای انتقال قدرت از گیربکس به چرخها وجود نداشته باشد، آیا میتوان توقع حرکت از این خودرو را داشت؟ آیا برای خودرویی که یک موتور شش سیلندر ۸/۳ لیتری با ۴۸۰ اسب قدرت موتور دارد، میتوان از پلوسی ضعیف که برای یک خودرو ۶/۱ لیتری با ۱۰۰ اسب قدرت موتور مناسب است، استفاده کرد؟
با اولین فشار این موتور ۸/۳ لیتری، این پلوس ضعیف در انتقال قدرت بیش از حد توانش، متلاشی خواهد شد و خودرو از حرکت خواهد ایستاد. این مثال بدیهی را بیان کردم که بگویم اکوسیستم رمزارز ایران و هیچ اکوسیستم دیگری از این قاعده مستثنی نیست؛ فقط چون هنوز این اکوسیستم از بیرون برایمان ملموس نیست، ممکن است متوجه کمبود یا چنین نقصانهای واضحی نشویم.
از همین رو، در ابتدای سال ۱۴۰۱ مهمترین توصیهام برای کسبوکارهایی که به دنبال ورود و گرفتن سهمشان از این اکوسیستم هستند، این است که دست از تمرکز روی اقیانوسهای قرمز بردارند و روی نقاط کمتر دیدهشده تمرکز کنند. برای مثال بنا بر شنیدهها و شواهد بیش از ۳۵۰ صرافی داخلی در این بازار فعال هستند که بیش از ۹۰ درصد این بازار در اختیار حدود ۲۰ صرافی است و به نظر میرسد ۳۳۰ صرافی دیگر برای گرفتن سهمشان در آن ۱۰ درصد باقیمانده دستوپا میزنند.
در صورتی که همین صرافیهای فعلی نیازهای روشنی دارند یا حتی جای خالی دهها و صدها سرویس در این اکوسیستم بهروشنی دیده میشود. مثلاً آیا ابزاری داخلی وجود دارد که کاربران بتوانند سبدهای خود در صرافیهای مختلف را به شکل یکپارچه مدیریت و ترید کنند؟ یا سرویس احراز هویت یکپارچهای وجود دارد که کاربران در صورت احراز هویت در یک صرافی، نیاز به احراز هویت مجدد در سایر صرافیها نداشته باشند؟ و همچنان دهها و صدها «آیا»ی دیگر که پاسخ روشنی برایشان وجود ندارد.
اما این فقط یک طرف ماجراست. حتی اگر پاسخ به این سؤالها این است که «بله، وجود دارد»، چقدر این محصولات در این اکوسیستم از سوی بازیگران بزرگ مقبول هستند؟ پس طرف دیگر ماجرا، بازیگران فعلی این اکوسیستم هستند که باید از حضور و ورود بازیگران و فعالان در بخشهای مختلف این اکوسیستم حمایت و دفاع کنند و در صورت داشتن رفتار غیرحمایتی، فقط به این اکوسیستم ضربه خواهند زد.