کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
پدیدهای به نام ترانزیستور را میتوان در هر وسیله برقی امروزی از ساعت زنگدار گرفته تا تلفن، رایانه و تلویزیون پیدا کرد. امروز میلیاردها ترانزیستور پیرامون ما وجود دارد که در جایگاه اتمهای سامانههای محاسبات امروزی کار میکنند تا امکان پردازش و محاسبات را در اختیار دستگاههای الکترونیکی قرار دهند.
اختراع ترانزیستور در سال ۱۹۴۷ دری را به دنیای اطلاعات باز کرد که امروز بهخوبی آن را میشناسیم. گرچه رایانهها، به شکلی ابتدایی پیش از اختراع ترانزیستور نیز وجود داشتند؛ غولهای فناورانه و عظیمی که فضای اتاقها را اشغال میکردند، هزاران کیلو وزن داشتند، اما قدرتی کمتر از رایانههایی که امروز میتوانیم در جیبهایمان قرار دهیم، در اختیار میگذاشتند.
عنصر کلیدی در ساخت آن رایانههای غولپیکر نه ترانزیستور بلکه پدیدهای به نام دریچههای ترمیونیک بود که بیشتر به نام لولههای خلأ (Vacuum Tube) معروف هستند. آن دستگاههای حاوی لامپ یا لوله خلأ امروز کموبیش منسوخ شدهاند، اما در دوران اوج خود زیربنای طراحی بسیاری از سامانههای الکترونیکی، از رادیو گرفته تا تلفن و رایانه را شکل میدادند.

انتشار ترمیونیک
اساس کار لوله خلأ را پدیدهای به نام انتشار ترمیونی شکل میدهد؛ به این گونه که یک قطعه فلز را گرم میکنید و انرژی حرارتی به آزادشدن تعدادی الکترون میانجامد. فیزیکدان انگلیسی، جان امبروز فلمینگ در سال ۱۹۰۴ از این اثر استفاده کرد تا نخستین دستگاه لوله خلأ را بسازد که آن را دریچه نوسانی (Oscillation Valve) نامید.
هنگامی که یک قطب فلزی به نام کاتد گرم میشود، موجب آزاد شدن الکترون از طریق پدیدهای به نام گسیل ترمیونی میشود، سپس با وارد کردن یک ولتاژ مثبت به قطب دیگر (آند که صفحه نیز نامیده میشود)، الکترونها جذب میشوند و به این ترتیب میتوانند جریان پیدا کنند. اگر هوا از لوله خارج و خلأ ایجاد شود، الکترونها مسیر روشنی از کاتد تا آند را میپیمایند که موجب ایجاد جریان میشود.
مخترع آمریکایی لی دو فارست (Lee de Forest) در سال ۱۹۰۷ با اضافه کردن یک الکترود دیگر به این ترکیب توانست نخستین لوله تریود را بسازد. الکترود سوم که شبکه کنترل نامیده میشود، لوله خلأ را قادر ساخت نهتنها به عنوان یکسوکننده بلکه به عنوان تقویتکننده سیگنالهای الکتریکی نیز عمل کند.
شبکه کنترل که به شکل یک شبکه توری است، بین کاتد و آند قرار میگیرد و با تنظیم ولتاژ اعمالشده به این شبکه امکان کنترل تعداد الکترونهایی که از کاتد به آند جریان مییابند، فراهم میشود. به این ترتیب لوله تریود میتواند به عنوان کلید روشن/ خاموش برای جریان الکتریکی و همچنین تقویتکننده سیگنال به کار آید.
اما چرا هنگامی که میتوان چهار الکترود در اختیار داشت، روی سه الکترود توقف کنید؟ بنابراین پیشرفتهای بیشتری در ساخت لولههای خلأ با قرار دادن شبکه اضافی به نام شبکه صفحه نمایش و شبکه دیگری به نام شبکه کاهنده ایجاد شد که به ساخت لولههایی به نام تترود و پنتود منجر شد. شبکههای اضافی در لولههای خلأ برخی از مشکلات پایداری را حل کرد و پارهای از محدودیتهای طراحی تریود را کنار زد، اما عملکرد تا حد زیادی یکسان باقی ماند.
وزن یک دستگاه تلویزیون ۴۰ اینچی سونی مدل Trinitron CRT که در سال ۲۰۰۲ ساخته شد، معادل ۱۳۶ کیلوگرم بود. این تلویزیون که برای صفحه نمایش خود از یک لامپ اشعه کاتدی (CRT) برای نمایش تصویر استفاده میکرد، در واقع مجهز به یک لوله خلأ قطعات الکترونیکی بود.
