کمترین تعامل با حاکمیت را در حوزه کاری آروان داشته‌ایم/ گفت‌و‌گو با کیوان جامه‌بزرگ، معاون توسعه راهبردی فناپ

کیوان جامه‌بزرگ درباره سرمایه‌گذاری جدید روی ابر آروان می‌گوید

زمان مطالعه: 11 دقیقه

رویداد «سوار ابرها» همان‌طور که خود شرکت ابر آروان نیز پیش‌بینی می‌کرد، با بازخوردهای متفاوتی مواجه شد. یکی از مسائلی که در این میان مطرح می‌شد، خبر سرمایه‌گذاری 1500 میلیاردی فناپ روی آروان و ارزش‌گذاری 1500 میلیاردی این کسب‌و‌کار بود. در گفت‌و‌گوی پیش رو کیوان جامه‌بزرگ، معاون توسعه راهبردی فناپ و رئیس هیئت‌مدیره ابر آروان توضیح می‌دهد که سرمایه یادشده به چه طریق در اختیار این کسب‌و‌کار قرار می‌گیرد. همچنین توضیحاتی در خصوص روش ارزش‌گذاری این شرکت ارائه می‌دهد.

گفته می‌شود سرمایه‌گذاری‌های فناپ چندان واقعی نیست و صرفاً از یکسری از امکاناتش استفاده می‌کند و اسمش را سرمایه‌گذاری می‌گذارد و از این طریق تنها ارزش شرکت را بالاتر می‌برد؛ اصطلاحاً از این جیب به آن جیب می‌کند. پاسخ‌تان به این انتقادات چیست؟ ممکن است کمی جزئی‌تر درباره سرمایه‌گذاری 1500 میلیاردی فناپ روی آروان صحبت کنید؟

اینکه بگوییم فناپ از این جیب به آن جیب می‌کند و این اسمش سرمایه‌گذاری نیست، حرف عجیبی است؛ حتی اگر فرض بگیریم که این حرف درست است، چیزی که در جیب فناپ بوده که گذاشته در جیب ابرآروان، از کجا آمده است؟ خب آن هم سرمایه‌گذاری فناپ بوده که حالا به یکی از شرکت‌هایش واگذار کرده است.

با تغییر ساختار فناپ در سال‌های گذشته، در داخل هلدینگ فناپ دیگر کسب‌و‌کاری وجود ندارد. این هلدینگ قبلاً مستقیماً موضوع تولید محصولات و خدمات را دنبال می‌کرد و اصطلاحاً Production House بود که در حوزه‌های مختلف وارد می‌شد، تیم می‌ساخت و واحد کسب‌و‌کاری راه‌اندازی می‌کرد.

این تیم‌ها هم بسته به اینکه موفق بودند یا نه، مسیر رشدی را طی می‌کردند و اسپیناف می‌شدند. برای مثال «داتین»، اولین اسپیناف فناپ، در ابتدای امر واحد راهکارهای بانکی فناپ بوده است. بنابراین من از این موضوع فرار نمی‌کنم که فناپ بخشی از دارایی‌ها یا سرمایه‌های خود را به شرکت‌های تخصصی خودش منتقل می‌کند. این دارایی با سرمایه‌گذاری فناپ ایجاد شده و قاعدتاً نزولات آسمانی نبوده است.

حتی بعضی وقت‌ها فناپ ریسک بخشی از سرمایه‌گذاری‌ها را بر عهده می‌گیرد و بعد این را به شرکت‌هایش منتقل می‌کند یا در تأمین مالی سرمایه‌گذاری‌هایشان مشارکت می‌کند. اینکه اینها واقعی هست یا نیست، بحث دیگری است. ما سال گذشته کارخانه فناپ‌تک را در اروند تأسیس کردیم.

چطور می‌شود این را منکر شد که فقط در حدود 120 میلیارد تومان برای خود کارخانه سرمایه‌گذاری شده است؟ این یک دارایی مشهود است. دیتاسنتری که آروان در منطقه ویژه پیام ساخته یا دیتاسنتری که فناپ در حال ایجاد در پارک پردیس است، ابعاد سرمایه‌گذاری‌اش کاملاً قابل اندازه‌گیری و مشهود است.

