کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
استفاده از ابزارهای نوآورانه در فروش، در روزگاری که بسیاری از کتابفروشیها خطر تعطیلی را از نزدیک حس میکنند، میتواند یک کتابفروشی را به کسبوکاری موفق بدل کند. کتابِ مان، یک کتابفروشی نوآور است که برای معرفی کتاب به مخاطبانش پادکست میسازد و در شبکههای اجتماعی، مسئله تولید محتوا را به صورت جدی پیگیری میکند.
حامد رهنما، مدیر کتاب مان، معتقد است با ایجاد فضایی با روح خانه در کتابفروشی و همینطور استفاده از روشهای نوین فروش، یک کتابفروشی میتواند در بازار جایگاه خود را تثبیت کند.
مسئله درآمد کتابفروشیها در سالهای گذشته به بحران تبدیل شده است. به همین جهت، کتابفروشیها برای جبران این درآمد پایین، دست به کار فروش وسایل تزئینی شدهاند. آیا این حرکت تأثیری مثبت یا منفی بر فروش کتاب میگذارد؟
حرکت کتابفروشیها به سمت فروش محصولات دیگری در کنار کتاب، از نظر من در فروش کتاب پیشبرنده است. در کتابفروشیهای دیگر دنیا هم این اتفاق افتاده است. در کتابفروشیهای عمومی محصولات دیگری مثل هدایا، نوشتافزار، بازی و چیزهایی از این دست در کنار کتاب به فروش میرسد و این به جذابتر شدن فضای کتابفروشی برای مردم کمک میکند.
ما در فروشگاه «کتاب مان»، برای انتخاب کالایی که قرار است در کنار کتاب به فروش برسانیم، فرهنگی و هنری بودن کالا را به سودآوری آن ترجیح دادهایم. مان به معنی خانه است و شعار ما «اینجا مان شماست»، متعهدمان کرده که فضای فرهنگی کتابفروشی را حفظ کنیم.
حتی فروشندگان ما هم فروشنده معمولی نیستند، بلکه راهنمایان فرهنگی هستند که به مشتری برای انتخاب کتاب کمک میکنند. فروش محصولات دیگر در کنار کتاب، اتفاق خوبی است، اما اضافه کردن این محصولات به این دلیل نیست که کتاب بهتنهایی فروش نمیرود.
ما حتی اگر فروش خوبی در زمینه کتاب داشته باشیم، باز هم این محصولات را در فروشگاهمان ارائه میدهیم. چراکه همه اینها، محصولاتی مرتبط با فضای فرهنگی است؛ بُرد گیم، هدایا، صنایع دستی و… . قوانینی هم برای خودمان در نظر گرفتهایم، مثل اینکه در کتاب مان در بخش هدایا چیزی به غیر از آثار تولیدشده دستساز نداریم.
گفته میشود علت مرگ کتابفروشیهای کوچک و محلی، سه عنصر فروش اینترنتی، برگزاری نمایشگاه و فروشگاههای زنجیرهای کتاب است. از بین رفتن این دسته از کتابفروشیها چه تأثیری میتواند بر بازار کتاب داشته باشد؟ آیا این اتفاقی ناگزیر است یا میتوان برایش چارهای اندیشید؟
در غالب کشورهایی که در حوزه کتاب فعالیت جدی دارند، معمولاً نمایشگاههایی که در حوزه کتاب برگزار میشود، نمایشگاههای تخصصی هستند. یعنی جایی که نویسندگان، تصویرگران، شاعران، مجموعههای چاپ و بستهبندی… دور هم جمع میشوند، از تجربیات هم استفاده و با هم تبادل نظر میکنند.
ما اتحادیه کتابفروشان داریم که در کل کشور فعال هستند و بارها این مسئله را یادآور شدهاند که این ۱۰ روز نمایشگاه کتاب، به فروشگاههای کتاب ضربه میزند. اگر فروشگاهها را تقویت کنیم، آنها میتوانند با آرامش بیشتر، کتابها را به دست مردم بیشتری برسانند. تخصصیتر شدن نمایشگاه کتاب، جمع شدن نویسندگان، تصویرگرها، شاعران و… در کنار هم، مفیدتر است تا اینکه هر سال، بدون پیشرفت چندان، به همین شیوه برگزار شود. از نظر من، تغییر مدل برگزاری هم به نفع فروشگاههاست و هم فرهنگ و صنعت نشر.