فناوری CRT نیز در کنار لولههای خلأ برای کارهای محاسباتی و تولید صدا در دهه ۱۹۴۰ توسعه یافت که بهخوبی تا قرن بیست و یکم باقی ماند. پس از آنکه گرایش بازار از تلویزیونهای قدیمی به سمت تلویزیونهای صفحه تخت رفت، لولههای خلأ چیرگی خود بر بازار محصولات حوزه صدا را حفظ کرد. با این حال، لولههای خلأ در دنیای مدرن امروزی کاربردهای شگفت انگیزی دارند و حتی ممکن است آینده روشنتری در انتظارشان باشد.

ترانزیستور متولد شد، اما لوله خلأ زنده است
سه فیزیکدان به نامهای ویلیام شاکلی، والتر براتین و جان باردین در سال ۱۹۴۷ نخستین ترانزیستور جهان را ساختند تا آغاز پایان لوله خلأ رقم بخورد. ترانزیستور میتوانست تمام عملکردهای لولههای خلأ مانند سوئیچینگ و تقویت را تکرار کند، اما به جای ورقههای فلزی در لوله خلأ از مواد نیمهرسانا ساخته شده بود.
هنگامی که این سه دانشمند این پدیده جدید را از کیسه خارج کردند، راه خاموش کردن لولههای خلأ در همه زمینهها به جز برخی کاربردهای ویژه هموار شد. ترانزیستورها بسیار بادوامتر هستند (لولههای خلأ مانند لامپها در نهایت باید تعویض شوند)، ترانزیستورها بسیار کوچکتر هستند (دو میلیارد در یک تلفن همراه امروزی) و برای کارکرد به ولتاژ بسیار کمتری نیاز دارند (رشته فلزی که نیاز به گرمایش داشته باشد در ترانزیستور وجود ندارد)؛ اما لولههای خلأ کاملاً منقرض نشدهاند و در اندکی از کاربردهای ویژه مفید هستند.
برای مثال لولههای خلأ هنوز در فرستندههای RF با قدرت بالا بهکار میروند، زیرا میتوانند قدرت بیشتری نسبت به معادلهای نیمهرسانای مدرن تولید کنند. به همین دلیل میتوان در شتابدهندههای ذرات، اسکنرهای MRI و حتی اجاقهای مایکروویو لولههای خلأ را یافت. شاید جذابترین کاربرد مدرن لولههای خلأ در دنیای موسیقی باشد. علاقهمندان به صدا کیفیت تقویتکنندههای صوتی لوله خلأ را دوست دارند و صدای آنها را به تقویتکنندههای نیمههادی ترجیح میدهند.
در سال ۱۹۷۸ امرالد سیتی گیتارز مبلغ ۱۵۹ هزار دلار برای یک آمپلیفایر (تقویتکننده) سفارشی ساختهشده از لولههای خلأ درخواست کرد. این تقویتکننده که برای مرل هاگارد (Merle Haggard) ساخته شد، در آن زمان گرانترین تقویتکننده موجود برای خرید در جهان بود.
باسلام.. مقاله خوبی بود ولی ای کاش بیشتر از این حرفا به لامپ خلا بپردازید.. مثلا حتی در باره ترانس های خروجی صدا برای امپلیفایر های صوتی.. موضوع لامپ واقعا بین مهندسین جدید در کشور ما یک چیز بیگانه و نا اشنا هست و من خیلی حسرت میخورم..ای کاش یکی پیدا میشد و یه کارگاه میزد برای تولید لامپ با برند ایرانی راخت میشد صادرات هم انجام داد پول خوبی توش بپد و لذت هم داره.. اگه کسی خاست این کارو بکنه من مجانی براش کار میکنم.. یه درخاستم از طرفداران امپ لامپی دارم.. کسی میتونه بهم یاد بده یه ترانس صوتی برا امپ خودم بپیچم چون واقعا پول خریدشپ ندارم.. شماره میزارم اگه تونستین بهم کمک کنیدترانس خودمو بپیچم.. ۰۹۳۶۰۷۳۶۳۸۳
مقداری لامپ های دست دوم دارم میخام اگه بشه از همشون یه چیزی بسازم از رادیو گرفته تا امپلی فایر ولی این ترانس پیچی بدجور جلو کارمو گرفته