می‌توان از آن بازدید کرد و ابعاد و تأسیسات آن را مورد بررسی قرار داد. اگر همه این مبلغ دارایی نامشهود بود، اثباتش چالش‌برانگیز می‌شد، اما اتفاقاً راند آخر سرمایه‌گذاری فناپ روی آروان، عمدتاً دارایی فیزیکی است؛ یا دیتاسنتر است یا تجهیزات فعال داخل دیتاسنتر، البته به‌همراه وجه نقد برای هزینه‌های توسعه محصول. بنابراین ادعای غیرواقعی بودن سرمایه‌گذاری فناپ، مبنایی ندارد.

اینکه بگوییم فناپ از این جیب به آن جیب می‌کند و این اسمش سرمایه‌گذاری نیست، حرف عجیبی است؛ حتی اگر فرض بگیریم که این حرف درست است، چیزی که در جیب فناپ بوده که گذاشته در جیب ابرآروان، از کجا آمده است؟ خب آن هم سرمایه‌گذاری فناپ بوده که حالا به یکی از شرکت‌هایش واگذار کرده است.

در این رویداد گفته شد که ارزش ابرآروان نیز 1500 میلیارد تومان برآورد شده است. این ارزش‌گذاری بر چه مبنایی صورت گرفته؟

در مورد عدد ارزش‌گذاری و محاسبات آن باید بگویم که در راند قبلی سرمایه‌گذاری که راند A آروان بود، اگر به خاطر داشته باشید، روی وب‌سایت آروان حتی نحوه محاسبه ارزش شرکت و فرمول‌های محاسبات نیز گذاشته شد. حتماً در این مرحله نیز بعد از ثبت نهایی افزایش سرمایه، باز این اتفاق می‌افتد. درست است که گاهی آروان چوب شفافیتش را می‌خورد، ولی بعضی مواقع این شفافیت کمک می‌کند به یکسری از این سؤالات و ابهامات پاسخ داده شود.

اما پیش از اینکه جزئیات روی سایت ابرآروان نمایش داده شود، باید بگویم که در کمیته سرمایه‌گذاری فناپ در حدود چهار ماه کار تحلیلی انجام شد. پیش از آن هم در هیئت‌مدیره آروان این تحلیل‌ها با روش‌های مختلف صورت گفت. معمولاً برای شرکت‌های استارتاپی و در حال رشد به سراغ مدل‌های تنزیل‌شده جریانات نقدی (DCF) می‌روند.

روشی که ما استفاده کردیم، FCFE (Free Cash Flow to Equity) است. البته سایر روش‌ها نظیر ضرایب درآمد و سود و… در ارزش‌گذاری سهم داشته‌اند و در صحت‌سنجی از روش‌های دیگر استفاده شده است. عدد خوش‌بینانه Post-money Valuation آروان از سمت شرکت 2700 میلیارد بود و در فناپ 2500 میلیارد تومان.

در حالت واقع‌بینانه این ارزش به 2300 میلیارد می‌رسید و در حالت بدبینانه 1500 میلیارد تومان بود. این را هم تأکید کنم که در استارتاپ‌ها ارزش‌گذاری در هر راند سرمایه‌گذاری در قالب Post-money Valuation برآورد می‌شود ولی بسیاری از مواقع پیش‌فرض افراد Pre-money Valuation است.

بنابراین با افزایش سرمایه ۵۰۰ میلیارد تومانی و تأمین مالی ۱۰۰۰ میلیارد تومانی، در بدبینانه‌ترین حالت، ارزش شرکت ابرآروان 1500 میلیارد تومان برآورد شد. انگار داریم درباره یک ارزش Pre-money هزار میلیاردی صحبت می‌کنیم که با سرمایه 500 میلیاردی و آن تأمین مالی فوق‌الذکر که به شرکت تزریق می‌شود، به 1500 میلیارد تومان می‌رسد.

در نهایت همان‌طور که عرض کردم این ارزش با متدهای دیگر نظیر DDM و… هم تقابل داده شده و همه موارد محاسبه شده است. باز هم تأکید می‌کنم که این کسب‌و‌کار را در حال رشد در نظر گرفته‌ایم، نه یک کسب‌و‌کار بالغ. عملکرد دو سال گذشته بیزینس IaaS آروان و اینکه از هر رک این شرکت چه مقدار درآمد دارد و سرمایه‌گذاری روی هر واحد رک دیتاسنتر در چه دوره زمانی برگشت داده می‌شود، مشخص است.

