کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
امین شهیدی، همبنیانگذار و مدیر استودیو بلک کیوب گیمز / هر کسی که یک سرگرمی را دوست داشته باشد، احتمالاً به این فکر میکند که خودش هم چیزی شبیه آن بسازد؛ شبیه افرادی که اهل کتابخواندن هستند و دوست دارند روزی خودشان یک نویسنده شوند. قصه بازیسازی در ایران از همینجا شروع شد و افرادی که درگیر کامپیوتر و بازیهای آن بودند، در اوایل دهه ۸۰ تصمیم به ساختن بازی گرفتند.
در این دهه استودیوهای محدودی شکل گرفتند که همکاریهایی نیز با بخشهای فرهنگی مانند کانون پرورش فکری و تبیان داشتند. کمکم بنیاد ملی بازیهای کامپیوتری بهمنظور ساماندهی به صنعت بازی داخل کشور تشکیل شد و شاهد برگزاری نمایشگاههای صنعت «گیم» در داخل کشور بودیم.
صنعت بازی بهمرور توسعه یافت، تعداد استودیوها بیشتر شد و مجموعهها شروع به رشد کردند؛ سرمایهگذاریهایی هم از سوی بخشهای دولتی و غیردولتی انجام شد. بهمرور بازیهای PC بازار خود را پیدا کردند و با آمدن گوشیهای هوشمند سمت و سوی بازار عوض شد. استودیوها در زمینه بازیهای گوشی توانستند مخاطبان بیشتری جذب کنند و در نتیجه درآمدهای بیشتری داشته باشند.
این صنعت تلاش کرده روی پای خود بایستد و بهصورت مستقل کار کند؛ به همین منظور، در ادامه استودیوها گرایش به ساخت بازیهای صادراتمحور پیدا کردند و از چهارچوب مخاطبان داخلی فراتر رفتند، اما در این مسیر همیشه موانعی وجود داشته و امروز فکر میکنم که این موانع بیشتر هم شدهاند.
ایران در کشورهای منطقه خیلی زود بازیسازی را شروع کرد. شروع این کار با بخش خصوصی بود، اما حمایتهایی نیز در سالهای قبل از سوی بخش دولتی متوجه این صنعت بود. برای مثال کانون پرورش فکری از برخی ایدهها حمایت میکرد و همچنین یک بازی تحسینشده به نام «مبارزه در خلیج عدن» که یکی از اولین بازیهای تیراندازی ایرانی بود، با سرمایهگذاری ارتش ساخته شد.
این سرمایهگذاریها یک سیاست جامع در کشور نبود و هر نهادی بهصورت جداگانه از برخی پروژهها حمایت میکرد. در این میان یکسری سیاستگذاریهای موازی وجود داشت و نهادهای مختلفی خود را متولی این شکل از محصولات سرگرمکننده میدانستند.
در نهایت به خاطر همین موازیکاریها حمایت بخش دولتی از صنعت بازی تقریباً از بین رفت. شاید برخی حمایتها بهصورت محدود از برخی پروژههای خاص وجود داشته باشد، اما این حمایتها با سرمایهگذاریهایی که در کشورهای همسایه در حال رخدادن است، قابل مقایسه نیست.
ما یکی از کشورهای برتر منطقه در حوزه بازیسازی هستیم و این موقعیت که با تلاش بخش خصوصی به دست آمده، در حال از دست رفتن است. در حال حاضر کشور ترکیه به طرز چشمگیری در این زمینه رشد کرده است. در کشور امارات هم شاهد اتفاقات جالبی در حوزه بازی هستیم. این روزها هم که خبر سرمایهگذاری عربستان را در این حوزه میشنویم. مسئولان باید با دیدن این اخبار متوجه شوند که در منطقه چه سرمایهگذاریهایی در حوزه بازی در حال رخدادن است و چه اندازه شغل ایجاد میشود.
یکی از مسائلی که در سالهای اخیر صنعت بازی داخل را تحت تأثیر قرار داده، موضوع مهاجرت است. تحریمهای بانکی، نرمافزاری و همچنین فیلترینگ اینترنت در داخل از عواملی هستند که افراد فعال در این حوزه را مجبور به مهاجرت میکنند. عدم حمایت و همچنین سنگاندازی در مسیر فعالان این عرصه از دیگر مسائلی است که روند مهاجرت را تشدید میکند. اگر در گذشته شاهد مهاجرت نیروهای کار بودهایم، امروز مدیران هم در حال رفتن از ایران هستند.
در سوی دیگر ماجرا، کشورهای ضعیف و قوی و دور و نزدیک در حال سرمایهگذاری در این بخش هستند. دولتها وقتی میبینند صنعت اول کشوری مانند انگلیس با آن سابقهای که دارد، بازیسازی است، متوجه اهمیت این بازار میشوند. وقتی صنعتی با این سرعت در جهان توسعه پیدا میکند، به نیروی انسانی بیشتری نیاز خواهد داشت.
وقتی نیروی انسانی در داخل کشور ما شرایط کار مناسبی ندارد و خارج از ایران استودیوهای کوچک تا بزرگ خواهان استخدام او هستند، سرعت و حجم مهاجرت افزایش مییابد. در حال حاضر نیمی از تیم شرکت ما مهاجرت کردهاند. اگر تا ۱۰ سال پیش فقط افراد متخصص از کشور میرفتند، امروز شاهدیم افرادی که بهعنوان کارآموز با ما همکاری داشتند هم بعد از شش الی هفت ماه میتوانند در یک استودیو خوب در خارج از کشور مشغول شوند و در نتیجه مهاجرت میکنند.