کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
عباس عینعلی/ استارتاپها و کسبوکارهای نوآور طی یک سال گذشته شاهد موارد متعدد مهاجرت نیروی کار بودهاند. بحرانها و تصمیمگیریهای ناگهانی که به گسترش ناامیدی منجر میشود، در کنار تسهیل شرایط مهاجرت استارتاپی در کشورهای اروپایی و کشورهای منطقه، دو عامل مهم از افرایش مهاجرت نیروهای متخصص کشور است.
مهاجرت نیروهای متخصص هزینههای جبرانناپذیری برای اقتصاد دیجیتال کشور به همراه داشته و دارد که سنگینی بار آن بیشتر بر دوش کسبوکارها و استارتاپهایی است که سالها روی توسعه و رشد منابع انسانی خود سرمایهگذاری کردهاند.
این روند با افزایش محدودیتها در ماههای اخیر شدت و عمق بیشتری پیدا کرده، به شکلی که اکنون شاهد مهاجرت همبنیانگذاران و مدیران ارشد کسبوکارها هستیم. افرادی که هر یک توانایی ایجاد شغل و کسبوکار پویا را دارند، حالا رفتن را بر ماندن ترجیح میدهند.
در گزارش ویژه این هفته به سراغ چند کسبوکار رفتیم و از آنها درباره مهاجرت اعضا و همتیمیهایشان سه سؤال پرسیدیم؛ اول اینکه آیا آنها با مهاجرت نیروی انسانی در تیمشان روبهرو بودهاند و این مهاجرت در چه سطوح سازمانی اتفاق افتاده و کسانی که هنوز مهاجرت نکردهاند، چقدر به این مسئله فکر میکنند؟ دوم اینکه عمده دلیل مهاجرت افراد را چه میدانند و سوم نیز این موضوع که بیشترین مقصد مهاجرت برای این نیروها چه کشورهایی بوده و آیا توانستهاند در کشور مقصد هم کسبوکاری راهاندازی کنند؟
در جستوجوی موقعیت مالی بهتر
حمیدرضا احمدی، بنیانگذار ایوند/ چند تن از نیروهای ما در سطوح مختلف از جمله مدیر محصول و فنی و کارشناس مهاجرت کردهاند. مهمترین دلیل مهاجرت به نظرم موقعیتهای مالی بهتر است. سایر موارد از درجه اهمیت کمتری برخوردار است و اصطلاحاً خامه روی کیک است.
همبنیانگذار من هم در حال رفتوآمد است، نمیشود گفت مهاجرت؛ گاهی ترکیه و گاهی تبریز است. یادم هست سال ۱۳۹۸ یکی از بچهها قصد مهاجرت داشت. به او پیشنهاد دادم که اگر امسال حقوقت ۱۰ میلیون است، در سال جدید میتوانم ۱۵ میلیون پرداخت کنم، در جوابم گفت نه! یک پیشنهاد دریافت کردهام که حدوداً معادل ماهی ۷۰ میلیون میتوانم دستمزد بگیرم.
آن زمان دلار ۱۵ هزار تومان بود. این سطح از تفاوت قابل رقابت نیست. مسئله تفاوت نرخ ارز خیلی مهم است. روزی که ایوند را راه انداختیم پرداختیهایمان به نیروها کمتر از اروپا بود، اما نه در حدی که به مهاجرت بیارزد. امروز اما مسئله فرق میکند.
روزی که ایوند را راه انداختیم پرداختیهایمان به نیروها کمتر از اروپا بود، اما نه در حدی که به مهاجرت بیارزد. امروز اما مسئله فرق میکند. نکته دیگر این است که کشورهای اروپایی و حتی همین کشورهای منطقه درهایشان را به روی نیروی کار ماهر باز کردهاند
نکته دیگر این است که کشورهای اروپایی و حتی همین کشورهای منطقه درهایشان را به روی نیروی کار ماهر باز کردهاند. تنوع برنامههای مهاجرتی ویژه استارتاپها نشان میدهد که این روند طی سه، چهار سال اخیر چقدر رشد داشته است.
قبلاً هم این پیشنهادها بود، اما نه به این سادگی. خود مهاجرت کار سختی است. نمیشود از کسی که اینجا کارآفرین یا عضو تیم استارتاپی بوده، توقع داشت که در کشور مقصد هم استارتاپ راهاندازی کند. کارآفرینی نیازمند هماهنگی با فضا و داشتن روابط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. کسی که مهاجرت میکند، مدتها طول میکشد تا بتواند به مرحله کارآفرینی برسد.
مهاجرت به سطوح پایین هم رسیده است
علی کشفی، همبنیانگذار فلایتیو/ ۱۰ یا ۱۵ سال پیش بچههای حوزه تِک و استعدادهای برتر بیشتر مهاجرت میکردند. اکنون مهاجرت به سطوح پایینتر رخنه کرده است. یکی از دلایل آن نیز کروناست. کرونا باعث شد ابزارها و زیرساختهای دورکاری رشد کند و افراد بتوانند در نقاط مختلف دنیا برای شرکتهای مختلف کار کنند.
