هیئت دولت در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، به ریاست مسعود پزشکیان، بار دیگر مصوبهای برای تشکیل «ستاد توسعه فناوری و کاربردی هوش مصنوعی» تصویب کرد. این اقدام در حالی صورت میگیرد که پیشتر نیز تلاشهایی مشابه، از جمله تأسیس سازمان ملی هوش مصنوعی در سال ۱۴۰۳، انجام شده بود. تکرار این روند، یعنی تشکیل نهادها و ستادهای متعدد بدون نتایج ملموس، یکی از دلایل ضعف توسعه هوش مصنوعی در ایران است.
تکرار بیثمر ساختارهای دولتی
یکی از مشکلات اصلی در تشکیل مکرر ستادها، نبود یک استراتژی جامع و پایدار برای توسعه هوش مصنوعی است. هر ستاد، انجمن یا نهادی بهجای ادامه و بهبود برنامههای مکمل برنامهای موازی را در پیش میگیرد. این کار باعث میشود منابع هدر بروند و همه در جهتهای مختلف کار کنند. بهعنوانمثال، سازمان ملی هوش مصنوعی که در سال ۱۴۰۳ تأسیس شد، هنوز اساسنامه مشخصی ندارد و وظایف آن با ستاد جدید همپوشانی دارد.
زیرساختهای غایب؛ ستونهایی که ساخته نشدند
ستادها و سازمانها اغلب فقط برای نشاندادن توجه به فناوریهای نوین تشکیل میشوند؛ اما این رویکرد تمرکز را از پروژههای عملیاتی به بوروکراسی و جلسات بینتیجه میبرد. کارشناسان معتقدند که نهادهای دولتی مانند سازمان ملی هوش مصنوعی ممکن است بهجای پیشبرد فناوری، فعالیت بخش خصوصی را محدود کنند.
علاوه بر این، توسعه هوش مصنوعی نیازمند زیرساختهای محاسباتی قدرتمند، دادههای باکیفیت و نیروی انسانی متخصص است. بدون تأمین این زیرساختها، تشکیل ستادها عملاً نمیتواند به پیشرفت واقعی منجر شود. بهعنوانمثال، در ایران زیرساختهای پردازشی محدود است و سرمایهگذاری کافی برای توسعه آزمایشگاههای تخصصی و دیتاسنترهای پیشرفته انجام نشده است.
تسلط دولت، ضعف بخش خصوصی
تجربه جهانی نشان میدهد که توسعه هوش مصنوعی بیشتر توسط بخش خصوصی و اکوسیستمهای نوآوری پیش میرود. در ایران، تمرکز بر نهادهای دولتی و کمتوجهی به شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها باعث شده است که پویایی لازم در این حوزه ایجاد نشود. بهعنوانمثال، اپلیکیشن «بلد» که با فناوری هوش مصنوعی توسعهیافته، نمونهای از موفقیت بخش خصوصی است که بدون دخالت مستقیم دولت به نتیجه رسیده است.
وقتی همه مسئولاند، هیچکس پاسخگو نیست
وجود نهادهای متعدد مانند معاونت علمی و فناوری، وزارت ارتباطات، سازمان ملی هوش مصنوعی و ستادهای جدید، باعث ناهماهنگی و سردرگمی در سیاستگذاری و اجرا میشود. اینکه همه نهادها کار خود را میکنند، اما هیچکس هماهنگ نیست، باعث میشود کارها بهخوبی پیش نرود و در نهایت توسعه فناوری هوش مصنوعی را به تأخیر میاندازد.
روند تشکیل مکرر ستادها و نهادهای مختلف، بدون دستاوردهای ملموس، ریشه در نگاه کوتاهمدت و سیاسی دولتها دارد. دولتها بهجای ادامه کارهای قبلی، همیشه میخواهند با تأسیس نهادهای جدید به مردم نشان دهند که در حال پیشبرد اهدافاند درحالیکه اکثر این پروژهها در دوره مدیریتی بعد عملاً کنار گذاشته میشوند.
در نهایت، چون هیچکس عملکرد ستادها را ارزیابی نمیکند، تجربیات قبلی نادیده گرفته میشود و باز هم همان مشکلات تکرار میشوند. ضعف مشارکتبخش خصوصی و مراکز علمی در سیاستگذاری و اجرا نیز به تضعیف توسعه هوش مصنوعی در ایران منجر شده است.
تحریمها و محدودیتهای بینالمللی نیز موانع جدی بر سر راه دسترسی به فناوریهای پیشرفته و همکاریهای جهانی هستند که با تشکیل ستادهای جدید، بدون راهحلهای اجرایی برای مقابله با این مشکلات، تغییری در وضعیت موجود ایجاد نخواهد شد.