آروان شرکتی است که در سال گذشته حدود 72 میلیارد تومان درآمد و 20 میلیارد تومان سود داشته است و در پنج سال گذشته هم هر سال عدد درآمدش 2 یا 5/2 برابر رشد کرده است. حالا ما به آن 500 میلیارد تومان سرمایه تزریق می‌کنیم و هزار میلیارد تومان هم آن را تأمین مالی می‌کنیم.

اینکه مجموع این دو عدد با ارزش شرکت برابر شده، اتفاقی است. شما فرض کنید بخش بزرگی از یک دیتاسنتر 544 رکی به علاوه هزار میلیارد تومان تجهیزاتی که این هزار میلیارد برای حدود 220 رک اولیه کفایت می‌کند و در ادامه از درآمد 220 رک اولیه، می‌توان باقی رک‌ها را تجهیز کرد، داخل دارایی‌های شرکت برود، با همان راندمانی که فعلاً دارد – با فرض اینکه طرح‌های فناورانه‌ای که در حال توسعه آن است که حتماً حاشیه سود بیشتری دارند، هیچ‌کدام موفق نشود و صرفاً بخواهد سرویس IaaS را با این سرمایه توسعه دهد – ارزش هزار میلیارد تومانی Pre-money برای آن کاملاً بدبینانه است.

به نظر می‌رسد آروان کسب‌و‌کار استراتژیک فناپ در مراوداتش با حاکمیت است. عده‌ای هم می‌گویند این‌طور نیست و این کسب‌و‌کار مثل باقی کسب‌و‌کارهایی است که فناپ نقشی در ایجاد یا توسعه‌شان داشته است. نظر شما چیست؟ فناپ چه برنامه‌های توسعه‌ای برای آروان دارد؟

حتماً حوزه زیرساخت ابری یکی از حوزه‌های استراتژیک فناپ است و مثل بسیاری از بیگ‌تک‌هایی که در سال‌های گذشته روی این حوزه سرمایه‌گذاری کرده‌اند، فناپ هم به سراغ آن رفته است. نمونه‌های جهانی را مثال بزنم، می‌توانم به آژور مایکروسافت اشاره کنم یا AWS که سود اصلی آمازون را می‌سازد یا گوگل‌کلاود و… بنابراین این حوزه برای فناپ استراتژیک است، اما تنها حوزه استراتژیک آن نیست و ما از سال‌های گذشته روی 5G، هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و… سرمایه‌گذاری‌هایی داشته‌ایم، ولی سرویس ابری از اینها قدیمی‌تر بوده و ما از سال 94 به سمت سرویس ابری حرکت کرده‌ایم. سایر حوزه‌هایی که گفتم، طی یکی دو سال گذشته بیشتر روی آنها تمرکز شده و تا زمانی که به بار بنشینند، زمان می‌خواهند.

اما اگر بخواهیم از زاویه تعامل با حاکمیت به ابرآروان نگاه کنیم، باید بگویم اتفاقاً ضعیف‌ترین و کمترین تعامل‌مان با نهادهای حاکمیتی در حوزه کاری آروان بوده است. مثلاً پروژه Core Banking سپه و بانک‌های ادغام، بسیار مهم‌تر بوده و حساسیت‌های حاکمیتی روی آن بیشتر بوده است و ما هم برای آن انرژی بیشتری در دو سال گذشته گذاشته‌ایم.

ولی خب چنین پروژه‌هایی کمتر مورد توجه جامعه استارتاپی قرار می‌گیرد که طبیعی هم هست. یا مثلاً پروژه‌هایی که فناپ در حوزه دولت الکترونیک با وزارتخانه‌های مختلف داشته، خیلی جدی‌تر بوده است. اما هیچ تعاملی با حاکمیت در موضوع ابرآروان نداشته‌ایم و این کسب‌و‌کار فقط در یک مزایده به نام ابر ایران شرکت کرد که تعدادی از دیتاسنترهای بلااستفاده سازمان فناوری اطلاعات وزارت آی‌سی‌تی که در استان‌ها حضور داشت، به مرحله بهره‌برداری برساند.

یکی از اپراتورها آسیاتک بود و دیگری آروان. تمام حجم کاری هم که آنجا انجام می‌شود، تقریباً 5 درصد ظرفیت دیتاسنترهای ایران است و حتی برای خود حاکمیت هم میزان اهمیتش به اندازه همان 5 درصد است.