این مسئله ایران را برای اروپا و آمریکا در دسترس کرد. ما شاهد بودیم که طی همین سه سال، تعدادی از بچههای داخل ایران بهصورت دورکاری برای شرکتهای اروپایی و آمریکایی کار میکردند. از یک طرف زیرساختهای اینترنت و از طرف دیگر تحریمهای اقتصادی دو عاملی بود که این بچهها را آزار میداد.
اینها طی مدت همکاری تخصص و تعهد خود را ثابت کرده بودند، پس شرکتها با فراهمآوردن شرایط کار حضوری، از آنها دعوت میکنند و اتفاقاً با شرایط تسهیلشده و امنتری مهاجرت میکنند. در کل، وزنِ دلایل افراد، برای مهاجرت فرق دارد. نمیشود گفت صرفاً دلایل اقتصادی، اما خب میتواند وزن سنگینتری داشته باشد.
از تیم ما پنج نفر ترکیه، شش نفر اروپا و دو یا سه نفر هم آمریکای شمالی را برای مقصد خود انتخاب کردهاند. شرایط به گونهای است که انگار همه قصد مهاجرت دارند. آنهایی که میتوانند میروند. بعضیها هنوز راهش را پیدا نکردهاند و برای بعضی هم گرفتاری و وابستگیهایی وجود دارد که میخواهند اما نمیتوانند مهاجرت کنند.
نکته اینجاست که ما در اکوسیستم نوآوری تقریباً همسطح دنیاییم. یعنی نیروی کاری که اینجا تخصصی دارد، در هر جای دیگر دنیا با همین تخصص میتواند کار کند و البته به خاطر بهروز بودن، بهسادگی مورد پذیرش قرار بگیرد.
مهاجرت مدیران میانی و ارشد
آیدین محمدحسینی، همبنیانگذار بیمیتو و ازکی/ با توجه به شرایط موجود ما هم محکوم به از دست دادن نیرو هستیم. در لایه مدیران ارشد و میانی مهاجرت داشتهایم، اما همبنیانگذاران به خاطر چسبندگی که با لایه اصلی کسبوکار دارند، مهاجرت نکردهاند.
اکثر قریببهاتفاق مهاجرتها در لایه تِک بوده و بعد فضای اکوسیستم و در لایه بالاتر فضای کسبوکار و لایه بالاتر از آن، فضای اقتصاد، موجبات این اتفاق را فراهم میآورد. شرایط اجتماعی نیز، خصوصاً در چند ماه اخیر تأثیر خود را گذاشته است.
بیشترین مهاجرتهای انجامشده در مجموعه ما از نظر جنسیتی مربوط به خانمهاست. بهطور کلی دلایل اقتصادی و اجتماعی مهمترین دلایل هستند. بیشترین مقصدی هم که نیروهای ما انتخاب کردند، کشورهای اروپایی بوده و اکثراً هم با دریافت پیشنهاد کاری اقدام به مهاجرت کردهاند. شرایط به گونهای تسهیل شده که اصطلاحاً با یک بشکنزدن امکان مهاجرت فراهم است.
روزی که ما بیمیتو و بعد ازکی را راه انداختیم، هدفمان کارآفرینی و ثروتآفرینی بود که خدا را شکر اکنون سازمانی با ۴۰۰ نیرو داریم و ۱۵۰۰ نفر که بهصورت غیرمستقیم از این سفره ارتزاق میکنند. اما واقعیت این است که ریزش در نیروها در سطوح مختلف شدت گرفته و حال هیچکس خوب نیست. این آمارها سیگنالهای مشخصی ارسال میکند که میتواند وضعیت موجود را تشریح کند.
افزایش میل مهاجرت در تیم
آرمان صفایی، بنیانگذار تریبون/ به نظر من ابهام و عدم قطعیتهای جدی برای برنامهریزی آینده از مهمترین مسائلی است که انگیزه مهاجرت را در نیرویهای کار استارتاپی ایجاد میکند. اینکه تصویری از آینده شغلی و اقتصادی مطلوب برایشان قابل تصور نباشد، میتواند انگیزهای منطقی برای مهاجرت باشد.
تابآوری افراد نسبت به زیست با آینده مبهم، میتواند متغیری مهم بر میل به مهاجرت شاغلان و نخبگان باشد. ما هم در تریبون شاهد این مسئله بودهایم. بهعنوان مثال همین چند وقت پیش، مدیر تیم تحلیل داده ما مهاجرت کرد. ایشان با پذیرش دانشگاهی مهاجرت کرد، اما تعدادی هم با دریافت پیشنهاد کاری اقدام کردهاند.
