امیر ناظمی در رویداد ایستگاه آینده اینوتکس مطرح کرد: فعلا شانسی برای توسعه هوش مصنوعی در کشور نداریم
رضا امیرزاده/ معاون سابق وزیر ارتباطات دولت دوازدهم و پژوهشگر در حاشیه اینوتکس ۲۰۲۳ با اشاره به نظامهای مختلفی که در حالحاضر در جهان برای توسعه هوش مصنوعی در نظر گرفته شده اعلام کرد که ایران به هیچکدام از این نظامها تن نداده و ترجیح میدهد از هر دیدگاهی، آنچه خودش دوست دارد را انتخاب کند. به باور امیر ناظمی با چنین نگاهی ایران هیچ شانسی برای توسعه در این حوزهها ندارد.
به گفته او اگر بخواهیم به توسعه هوش مصنوعی به صورت جهانی نگاه کنیم، این سوال مطرح میشود که رشد و توسعه هوش مصنوعی فقط در زمانی اتفاق میافتد که نظام حکمرانی متناسب با این ویژگی به وجود آمده باشد و تا زمانی که این اتفاق نیفتد ما نمیتوانیم رشد تکنولوژی را تصور کنیم.
امیر ناظمی، عضو هیئت علمی دانشگاه و پژوهشگر با اشاره به اینکه در قرن بیستم، بشر در کنار ترسیم اتوپیا (آرمانشهر)، دیستوپیا (ویرانشهر) را هم به تصویر کشید، میگوید: «اولین رمانی که ما به عنوان دیستوپیا میشناسیم کتاب «دنیای شگفت انگیز نو» نوشته «آلدوس هاکسلی» است که تصویری از دنیایی ویران شده ارائه میکند؛ دنیایی که در آن تکنولوژی دیگر ابزار نیست و تبدیل به دین مردم شده است. در رمان «۱۹۸۴» نوشته «جورج اورول» هم شاهد چنین اتفاقی هستیم که تکنولوژی یک ویرانشهر ساخته است.»
امیر ناظمی ادامه میدهد: «حدود دو ماه پیش هزار نفر از متخصصان فناوری که در بین آنان نام افراد شناخته شدهای به چشم میخورد، بیانهای امضا کردند که در آن خواسته بودند، شرکتهای حوزه هوش مصنوعی فعالیتشان را متوقف کنند، زیرا مشخص نیست با آن قرار است چه اتفاقی برای بشر بیفتد. در حقیقت این افراد میترسند هوش مصنوعی همان ویرانشهری باشد که پیش از این در رمانهای ۱۹۸۴ و دنیای شگفت انگیز نو تصویر شده است. اما چه چیزی سبب میشود ما بترسیم و به سمت ویرانشهر شدن برویم؟ »
این استاد دانشگاه در جواب این سوال توضیح میدهد: «اصلیترین مسئلهای که سبب ترسهای دسته جمعی بشر از تکنولوژی میشود، عدم توازن و تطابق میان نظام حکمرانی و توسعه فناوری است. این موضوع فقط به فضای جهانی مربوط نیست؛ در یک شرکت هم اگر نظام حکمرانی با وضعیت تکنولوژی تطابق نداشته باشد، آن مجموعه حتما دچار فروپاشی میشود. تمام شرکتهای بزرگی که در این چند سال جزو غولهای فناوری بودند و بعد از بین رفتند، به خوبی نشان دهنده این مسئله هستند.»
به گفته او«نوکیا»، شرکتی بود که در اوایل شکلگیری صنعت تلفن همراه توانست بازار جهانی را از آن خود کند، اما بعد نتوانست این موفقیت را ادامه دهد. به باور ناظمی مشکل نوکیا در شناختن و یا نشناختن تکنولوژی نبود؛ اسنادی که امروز از برنامهریزی استراتژیک نوکیا در دست ماست نشان میدهد که اتفاقا این شرکت به خوبی نسبت به نوآوری و تغییراتی که ایجاد میکرد، آگاهی داشت؛ مشکل اما عدم تطابق نظام حکمرانی این شرکت بود. نظام حکمرانی یعنی حق تصمیمگیری و اینکه چه کسی حق چه تصمیمی را دارد.
به گفته این پژوهشگر در سطح ملی نیز همین قاعده برقرار است و اگر نظام حکمرانی یک کشوری با آنچه که در حوزه توسعه تکنولوژی اتفاق میافتد منطبق نباشد، قطعا دچار فروپاشی خواهد شد. در نظام حکمرانی جهانی نیز این مسئله وجود دارد.
ناظمی با اشاره دوباره به نامه متخصصان فناوری و هشدار آنها اعلام میکند: «در واقع این نامه میگوید ما از هوش مصنوعی میترسیم، به این دلیل که نمیدانیم این تکنولوژی قرار است چه تصمیماتی بگیرد. به عبارتی دیگر هنوز مشخص نشده هوش مصنوعی و کسانی که دارند آن را مدیریت و سیاستگذاری میکنند، حق چه تصمیمگیریهایی را دارند و تا زمانی که ما این را تعیین تکلیف نکنیم، حق داریم از ویرانشهری که در انتظار ماست، بترسیم.»
