کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
بازاریابی از زمانی که انسانها چیزهایی را میفروختند، وجود داشت. داشتن یک محصول یا خدمت برجسته هرگز کافی نیست. اگر مردم درباره آن ندانند، به این معنی است که هیچوقت نمیتوانند آن را خریداری کنند.
۱۸۳۹؛ پوسترهای املاک خصوصی در لندن ممنوع شد: نخستین مجرای بازاریابی چاپ کلمات روی هر چیز و قراردادن آن در مناطق پر رفتوآمد بود تا مردم آن را ببینند. این روش به شکل پیشبینینشده با بازخورد منفی روبهرو شد.
۱۸۶۴؛ نخستین استفاده از تلگراف برای هرزنامه انبوه ناخواسته ثبت شد: تبلیغاتی که بدون درخواست مردم منتشر و به آنها ارسال میشود، هرزنامه است. یک پیامک در ۱۵۰ سال پیش نیز چنین ویژگیای داشت.
۱۸۶۷؛ نخستین مورد ثبتشده اجاره تابلوی تبلیغاتی: به نظر میرسد چاپ پوسترها و آویختن آنها بر دیوارها نیاز به بیشتر دیدهشدن را برآورد نمیکرد. صاحبان مشاغل چه کردند؟ بزرگترش کردند!
دهه ۱۸۸۰؛ نمونههای اولیه نشان تجاری به عنوان نام تجاری: ساختار قانونی برای پاسداشت نامی که به یک تجارت ویژه اشاره دارد ایجاد شد تا مصرفکنندگان محصول/خدمات گیج نشوند.
۱۹۰۵؛ دانشگاه پنسیلوانیا دورهای را با عنوان «بازاریابی محصولات» ارائه داد؛ به نظر میرسد نامی مناسب برای چیزی است که مردم همیشه درباره آن اطلاعات میخواهند.
۱۹۰۸؛ مدرسه کسبوکار هاروارد افتتاح شد: شاید این مورد ارتباط بسیار کمی با بازاریابی داشته باشد، بهجز اینکه ممکن است در دانشگاه دورههای بازاریابی داشتهاند!
۱۹۲۲؛ تبلیغات رادیویی آغاز شد: عکسهای قدیمی خانوادهای که شبها دور یک رادیو جمع شدهاند و به برنامههای شبانه گوش میکنند هنوز هم محبوب است. جای شگفتی نیست که کارآفرینان مبتکر و صاحبان مشاغل بزرگ مایل بودند از این توجه استفاده کنند.
دهه ۱۹۴۰؛ رایانههای الکترونیکی توسعه یافتند: رایانه از ابتدا در خدمت بازاریابی نبود، اما بهسرعت در مسیر تبدیلشدن به مجرای بازاریابی قرار گرفت.
۱۹۴۱؛ نخستین آگهی ضبطشده تلویزیونی پخش شد: تلویزیون ترکیبی مبتکرانه از تصویر و صدا را برای جایی ارائه داد که رادیو برای چندین دهه بر آن تسلط داشت. تلویزیون به قدرتی تبدیل شد که همچنان بر تبلیغات تسلط دارد.
دهه ۱۹۵۰؛ بازاریابی تلفنی روندی سازمانیافته پیدا کرد: بالاخره روزهایی فرارسید که از پاسخدادن به تماسهای تلفنی ناخواسته از شمارههایی که نمیشناسید، خودداری کنید.
دهه ۱۹۷۰؛ تجارت الکترونیک ابداع شد: طرح خرید کالا بهصورت آنلاین بدون اینکه هنوز آنلاین وجود داشته باشد، به ذهنها رسید. باید چند دهه صبر میکردیم تا این مجرای ارتباطی ایجاد شود.
دهه ۱۹۸۰؛ توسعه بازاریابی بر اساس پایگاه داده: بازاریابی رابطهمند، پیدایش هرزنامههای رایانهای.
۱۹۸۴؛ معرفی بازاریابی چریکی: گرچه چندان با این یکی موافق نیستیم، اما از زمانی که بشر شروع به دادوستد کرد، مردم از شیوههای جدید برای بازاریابی استفاده میکردند.
۱۹۸۵؛ انتشارات رومیزی تولید آگهی را همگانی کرد: توانایی تولید و انتشار رایانهای نهتنها حرفهایها، بلکه مردم عادی را قادر به ساختن انواع بروشور کرد و به هر کسی اجازه داد پوستر خود را بسازد.
دهه ۱۹۹۰؛ CRM و IMC بر تبلیغات و برنامهریزی بازاریابی تسلط یافتند: ابزارهای ارتباط با مشتریان (CRM) یک نوآوری واقعی بود. مجموعه اطلاعات تماس افراد به بازاریابان این امکان را داد تا مشتریان خود را بر اساس ویژگیهایشان به شکل کارآمد دستهبندی کنند.
۱۹۹۴؛ آمازون راهاندازی شد: چیزهای بزرگ گاهی اوقات از مواردی کوچک شروع میشوند. فروش کتاب در آمازون آغازگر تجارت الکترونیک شد.