از بین افرادی که مهاجرت کردهاند، فعلاً کسی را سراغ ندارم که در کشور مقصد کسبوکاری راه انداخته باشد. بیشتر افراد بهعنوان نیروی کار یا با ویزاهای تحصیلی مهاجرت کردهاند. در مجموع در تریبون هم شاید مانند میانگین جامعه، میل مهاجرت افزایش داشته است، اما متأسفانه حس میکنم تبدیل این میل به قصد و اقدام ظاهراً در حال افزایش است.
در نهایت ما هم مانند بسیاری از شرکتها و فعالان اقتصادی دیگر امیدواریم؛ امید به گشایشهایی که شاید سیگنالهای مثبتی به جامعه نخبگانی کشور دهد تا بتوانیم با این هزینههای بالای جذب نیروی متخصص، بهطور بلندمدت روی آنها حساب کنیم و آنها نیز مسیر شغلی روشنی از حضور خود در افق زندگیشان مشاهده کنند.
اکوسیستم خالی خواهد شد
احمد طاهرخانی، همبنیانگذار و مدیرعامل هومکا/ همین چند روز پیش بود که یکی از بچههای مارکتینگ ما اعلام کرد قصد مهاجرت دارد. چیزی که واضح است اینکه میل به مهاجرت بهشدت افرایش یافته است. در ابتدای کار هومکا هم یکی از دوستان که قرار بود بهعنوان همبنیانگذار با ما همکاری کند، مهاجرت کرد که البته مهاجرت موفقی نداشت و برگشت.
شاید شکل فعالیت ما به صورتی است که کمتر قصد جدی مهاجرت بین افراد مجموعه شکل میگیرد، اما فضای کسبوکار دیجیتال به سمتی سوق داده شده که بیش از هر زمان دیگری این میل در افراد به وجود آمده است. مسئله دردناک این است که مهاجرت به افرادی رسیده که آستانه تحمل بالایی داشتهاند.
این نسلی که امروز در حال مهاجرت است، نسل مهمی است. نسلی بوده که با امید به ساختن و ماندن کارش را شروع کرده، اما امروز چنان تحت فشار است که راهی جز مهاجرت پیش پایش نمیبیند. نسل جدید هم اگر بخواهد به اکوسیستم ورود کند، اگر زمین بازی را مساعد نبیند، آن را ترک میکند؛ چراکه آستانه تحمل کمتری دارد، مماشات کمتری میکند و بیشتر عملگراست.
با این روند باید شاهد خالیشدن اکوسیستم باشیم. تنها وقتی میشود امیدوار شد که تغییرات ساختاری اتفاق بیفتد. محدودیتهای اخیر برخی مشاغل و مهارتها را نابود کرده است. کسی که تخصصش دیجیتال مارکتینگ است و اینستاگرام مهمترین ابزارش بوده و بر بستر اینترنت ارتزاق میکرده، چه باید کند؟ کشورهای اروپایی مانند آلمان و کانادا بهدلیل امتیازاتی که برای نیرویهای اقتصاد دیجیتال و تیمهای استارتاپی قائل هستند، جزء مقاصد اصلی برای مهاجرت شدهاند.
شش نفر از اعضای تیمها رفتند…
حسین یاراحمدی، همبنیانگذار آریامدتور و مدکمپ/ در یک سال گذشته که من در دو مجموعه گردشگری سلامت و تجهیزات پزشکی فعالیت داشتم، شش نفر مهاجرت کردهاند. مجموع نفرات این دو تیم حدود ۳۰ نفر را تشکیل میدادند. پنج نفر از سطوح کارشناس و مدیران میانی مجموعههای ما بودند و یک نفر هم از همبنیانگذاران که کشور را ترک کردهاند.
بیشتر این افراد نیروهای جوان زیر ۳۵ سال هستند و عمده دلیل مهاجرت این افراد این است که میخواهند آینده بهتری را بسازند؛ چراکه با دریافتیهای ایران چقدر باید کار کنند تا مثلاً یک پراید بخرند؟ از منظری دیگر، فرد آنقدر در مضیقه اجتماعی قرار گرفته که برای گریز از این تنگنا راهی جز مهاجرت نمیبیند.
آمریکا، کانادا و اروپا عمده مقصدهایی است که این بچهها برای مهاجرت انتخاب کردهاند. همین همبنیانگذاری که ایران را ترک کرده، اکنون در استیشن اف مستقر شده و کسبوکار خود را با سادهترین مراحل اداری راهاندازی کرده است. در تماسی که اخیراً با هم داشتیم، از شرایطش پرسیدم.
میگفت هم کار میکند و هم استراحت و تفریحش را دارد، هم پول درمیآورد و حمایتهای دولتی خوبی را هم در کنار خود دارند و یکدهم بچههای اکوسیستم ما زحمت هم نمیکشند و رشد میکنند. این را قیاس کنید با وضعیت اکوسیستم خودمان. اینجا بچهها اگر بخواهند کارآفرینی کنند، باید از همه چیز بگذرند. تحقیقاً عرض میکنم صد درصد کسانی که در دایره روابط کاری و اجتماعی من هستند، به فکر مهاجرتاند.