معاون اسبق وزیر ارتباطات ادامه میدهد: «در زمینه حکمرانی حوزه آیتی که هوش مصنوعی جزوی از آن است و میتوان گفت اولین آزمون جدی آن محسوب میشود، دو تئوری وجود دارد؛ در تئوری اول که به «چندجانبه گرایی» معروف است، فرض بر این است که هر کشوری میتواند و حق دارد سیاستگذاری حوزه آی تی درون مرزهای خود را انجام دهد. طرفداران این دیدگاه که به طور خاص چین و روسیه هستند، میخواهند که اختیار سیاستگذاری این حوزه به دولتها داده شود.»
او با اعلام اینکه این دیدگاه دو مسئله اصلی دارد توضیح داد: «اول این که در این حالت باید نهادهای بین المللی مانند سازمان ملل هم پذیرفته شوند و حد مداخله آنها افزایش یابد، چون نمیشود که هر کدام از این کشورها تصمیمی بگیرند که در تعارض با دیگری باشد. دومین مشکل این دیدگاه این است که ذینفعان مختلف را نادیده میگیرد چرا که دولتها تنها ذینفعهای تکنولوژی نیستند.»

او ادامه میدهد: «در تئوری دوم که «چند ذی نفع» خوانده میشود و بیشتر کشورهای آمریکا و انگلیس آن را جلو می برند، فرض بر این است که اگر قرار است در این حوزه حکمرانی انجام بگیرد، باید حق تصمیمگیری به بازیگران مختلف این حوزه از جمله شرکتها و NGOها داده شود. این دیدگاه از لحاظ تئوریک از قبلی جذابتر است اما در صورتی که آن را بپذیریم، با توجه به اینکه در حال حاضر شاهد نابرابری در جهان هستیم و کشوری مانند آمریکا به طور طبیعی بزرگترین بیزینسها و انجیاو ها را دارد، این نظامی که ما در ابتدا چند ذی نفعی تصورش میکنیم در عمل میتواند منجر به قدرت یافتن یک سو شود.»
ناظمی اضافه میکند: «در مقابل این دو دیدگاه البته یک دیدگاه میانه نیز وجود دارد که کشورهای اروپایی طرفدار آن هستند و فردی مثل مکرون آن را در اجلاس مربوط به حکمرانی اینترنت مطرح کرد. این دیدگاه میگوید: ما میپذیرم که کشورها حق تصمیمگیری در حوزه فناوری آیتی را دارند اما باید نهادهای بین المللی مانند سازمان ملل وجود داشته باشد و در آن به جای اینکه فقط کشورها حضور داشته باشند، کرسیهایی هم به بازیگرانی مانند شرکتها و … بدهیم تا آنها هم بتوانند حرفشان را بزنند. به این شکل تصمیمها فقط براساس معیارهای سیاسی کشورها گرفته نمیشود.»
این سخنران اعلام میکند: «کشوری مانند ایران هنوز تکلیفش با خودش مشخص نیست و دوست ندارد به هیچ کدام از این نظامها تن دهد و ترجیح میدهد از هر دیدگاهی، آنچه خودش دوست دارد را انتخاب کند. با چنین نگاهی ما هیچ شانسی برای توسعه در این حوزهها نداریم. اما اگر بخواهیم به مسئله به صورت جهانی نگاه کنیم، این سوال مطرح میشود که رشد و توسعه هوش مصنوعی فقط در زمانی اتفاق میافتد که نظام حکمرانی متناسب با این ویژگی به وجود آمده باشد و تا زمانی که این اتفاق نیفتد ما نمیتوانیم رشد تکنولوژی را تصور کنیم.»
او خاطرنشان میکند: «درباره حکمرانی در حوزه آیتی دیدگاههای جدیدی هم مطرح شده است. برای مثال در کتاب «هوش مصنوعی» نوشته «کسینجر» که در ایران هم ترجمه شده میخوانیم، در دنیای امروز میزان تاثیرگذاری پلتفرمها بر زیست بشر، بیش از دولتها است.»
این پژوهشگر حوزه فناوری میگوید: «دنیایی را تصور کنید که هوش مصنوعیهای ژنرال-گلوبالی وجود دارند که ارائه دهنده سرویس به کمپانیهای مختلف هستند. در این دنیا Open AI دارد خیلی جاها حق تصمیمگیریهایی را به نمایش میگذارد که الزاما حق تصمیمگیری نهادهای بین المللی و آن سه مدل دیدگاهی که اشاره کردم نیست و نوعی حکمرانی است که به گونهای دیگر به دست میآيد. در آن حالت کسی که از سرویسهای هوش مصنوعی استفاده میکند نیز ذی نفع است و با رفتار خود و انتخابهایی که دارد، به نوعی در سیاستگذاری آن تاثیر میگذارد.»
به باور او برای دنیا در ده سال دیگر، نگاههایی که مبتنی بر گذشته است و همچنان دوست دارد برای حکمرانی هوش مصنوعی واحد کشور، دولت، سازمان ملل و … را مبنا قرار دهد، معنا نخواهد داشت. در آینده پلتفرمهای مختلفی به وجود میآیند که تک تک شهروندان همانطور که تابعیت یک کشور را دارند، انتخاب خواهند کرد که تابعیت کدام پلتفرم را داشته باشند. این انتخاب براساس اصول، باور، ارزشها و نگاهی است که یک پلتفرم به دنیا خواهد داشت.