کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
چهلتکهدوزی هنری قدیمی است که ما را به یاد تکهپارچههای رنگی میاندازد؛ پارچههایی که هرکدام یادآور لباس یا خاطرهای هستند. هنری که امروزه به دلیل اقبال برخی مردم به استفاده پایدار از منابع، مجدداً مورد توجه قرار گرفته است. این هنر را در بخشهای مختلف لباسها یا وسایل منزل میبینیم.
در این شماره «کارنگ» با یکی از بانوانی که علاوه بر آموزش این هنر، ابداعات خاصی در چهلتکهدوزی داشته، آشنا میشویم. امینه آزادی، متولد شهر نمین در استان اردبیل است و هماکنون در اسلامشهر سکونت دارد. خودش میگوید از کودکی به هنر، بهخصوص هنرهای دوختنی بسیار علاقهمند بوده و تفریح کودکیاش، دوخت لباس و وسایل برای عروسکها بود.
آزادی تعریف میکند: «در سنین نوجوانی وقتی باید برای ادامه تحصیل تصمیم میگرفتم، روزی در یک نمایشگاه شرکت کردم که مسئول غرفه هنرهای دوختنی، یک کارگاه آموزشی در کنار نمایشگاه داشت. در آن کارگاه شرکت کردم و متوجه شدم علاقه واقعی من به این هنرهاست. پس از آن سعی کردم با همه تلاشم بخش گستردهای از هنرهای پارچهسازی و دوختهای سنتی و چهلتکهدوزی را آموزش ببینم.» اکنون ۱۸ سال است که آزادی بهصورت تخصصی در چهلتکهدوزی فعالیت میکند.
درباره کسبوکار خود توضیح میدهید؟
من در دو بخش فعال هستم که هرکدام از آنها نیز محصولات و نتایج خاص خود را دارد. در بخش تولید چهلتکه با ترکیب روشهای اروپایی و سنتی با دوختها و پارچههای ایرانی محصولاتی چون لباس، کوسن، روتختی و اکسسوری تولید میکنم.
در بخشی از تولیداتم نیز تابلوهای پرتره با کلاژ پارچهای میسازم که محصولات خاصی محسوب میشود. در بخش دوم کارم آموزشهای مختلفی در این زمینه برای افراد علاقهمند برگزار میکنم. آموزشهایی بر پایه روشهای نوین چهلتکهدوزی، روشهای چاپ، پرینت و دوخت چرخی و دستی ارائه میدهم. همچنین برخی آموزشها از ابداعات خودم محسوب میشوند، مثل چهلتکهدوزی بدون دوخت.
چه شد که تصمیم گرفتید این هنر را بهعنوان یک کسبوکار انتخاب کنید؟
به نظرم این هنر بسیار نامحدود است و محصولات بسیار زیاد و متنوعی را میتوان با متریالهای مختلف تولید کرد. از تکهپارچههای دورریز تا پارچههای گرانقیمت ایرانی و خارجی… از تابلوهای پرتره تا اکسسوریهای ارزشمند چهلتکه. ترکیب پارچههای مختلف و دوختهای گوناگون و طرحهای متنوع، دنیای بینهایتی برای هنرمند ایجاد میکند و بالطبع محصولات بسیار متنوعی نیز خلق میشود.
اما در زمینه آموزش، علاوه بر جذابیت تدریس در آموزشگاهها، اینکه میتوانستم به افراد نیازمند یا افرادی که در روستاهای دورافتاده هستند، یک هنر را آموزش دهم بسیار برایم جالب بود؛ هنری که قابلیت خلقشدن از ارزانترین مواد اولیه را دارد. وقتی زنی در روستای کوچکی با آموزشهای من بتواند محصولی را تولید کند، به درآمد مناسبی نیز دست پیدا خواهد کرد و این جذابیت موجب شده با چندین خیریه در این زمینه همکاری کنم که برایم بسیار دلپذیر است.
چه نوآوری و خلاقیتهایی در کسبوکار خود میبینید؟
به نظرم اولین نوآوری، ترکیب پارچههای سنتی و دوختهای سنتی ایرانی با هنر چهلتکهدوزی است. این هنر از قدیم در ایران وجود داشته، ولی اروپاییها چهارچوبهای خاصی برایش تدوین کردند و کمکم پارچههایی با نقشهای اروپایی و جنسهای خارجی نیز در این هنر راه باز کردند.