مخاطب امروزی بیشتر چه کتابهایی را میپسندد؟ آیا راهکاری برای شکل دادن به سلیقه مخاطب وجود دارد؟
فروش کتابهایی در زمینه روانشناسی، موفقیت و توسعه فردی، چند سالی است که بیشتر شده است. یک نمونه که چندوقت گذشته دربارهاش با دوستان صحبت میکردیم، کتاب «بیداری» بود. شاید حتی یک نفر هم نتواند بگوید این کتاب شاهکار است یا کتاب خیلی خوبی است، در خوشبینانهترین حالت یک پلنر عامیانه برای عموم آدمهاست؛ ولی میزان فروش این کتاب در یکی دو ماه گذشته، خارقالعاده بود.
اینطور نیست که بگوییم مخاطب عموم سلیقه عجیبی دارد. در تغییر سلیقه مردم یک کتابفروشی تأثیر چندانی نمیگذارد ولی برای مخاطبانی که در شبکههای اجتماعی ما را دنبال میکنند یا کسانی که برای خرید کتاب به کتابفروشی ما میآیند، سعی میکنیم کتابهای خوب معرفی کنیم.
فکر میکنم تا امروز در کتاب مان بیش از ۴۰۰ عنوان کتاب معرفی کردهایم که بعضی از ناشران هم تشکر کردهاند که بعد از معرفی ما، تماس با نشر بیشتر شده و فروششان افزایش پیدا کرده است. سعی میکنیم در فضای کوچکی که درست کردهایم، طوری کتاب را معرفی کنیم که خانوادهها برای پیدا کردن کتاب خوب به زحمت نیفتند. چون هم ممکن است تخصصش را نداشته باشند، هم به همه کتابها دسترسی نداشته باشند.
چه نوآوریهایی در حوزه فروش کتاب قابل انجام است؟
بعد از مدتی از شروع فعالیت کتاب مان، رادیو مان را با این توضیح که اولین فرزند کتاب مان است، راهاندازی کردیم. رادیو مان، پادکست معرفی کتاب است که تا امروز ۱۵ اپیزود آن منتشر شده و مخاطبان جدی و پیگیری را از شهرها و روستاهای مختلف کشور و حتی خارج از ایران داریم که با آنها در ارتباط هستیم.
در این ۱۵ قسمت، رشد کردیم و حتماً کیفیت قسمت پانزدهم با قسمت اول کارمان متفاوت است. این هم به بیشتر مطرح شدن نام کتاب مان کمک کرد. سعی کردیم در حسابهای کاربری کتابفروشی در اینستاگرام، آپارات و… به مناسبتهای مختلف فرهنگی – هنری تولید محتوا انجام دهیم.
تیم تولید محتوای کتاب مان، کارش را به طور جدی انجام میدهد. ویژگی دیگر ما این است که وقتی کسی وارد کتاب مان میشود، ما او را به چشم مشتری و کسی که قرار است در ازای دریافت پول به او کالایی بفروشیم، نگاه نمیکنیم. فضا شبیه به فضای خانه است و هر کس میتواند ساعتها در کتابفروشی باشد و اگر چیزی نخرید، نگاه بدی به او نداریم.
هر کس وارد فروشگاه کتاب مان میشود، اتفاق خرسندکنندهای برای ماست. بهزودی سایت کتاب مان را رونمایی خواهیم کرد و سعی داریم کار مشورت دادن در زمینه کتاب را آنجا هم پیگیری کنیم. عده زیادی نمیتوانند به فروشگاه بیایند و ظرفیت پاسخگویی تلفنی ما محدود است و برای همین محتوای تولیدیمان را به سایت منتقل میکنیم که در دسترس مخاطبان بیشتری باشد.