کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
در سال ۲۰۰۸ و همزمان با بحران اقتصادی در آمریکا، با افزایش شدید قیمت نفت و مواد غذایی، کاهش ارزش خانهها و بحران اعتباری که اثرگذاری آن بر اقتصاد ایالات متحده شروع شده بود، زمانی وحشتناک برای تلاش در مسیر گسترش مشاغل یا نوآوری بود. اما بر اساس برخی گزارشها، بدترین دوران اقتصادی یعنی رکود بزرگ، در واقع یک دوره سرشار از ابتکارات مدیریتی است.
کارولین برد در کتاب «زخم ناپیدا» در سال ۱۹۶۶ توصیفی بسیار دقیق از چگونگی تأثیر افسردگی بر زندگی آمریکاییها دارد که شامل فصلی جذاب از تغییراتی است که در دهه ۱۹۳۰ در شرکتها رخ داد؛ تا زمانی که مدیریت حرفهای شکلی پایدار یافت و کارکردهایی مانند بازاریابی، روابط عمومی و تبلیغات جایگاه خود را یافتند.
شرکتهای استاندارد اویل مزیتی ماندگار با گسترش شدید شبکههای ایستگاههای خدمات خود ایجاد کردند. شرکت دیپوینت چیرگی خود بر بازار را با معرفی نایلون و سایر محصولات جدید به بازارهای مصرف افزایش داد. در حالی که مونتگومری ضعیف میشد، سیرز با نوآوریهایی مانند یخچالهای ارزانقیمت و بیمهنامه پستی خودرو و دوبرابر کردن تعداد فروشگاههایش رونق گرفت و آنگاه که والاستریت تحقیر شده بود، مریل لینچ متوجه شد که فرصتی برای دلالان شریف وجود دارد.
تمرکز بر مشتری به سرمایهگذاران کارآفرین (مانند کارول و گود هیومر) و کلایرول (تولیدکننده رنگ مو) و A. C. Nielsen (اطلاعات خردهفروشی) و Chock Full O’ Nuts (کافیشاپ) اجازه داد به فرصتهای بزرگ دست یابند. دهه ۱۹۳۰ چه درسهایی برای آموختن به مدیران دارد؟ نکته اصلی اینکه موج کنونی تحولات و تغییرات بازار، فرصتهایی برای نوآوری و رشد فراهم میکند.
برداشتهای خود درباره نیازهای مشتری را آزمایش کنید: درباره دادههایی که در حال کار روی آنها هستید و چگونگی دستهبندی مشتریان تجدید نظر کنید. این کار بهویژه برای شرکتی که مستقیماً به کاربران نهایی خدمات نمیدهد، چالشبرانگیز است، اما انواع روشهای کمّی و شیوههای کیفی (مانند گذراندن یک روز در زندگی مشتری یا بارش فکری خلاقانه) میتواند کمک کند.
نوآوریهای محصول/ خدمات را برای بازارهای جهانی در نظر بگیرید: چگونگی طراحی پیشنهادهای کمهزینه یا خوب برای مشتریان در بازارهای نوظهور و طراحی مجدد آنها برای مشتریان در اقتصادهای بالغ را شناسایی کنید. غولهای نوظهور از کشورهای در حال توسعه را که به نیروهای جهانی تبدیل شدهاند، الگوی خود قرار دهید.
روی پیمانهای شراکت راهبردی سرمایهگذاری کنید: به موارد ناملموس و ضروری برای ایجاد پیوندهای کاری تسلط پیدا کنید. شناخت شرکا و شفافسازی رابطه کاری در این زمینه مفید است. بازآموزی را در سازمان خود دنبال کنید: افراد بااستعدادی را که برای آینده خود نیاز دارید، در اختیار بگیرید تا گروه کارکنان بااستعداد مورد نیازتان را ایجاد کنید. آنگونه که پیتر کاپلی پیشنهاد میکند: «برای پیشبینی و پاسخگویی به چنین نیازهایی برنامه رسمی تهیه کنید.»
در بسیاری از شرکتها به این حوزهها توجه نکردهاند یا بهخوبی مدیریت نشده، شاید به یک دوره رکود خوب نیاز باشد تا این موارد را به بالای فهرست بیاورد.