همان‌طور که گفتم، حتماً زیرساخت ابری موضوع مهمی است و فناپ نگاه ویژه به آن دارد. این سرمایه‌گذاری هم که روی زیرساخت‌های فیزیکی انجام شد، به این دلیل است که بالاخره شرکت به حدی از بلوغ در حوزه فناوری رسیده و باید زیرساخت‌های آن توسعه پیدا کند. اتفاقاً بخش زیادی از میزان نقدینگی که به آروان پرداخت می‌شود، به سرمایه‌گذاری‌های بین‌المللی‌اش تعلق دارد و آماده‌سازی آروان برای این است که بتواند به بازارهای جهانی وارد شود.

اگر بخواهیم از زاویه تعامل با حاکمیت به ابرآروان نگاه کنیم، باید بگویم اتفاقاً ضعیف‌ترین و کمترین تعامل‌مان با نهادهای حاکمیتی در حوزه کاری آروان بوده است.

از آن 1500 میلیاردی که گفته شد، هزار میلیارد قرار است صرف ساخت و تجهیز دیتاسنتر شود. از مابقی این سرمایه، چه رقمی برای توسعه فنی، گسترش نیروی انسانی یا مواردی از این دست به شکل نقدینگی در اختیار آروان قرار می‌گیرد؟

دقیق‌تر بخواهم بگویم، آن هزار میلیارد تومان تجهیزات، در قالب اجاره به شرط تملیک در اختیار آروان قرار می‌گیرد. در اصل تجهیزات خریداری می‌شود و به آروان اجاره داده می‌شود و در نهایت با اتمام اجاره، در لیست دارایی‌های خود آروان قرار می‌گیرد.

از آن عدد 500 میلیارد تومان که به‌عنوان افزایش سرمایه از آن یاد کردیم، حداقل 100 میلیارد تومان نقدی پرداخت می‌شود. با این پرداخت و افزایش سرمایه، ظرفیت دریافت تسهیلات آروان نیز افزایش می‌یابد و حداقل می‌تواند 100 میلیارد تومان نیز به شکل تسهیلات دریافت کند تا بتواند روی توسعه فنی سرمایه‌گذاری کند. آنچه از 500 میلیارد تومان باقی می‌ماند، عملاً سرمایه‌گذاری‌ای بوده که چه ما، چه آروان باید برای توسعه دیتاسنتر انجام می‌دادیم و مشخصاً دارایی فیزیکی است که ریز اقلام آن مشخص است.

ظاهراً آروان تنها داستان موفقیت فناپ در اکوسیستم استارتاپی است. البته کسب‌و‌کاری مانند داتین مد نظر نیست، بلکه منظور کسب‌و‌کارهایی است که خارج از فناپ شکل گرفته‌اند و بعدتر فناپ روی آنها سرمایه‌گذاری کرده است. آیا این موضوع حقیقت دارد یا سایر کسب‌و‌کارها آنچنان که باید دیده نشده‌اند یا در ابتدای راه هستند؟

در حالت کلی فناپ وی‌سی نیست و قرار هم نبوده که به عنوان وی‌سی در حوزه سرمایه‌گذاری خطرپذیر وارد شود.

اما شناسا را به‌عنوان بازوی سرمایه‌گذاری‌اش در اختیار دارد.

شناسا در اصل بازوی سرمایه‌گذاری خطرپذیر گروه مالی پاسارگاد است که البته در فناپ تأسیس شده و فناپ هم سهام‌دار است اما فناپ آنجا سهام‌دار حداقلی است و این سهم کمتر از 20 درصد است. خود شناسا هم با سیاست‌هایی که بانک پاسارگاد داشته، بیشتر بر حوزه‌هایی تمرکز کرده که اتفاقاً در فضای اقتصاد نوآوری، اقبال کمتری به آن می‌شده است.

مثلاً در حوزه سلامت روی تجهیزات پزشکی سرمایه‌گذاری کرده یا روی موضوعاتی چون کیدتک، اج‌تک، مدیریت منابع طبیعی و آب و… اینها حوزه‌هایی است که از فضای دیجیتال دورتر است و اخبار آن کمتر پخش می‌شود و حتی ریسک بازگشت بیشتری هم دارد. این در ماهیت گروه مالی پاسارگاد و فناپ هم بوده است.

مثلاً در بحران اقتصاد جهانی 2008 تا 2010 که طرح‌های فولاد دنیا داشت متوقف می‌شد و همه واهمه داشتند که دنیا دارد وارد دوره رکودی می‌شود و همزمان چین هم سرمایه‌گذاری سنگینی روی فولاد کرده و نباید وارد این حوزه شد، پاسارگاد هلدینگ عظیم «میدکو» را تأسیس می‌کند که الان به بزرگ‌ترین هلدینگ‌ معدنی بخش خصوصی تبدیل شده است.

