بدترین و آماتورترین نوع مواجهه با رویدادها در بین آدمها و کسبوکارها را آن زمانهایی دیده و تجربه کردهام که آنها فرق میان یک رویداد کسبوکاری و دیدوبازدیدهای شخصی و خانوادگی خودشان را تمیز نمیدادند. مدیران ارشد کسبوکاری را بهوفور دیدهام که در رویدادهای اکوسیستمی، رفتار و رویکردی مشابه یک مهمانی رفتن یا بدتر از آن حضور اتفاقی در یک موقعیت داشتهاند.
خرده چندانی نمیتوان بر این رفتارها و رویکردها هم گرفت. از بیش از ۱۰۰ سال پیش که رویدادهای مهمی چون اکسپوی جهانی پاریس تعریف جدیدی از رویداد در عرصه جهانی ارائه داد تا روزگاری که یک مسابقه بوکس در عربستان بخشی از دیپلماسی عمومی آن کشور میشود رویدادها آنقدر دگرگون شده و نقش مهمی در روابط آدمها و تجارت و اکوسیستمهای مختلف پیدا کردهاند که اگر کسبوکارها به شکل تخصصی و با دانش عمیق روی آنها وقت نگذارند تکرار چنین خطاهایی بدیهی و اجتنابناپذیر خواهد بود.
اینجاست که دو سه سالی میشود روی ایده «Event as a Platform» یا همان رویداد بهمثابه پلتفرم تأکید دارم. اینکه رویدادها باید از تعریف ساده دورهم جمع شدن در ذهن و رویکرد برگزارکنندگان به پلتفرمهایی با کارکرد اکوسیستمی تبدیل شوند و همین زاویه نگاه هم در دید شرکتکنندگان وجود داشته باشد.
چرا که آنچه روزگاری تنها یک مسابقه ورزشی، یک کنسرت، یا یک همایش بودهاند، اکنون به پلتفرمهایی پیچیده تبدیل شدهاند که اقتصاد کاملاً متفاوتی را تعریف میکنند. ویمبلدون شاید بهترین مثال این تحول باشد.
از مسابقه تنیس تا مارکتپلیس لاکچری
ویمبلدون دیگر فقط یک مسابقه تنیس نیست. بلکه تبدیل به یک «تجربه فوقلاکچری» شده که در آن تنیس تنها بهانهای برای خلق یک اکوسیستم اقتصادی پیچیده است. وقتی صندلیهای VIP آن با قیمت ۲۷۵ هزار دلار – بیش از قیمت یک لامبورگینی – فروخته میشود باید بپذیریم که این رویداد به چیزی فراتر از ورزش تبدیل شده.
این پدیده نشاندهنده تحولی بنیادین در مفهوم رویداد است. در اقتصاد سنتی، رویداد محصولی بود که مصرف میشد. اما در اقتصادهای جدید، رویداد به پلتفرمی تبدیل شده که دیگر محصولات و خدمات و مهمتر ارتباطات تجاری روی آن ساخته میشوند.
ویمبلدون امروز پلتفرمی است که چندین لایه ارزش را همزمان خلق میکند. لایه اول آن همان محتوای اصلی یعنی مسابقه تنیسی است که انگیزه اولیه حضور آدمها را میسازد. لایه دوم ویمبلدون اما تجربه اجتماعی-اقتصادی است که فرصت حضور در کنار شخصیتهای مشهور، میلیاردرها و نخبگان جامعه را فراهم میکند. این همان چیزی است که باعث شده تا رسانه اقتصادی بیزنسبالز این رویداد را یک «مارکتپلیس لاکچری» بنامد.
لایه سوم ویمبلدون موضوع مهم سرمایه و طبقه اجتماعی-اقتصادی است. رویدادی که امکان نمایش وضعیت اجتماعی و شبکهسازی در سطح بالا را برای آدمها فراهم میکند. وقتی جف بزوس، هیو جکمن و دیوید بکهام در کنار هم حضور پیدا میکنند این دیگر بلیت تماشای تنیس نیست، بلکه مجوزی است برای «خرید و نمایش جایگاه» خود. اینجا دیگر صندلیها مشخص میکنند که فاصله شما تا آرتیستها و بیزنسمنهای موفق چقدر است! تبدیل رویداد به محل ملاقات نخبگان سیاسی، ورزشی، اقتصادی و هنری!
لایه چهارم اما نشان از آن دارد که ویمبلدون یک پلتفرم سرمایهگذاری بلندمدت است. فروش بلیتهای پنجساله با تضمین دسترسی به سالنهای VIP و گپوگفتها و شبکهسازیهای کسبوکاری در فضاهایی محصور اما مشرف به زمین بازی یعنی اینکه بسیاری روی این رویداد ورزشی بهعنوان یک تسهیلگر بلندمدت روابط تجاری و اقتصادی حساب باز کردهاند.
آنچه ویمبلدون را به پلتفرمی قدرتمند تبدیل کرده، کنترل شدید عرضه است. قوانین سختگیرانه لباس ورزشکاران (تنها سفید، بدون رنگهای روشن)، ممنوعیت کلاه برای زنان در رویال باکس، و الزام کفشهای براق و کراوات برای مردان ابزارهای خلق کمیابی و ساختن یک محصول ویآیپی هستند. این استراتژی آنقدر جدی است که لوییس همیلتون افسانهای، قهرمان فرمول یک، به دلیل عدم رعایت کدهای لباس مسابقات از ورود منع میشود. این یک مسابقه ورزشی نیست؛ یک پلتفرم است که قوانین خودش را دارد و هیچکس از آن مستثنی نیست.
درسهایی برای حضور در رویدادهای اقتصاد نوآوری
ویمبلدون نشان میدهد که آینده در گرو رویدادهایی است که صرفاً رویداد نیستند، بلکه پلتفرمهایی هستند که تجربه، شبکه، و هویت اجتماعی را همزمان عرضه میکنند. این تحول، قوانین بازی را کاملاً تغییر داده و مدلهای جدیدی از خلق ارزش از طریق رویدادهای خاص را ممکن کرده است.
این تغییر مهم نشان میدهد که در رویکردهای نوآورانه به رویدادها، ارزش اصلی دیگر در محصول اولیه نیست، بلکه در اکوسیستمی است که حول آن ساخته میشود. ویمبلدون تنها ۱۴ روز در سال برگزار میشود، اما پلتفرم آن ۳۶۵ روز سال فعال است. حقیقت این است که هر رویداد موفق، پتانسیل تبدیل شدن به پلتفرم را دارد؛ سؤال این است که چه کسانی این فرصت را درک میکنند و چگونه از آن بهرهبرداری میکنند.