کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
خانههای امروزی دیگر نشانی از هنر سنتی ایران ندارند؛ نه کاشیهای دستساز و نه شیشههای رنگی و نه فرشهای دستباف لاکی در خانههای ما نیست. اما کمتر کسی است که از تماشای این رنگهای روحبخش و زیبا و اصیل لذت نبرد. این ایده اصلی کسبوکاری است که سعیده سروشفر آن را راهاندازی کرده است؛ «قلم فلزی» تولیدکننده اکسسوری خانه با تکیه بر طرحهای سنتی ایرانی.
سروشفر ۳۷ ساله است و در هنرستان و دانشگاه در رشته گرافیک تحصیل کرده. او میگوید در دوران تحصیل و بعد از آن به صورت پروژهای کار میکرده و به همین دلیل با مدلهای مختلف کار در رشته گرافیک آشنا شده است. پس از مدتی احساس کرده از کارهایی که انجام میدهد، راضی نیست؛ زیرا همه طراحیها با نظر کارفرما انجام میشد و نفس خواسته او از هنر، خلق یک محصول خاص بود و با این روش اکثر اوقات محصول نهایی، چیزی نبود که مدنظر او باشد. از طرفی تغییر نظر کارفرما آنچنان سخت بود که بخش زیادی از انرژی او صرف آن میشد، بنابراین تصمیم میگیرد کسبوکار خود را آغاز کند.
چطور شد که «قلم فلزی» را تأسیس کردید؟ پیش از آن به چه کاری مشغول بودید؟
من از طراحی و نقاشی روی شال و مانتو و کیف شروع کردم و ۱۳ سال پیش محصولاتم را در فیسبوک معرفی میکردم و میفروختم. به این کار ادامه دادم تا زمانی که به چندین شهر ایران سفر کردم. دیدن آثار هنری، نگارگریها و معماری شهرها، بهخصوص هنر کاشیکاری در ذهن من ایدههای جدید پدید آورد. به این فکر کردم که چگونه میتوان این نقوش را روی البسه پیاده کرد؟ با همین ایده، خط جدیدی در کارم راهاندازی کردم که این طرحها را روی ماگ، مانتو، روسری، کوسن، کیف و رانر طراحی کردم. از سال ۹۲ به صورت رسمی روی این محصولات تمرکز کردم و نام برندم را قلم فلزی گذاشتم.
این کسبوکار در حال حاضر چه محصولاتی دارد؟
من از طرحهای کاشی، نگارگری، مینیاتور و نقوش فرش برای تولید محصولات مختلف استفاده میکنم و این طرحها را با چاپ سابمینیشن انجام میدهم. در ابتدای کار، به صورت دستی طرحها را پیاده میکردم و سپس به سمت چاپ رفتم. در حقیقت قلم فلزی اولین کسبوکاری بود که این طرحها را روی کوسن و رانر و رومیزی پیاده کرد و سرمشق سایر کسبوکارها در این زمینه شد و کمکم این بازار گسترش یافت.
چه نیازی در جامعه، باعث شد قلم فلزی را راهاندازی کنید؟
طرحهای سنتی ایرانی پر از رنگ و لعاب زیباست که همه چشمها را خیره میکند، اما این طرحها دیگر در معماری یا طراحی داخلی خانههای ما جایی ندارد. از طرفی خود من نیز علاقه داشتم محصولی خلق کنم که نظر و ایده خودم باشد. این بود که به سمت تولید این محصولات به صورت محدود رفتم و پس از استقبال مخاطبان، تولیدات را بیشتر و متنوعتر کردم.
سرمایه اولیه این کار چقدر بود؟
من با سرمایه بسیار ناچیزی کارم را آغاز کردم. البته به دلیل رشته تحصیلی و تجربههایی که داشتم، از همان سرمایه به صورت بهینه استفاده کردم. سرمایه اولیه من کمتر از یک میلیون تومان بود و البته تا مدتها همه درآمدم را صرف خود کار میکردم. قدم به قدم کار عکاسی و معرفی محصولم در شبکههای اجتماعی و همچنین ارائه به گالریها را پیش بردم.

چقدر مشتری دارید؟ توانستهاید بازار خود را پیدا کنید؟
ما در شبکههای مختلف اجتماعی بیش از ۸۰ هزار دنبالکننده داریم. در سالهای اخیر این مدل از محصولات بسیار زیاد شده و با توجه به استقبال مخاطبان، بازار رشد کرده است. ما در اینستاگرام، سایت، گالریهای مختلف و شوروم خودمان محصولات را به فروش میرسانیم. اوایل ۶۰، ۷۰ درصد بازار متعلق به برند قلم فلزی بود؛ اما پس از مدتی این سهم کم شد و برخی کسبوکارها با قیمتهای بسیار پایین شروع به تولید محصولات کپی کردند. ولی پس از گرانی مواد اولیه، کسبوکارهای اینچنینی کمتر شدند. البته به طور کلی به علت پایین آمدن قدرت خرید و جابهجا شدن اولویتهای مردم، بازار افت شدید داشته و میزان خرید بسیار کم شده است.
چه چشماندازی برای قلم فلزی دارید؟
چشمانداز اصلی من صادرات است، زیرا با وضع اقتصادی فعلی مردم، اینگونه خریدها در اولویت پایینتری قرار گرفته و این محصولات در سبد خرید مردم جایی ندارد. به دلیل اینکه قیمت تمامشده این اکسسوریها که به صورت خاص طراحی میشوند، به قدری بالاست که نمیتوان ارزانتر از این به بازار عرضه کرد. دست تولیدکننده در قیمتگذاری بسته است. امیدوارم با گسترش بازار خارجی، بتوانیم کسبوکار را گسترش دهیم.
چه چیزی مانع رسیدن به این چشمانداز میشود؟
متأسفانه بازار به صورت محسوس در حال کوچک شدن است و هر سال چندین گالری تعطیل میشوند یا فروششان را محدود میکنند. به همین دلیل کسبوکارها ناچار به تعدیل نیرو میشوند یا هزینه زیادی برای توسعه و طراحی محصولات جدید اختصاص نمیدهند. همین امر آنها را از حضور در بازارهای جهانی محروم میکند و این چرخه معیوب نهتنها به رشد کسبوکار نمیانجامد، بلکه موجب زوال آن نیز میشود. مخصوصاً در مورد کسبوکارهایی که خلاقه هستند و نمیخواهند فقط برای بقا بجنگند، این اتفاق در حال رخ دادن است. در فعالیتهای هنری جنگیدن برای بقا، واقعاً برای هنرمند عذابآور است.
آیا تاکنون جذب سرمایه کردهاید؟
نه، جذب سرمایه نداشتم و قصد جذب سرمایه ندارم، زیرا بسیاری از سرمایهگذاران به دنبال به دست آوردن برند یا بخشی از برند هستند و پذیرفتن این امر برای هنرمندانی که محصولاتی را خلق میکنند، بسیار سخت است.