از بحث دور نشویم؛ در هر حال فناپ وی‌سی نیست که بخواهیم درباره موفقیت یا عدم موفقیت سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیرش صحبت کنیم، ولی علت اینکه آروان بیشتر دیده می‌شود، این است که قدیمی‌ترین سرمایه‌گذاری سی‌وی‌سی فناپ بوده، چون حوزه زیرساخت ابری بخشی از زنجیره ارزش ما بوده است.

ماهیت خود آروان هم این بوده که روابط عمومی فعال‌تری داشته و بیشتر هم دیده شده است. ولی ما «نشان» را هم در پورتفوی سرمایه‌گذاری فناپ به عنوان سی‌وی‌سی داریم. پادرو را هم داریم که اول از حوزه لجستیک شروع کرد و الان در حال دنبال کردن موضوع سوشال‌کامرس است.

به‌تازگی تبلیغات محیطی آن شروع شده و طول می‌کشد تا به نتیجه برسد. ما در حوزه اینترنت اشیا کسب‌و‌کار لینک‌اپ را داریم که این سرمایه‌گذاری با همکاری شناسا انجام شده، البته بازار IoT هنوز آن‌قدر بزرگ نشده است، بنابراین پروژه‌های بین‌المللی لینک‌اپ از پروژه‌های داخل کشورش کم‌کم بزرگ‌تر می‌شود، اما در آنجا چندان سروصدایی نمی‌کنیم.

یا زیتل که خارج از فناپ استارت خورده و بعداً فناپ روی آن سرمایه‌گذاری کرده است و در حال حاضر از نظر دانش فنی و پلتفرم‌های مخابراتی، از همه اپراتورهای کشور با فاصله جلوتر است و یک اپراتور دانش‌بنیان است که رشد آن طی دو، سه سال اخیر از هر نظر کاملاً مشهود بوده است. اسپارا که حاصل ادغام استارتاپ رها در واحد راهکارهای امنیتی فناپ‌زیرساخت بود، نمونه دیگری است که رشد بسیار خوبی داشته است.

فناپ وی‌سی نیست که بخواهیم درباره موفقیت یا عدم موفقیت سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیرش صحبت کنیم، ولی علت اینکه آروان بیشتر دیده می‌شود، این است که قدیمی‌ترین سرمایه‌گذاری سی‌وی‌سی فناپ بوده، چون حوزه زیرساخت ابری بخشی از زنجیره ارزش ما بوده است.

با توجه به هجمه‌هایی که پس از این رویداد به سمت آروان سرازیر شد، شما چقدر این رویداد را موفقیت‌آمیز می‌دانید؟ آیا این وضعیت را پیش‌بینی می‌کردید و از روندی که طی کرد، راضی هستید؟

صادقانه بگویم که نه‌تنها انتظار این هجمه‌ها را داشتیم، بلکه فکر می‌کردیم بسیار شدیدتر از این باشد یا استقبال از رویداد به این خاطر کم باشد. ساعت پنج و نیم که قرار بود رویداد شروع شود، سالن تقریباً پر شده بود و حتی عده‌ای بدون دعوت و هماهنگی قبلی آمده بودند.

آن هم در شرایطی که همچنان کرونا وجود دارد و ایام ماه رمضان است و در نتیجه از رویدادها کمتر استقبال می‌شود. حدود هشت هزار نفر هم بازدیدکننده آنلاین داشتیم. از این جهت بسیار موفق بوده است. حتماً می‌توان نقدهایی را به محتوا یا نحوه اجرا وارد کرد ولی من آن را موفق می‌دانم.

کشور به این اتفاقات نیاز دارد. اگر در سایر حوزه‌ها هم دیگران ورود نکنند، خود فناپ پیش‌قدم خواهد شد، زیرا ما در حوزه هوش مصنوعی و اینترنت اشیا و حوزه‌هایی از این دست نیز نیازمند برگزاری رویداد در این ابعاد هستیم. امید و انگیزه‌ای که به این وسیله به اکوسیستم استارتاپی کشور پمپاژ می‌شود، بسیار بیشتر از سودی است که خود آروان از این رویداد می‌برد.

