کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
برنامهریزان شهری سراسر جهان مشتاق بازآفرینی موفقیت سیلیکونولی هستند؛ دره تیمز (Thames Valley) در انگلستان و سیلیکون واحه (Silicon Oasis) در دوبی تنها دو مورد از این تلاشهاست، اما همیشه این برنامهها با انگیزه خوب به یک دلیل ساده شکست میخورند و آن اینکه سعی میکنند یک الگوی اشتباه را تکرار کنند.
سیلیکونولی بسیار جدیدتر از آن است که بتوان از آن درس گرفت. کسانی که امیدوارند مرکز نوآوری بزرگ بعدی جهان را راهاندازی کنند، بهتر است به یک نمونه نبوغآمیز قدیمیتر و چشمگیرتر نگاه کنند؛ فلورانس دوره رنسانس، دولت – شهر ایتالیا که خاستگاه فوران هنرهای بزرگ و طرحهای درخشانی شد که جهان مانند آنها را نه پیش از این و نه پس از آن ندیده است. این هسته انرژیبخش نوآوری امروز نیز مانند ۵۰۰ سال پیش آموزههایی ارزشمند دارد.
استعدادها به حمایت نیاز دارند
خانواده مدیچی فلورانس قدرتی افسانهای در استعدادیابی داشتند و ثروت خود را نیز سخاوتمندانه به کار میگرفت. امروزه شهرها، سازمانها و افراد ثروتمند باید از استعدادهای تازه نه بهعنوان یک عمل خیر، بلکه بهعنوان سرمایهگذاری مشهود در منافع عمومی حمایت کنند.
مربیان اهمیت دارند
فرهنگ امروزی تمایل به ارجنهادن به جوانی در برابر تجربه دارد و بردباری اندکی برای دنبالکردن الگوهای یادگیری قدیمی دارد. کارآفرینان جوان جاهطلب میخواهند دفتر گوشه سالن را خراب کنند، نه اینکه از افراد حاضر در آن درس بگیرند. تجربه نوآوران در فلورانس رنسانس نشان میدهد که این یک رویکرد اشتباه است.
برخی از بزرگترین نامهای هنر و ادبیات با کمال میل حقوق با بودن در کنار استادان میآموختند. لئوناردو داوینچی یک دهه کامل، بسیار طولانیتر از آنچه که مرسوم بود، در یک بوتگا یا کارگاه فلورانسی که توسط مردی به نام آندریا دل وروکیو اداره میشد، شاگردی کرد. چرا لئوناردو دورهای طولانی شاگرد ماند؟
او بهراحتی میتوانست در جای دیگری کار پیدا کند، اما ارزش تجربهای را که در کارگاه پر از گردوغبار و آشفته به دست آورده بود میدانست. باید مانند زمان لئوناردو روابط معنیدار و طولانیمدت بین مربیان و کارآموزان برقرار شود.
توان بالقوه بر تجربه چیره میشود
آنگاه که پاپ ژولیوس درباره نقاش سقف کلیسای سیستین تصمیم میگرفت، میکل آنژ در دایره انتخابها نبود، اما وی که در چتر حمایت مدیچیها بود، در معرض انتخاب قرار گرفت. پاپ معتقد بود برای این کار «غیرممکن» اهمیت استعداد و توان بیش از تجربه است و حق با او بود. امروز ما معمولاً افراد و شرکتهایی را به کار میگیریم که قبلاً کارهای مشابهی را انجام دادهاند.
فاجعه خالق فرصت نیز هست
رنسانس توانست فلورانس را تنها چند دهه پس از آن شکوفا کند که مرگ سیاه (طاعون) شهر را نابود کرد. نوآوران باید مدام از خود بپرسند: «فرصت در میان پریشانی کجا پنهان است؟»
رقابت را در آغوش بگیرید
فلورانس دوره رنسانس مملو از رقابتها و دشمنیها بود. دو غول آن عصر، لئوناردو و میکل آنژ، نمیتوانستند با همدیگر پیوندی داشته باشند، اما شاید این همان چیزی بود که هر دوی آنها را به تولید چنین کارهای خوبی سوق داد. دعوای چند دههای بین لورنزو گیبرتی و فیلیپو برونلسکی نیز همین تأثیر را داشت. فلورانسیها رقابت سالم را ارج مینهادند.
طرحهای نو را بیابید و با هم ترکیب کنید
فلورانس دقیقاً دموکراتیک نبود، اما رهبران آن اهمیت تزریق مستمر چهرهها و طرحهای تازه را دریافتند. آنها متوجه شدند که نوآوری شامل ترکیبی از طرحهاست.