شاید به دلیل راحتی نحوه استفاده از پارچههای کتان خارجی، بسیاری از هنرمندان به سمت استفاده از این متریال متمایل شدند. اما من محصولاتم را با پارچههای ایرانی مثل ترمه یا کتان که چاپهای سنتی ایرانی دارد، ترکیب کردم. در زمینه چهلتکهدوزی پرتره نیز اولین فرد ایرانی بودم که این هنر را انجام داده؛ اگرچه در اروپا هم سابقه داشت.
بخش دیگری از فعالیت من چهلتکهدوزی با برگ درختان است. من برگ درختان را به نحوی فرآوری میکنم که خشک نشوند، به بافتی شبیه چرم برسند و قابلیت دوخت و برش داشته باشند و این کار من، نمونه مشابهی در ایران و جهان ندارد.
در حال حاضر در چه وضعیتی قرار دارید؟
من هر محصولی را یک بار تولید میکنم و به همین دلیل مشتریانم برای هر محصول، افراد مختلفی هستند که به دنبال کارهای تکراری و تیراژ نیستند. خدا را شکر فروش خوبی در این زمینه داشتهام.
اما در بخش آموزش، من سه دسته هنرجو دارم؛ بخشی در آموزشگاههای مختلف بهصورت حضوری آموزش میبینند، بخشی در کلاسهایی که در مؤسسات خیریه برگزار کردهام و بخشی هم هنرجویان آنلاینم که علاوه بر شهرهای ایران و روستاهای کوچک و دورافتاده از کشورهای خارجی نظیر اتریش نیز همراه من بودهاند. طی این ۱۸ سال، تعداد بسیار زیادی هنرجو داشتهام.
چه چشماندازی برای توسعه کار خود دارید؟
من هر روز سعی میکنم خلاقیت و ترکیب جدیدی در تولیدات و آموزشهایم داشته باشم تا دچار تکرار نشوم و بتوانم به لحاظ تنوع محصولات، توسعه ایجاد کنم، اما برای بخش آموزش، دوست دارم بتوانم مرکزی برای آموزش به زنان نیازمند داشته باشم و با آموزشها و تأمین مواد اولیه به کسب درآمد آنها کمک کنم تا بتوانند از این هنر ارزشمند، محصولات قابل عرضهای به بازار ارائه دهند.
چه مشکلاتی در رسیدن به این چشمانداز میبینید؟
اولین مسئله این است که مکانی برای ایجاد این مرکز ندارم و دوست دارم با سازمان یا خیریهای که مایل به اینگونه فعالیتهاست، مشارکت کنم. البته ممکن است بسیاری از خیریهها چنین برنامههایی را در اولویت قرار ندهند، ولی اگر این اتفاق بیفتد، میتوانیم با راهکارهای ساده و هزینههای اندک، زنان زیادی را آموزش دهیم که بتوانند با استفاده از این هنر کسب درآمد کنند.
نکته دوم اینکه اختلالات اینترنت باعث شد آموزشهای رایگان من که به صورت لایو برگزار میشد و مخاطبانی از سراسر ایران و نقاط دورافتاده داشت، متوقف شود و بخشی از چشمانداز من که در حال انجام و توسعه بود، عملاً متوقف شود.
چه توصیهای برای زنانی دارید که میخواهند کسبوکار خود را داشته باشند؟
قدم اول را به هر طریقی که میشود، بردارند و نترسند. بدانند که خواهناخواه مسیرشان باز میشود و کائنات با آنها همراه میشود. یادشان باشد که ارزش هنر بالاتر از این است که به خاطر برخی مشکلات، متوقف شوند. بهتر است پیش بروند و به قدرت خودشان اعتماد کنند.
توصیه میکنم برای آموزش هزینه کنند، چون بینهایت بودن هنر باعث میشود هم عزت نفس انسان تقویت شود و هم کمکم به درآمد برسد. هنر همه ما را به انسانهای زیباتری تبدیل میکند. من همیشه برای هنرجویانم این شعر از حافظ را میخوانم: «قلندرانِ حقیقت به نیمجو نخرند/ قبای اطلس آنکس که از هنر عاریست».