واقعیت این است که ما در کشور بضاعت محدودی داریم تا از این فرصت رشد حوزه اقتصاد دیجیتال بهره‌مند شویم. متأسفانه یک عده آگاهانه در حال ضربه زدن هستند و تلاش می‌کنند هر داستان موفقیت در کشور را به نحوی مورد هجوم قرار دهند که نشان دهند در ایران نمی‌توان کار کرد.

یک روز دیجی‌کالا آسیب می‌بیند، روز دیگر اسنپ و تپسی و یک روز هم آروان در معرض شدیدترین حمله‌ها قرار می‌گیرد. کسی که فکر می‌کند باید در کشور ماند، کار کرد و ساخت، باید به این اتفاقات واکنش نشان دهد و سکوت نکند. البته خوشبختانه بعد از رویداد می‌دیدم که بحث‌ها در حال جدی‌تر شدن و فنی‌تر شدن است و کسانی که به رویداد آمده بودند، خودشان وارد بحث شده بودند.

کاری به کسانی که نفرت‌پراکنی می‌کنند و فحش می‌دهند، ندارم؛ اما در هر حال گفتمانی شکل گرفت که کم‌کم می‌تواند سازنده باشد. به نظرم اگر کسی انتخاب کرده که در کشور بماند و کار کند، باید یک مقدار مشارکت فعال‌تری در این بحث‌ها داشته باشد و جلوی کسانی که آسیب می‌رسانند، بایستد. امیدوارم کم‌کم جنبه تخریبی و نفرت‌پراکنی این نزاع‌ها کاهش یابد و تبدیل به گفتمان سازنده شود و برنده آن اقتصاد دیجیتال کشور و مردم باشند و اکوسیستم رشد کند.


دلایل کارنگ برای انتخاب ابر آروان


هرچند می‌توان انتقادهایی را متوجه نحوه اجرا و برگزاری رویداد ابر آروان دانست، اما نمی‌توان از این موضوع چشم‌پوشی کرد که شاهد رویدادی متفاوت و جالب توجه بوده‌ایم. شاید همین هم باعث شد تا بار دیگر این کسب‌و‌کار در مرکز توجه قرار بگیرد و در فضای مجازی با موج انتقادات روبه‌رو شود.

البته خودشان می‌گویند منتظر این اتفاقات بودند و هجمه‌ها از چیزی که در ابتدا فکر می‌کردند، بسیار کمتر بوده است. اما سؤال اصلی اینجاست که چگونه نام یک کسب‌و‌کار زیرساختی این‌قدر برای مردم آشنا شده و هر حرکت آن زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد؟ چرا این اتفاقات مشابه برای کسب‌و‌کارهای دیگری که خدمات زیرساختی ارائه می‌دهند، نمی‌افتد و مردم عادی گاهی حتی نام آنها را هم نمی‌دانند؟ چرا با وجود توضیحات پویا پیرحسینلو در این رویداد در خصوص اینکه شرکت زیرساخت ابری هیچ ارتباطی با محدودسازی اینترنت ندارد، از حجم هجمه‌ها کاسته نشد؟

مضاف بر اینها، در این رویداد خبر خوشایندی برای اکوسیستم استارتاپی کشور گفته شد و آن سرمایه‌گذاری 1500 میلیارد تومانی فناپ روی ابر آروان بود. اما باز هم گویا تعداد کمی از این خبر خوشحال شدند و بیشتر افراد به دنبال راهی بودند تا صحت این خبر را زیر سؤال ببرند. بعضی گفتند سرمایه‌گذاری‌های فناپ واقعی نیست و در نهایت مبلغی به عنوان نقدینگی به ابر آروان نمی‌رسد و همه این کارها برای بالا بردن ارزش این شرکت است و برخی هم ارزش‌گذاری 1500 میلیاردی ابر آروان را غیرواقع‌بینانه می‌دانستند و به آن اعتراض داشتند.

با توجه به این هجمه‌ها و انتقادها، کارنگ به‌عنوان رسانه‌ای که هم متن و هم حواشی اکوسیستم نوآوری ایران را در نظر دارد، به دنبال یافتن پاسخ‌هایی برای این انتقادات، تصمیم گرفت با پویا پیرحسینلو و کیوان جامه‌بزرگ، رئیس هیئت‌مدیره ابر آروان گفت‌و‌گو کند. پاسخ سؤال‌های ابتدای این یادداشت را می‌توانید در این گفت‌و‌گوها بیابید.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/o8oj
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.