کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
با اینکه بانکها تمایل زیادی برای نوآوری از خود نشان میدهند، آنقدر در این زمینه ضعیف عمل کردهاند که دیگران برای ارائه نوآوری در صنعت مالی ورود کردند. هیچ صنعتی را در دنیا نمیتوانید مثال بزنید که به اندازه بانکداری نوآوری در آن از جایی بیرون از بازیگران اصلی تغذیه شود.
ظهور استارتاپهای فینتک در اوایل قرن به دلیل همین ضعف در نوآوری در خدمات مالی بود. نیازهایی وجود داشت که بانکها نمیتوانستند از پس آن برآیند و این شد که فینتک به وجود آمد تا روحی تازه در صنعت بانکداری و مالی بدمد.اینکه چرا بانکها با وجود اینکه تمایل زیادی به نوآوری از خود نشان میدهند، خروجی قابل قبولی ندارند، در یک عامل میتوان بررسی کرد: ماهیت بانکداری و پول.
یکی از مهمترین کارکردهای بانکها حفظ دارایی مشتریان است و این سبب شده بانکها بسیار محافظهکار باشند. اهمیت پول مشتریان، بانکها را به سازمانهای بزرگی تبدیل کرده که تکان دادن آنها به سختی تکان دادن فیل است.به دلیل همین کارکرد بانک است که شاهد رگولاسیون بالایی در آن هستیم. بانکها مؤسسههایی هستند که تنها با مجوز میتوانند کار بانکداری را انجام دهند که دریافت این مجوز کار راحتی نیست. اگر بانکی از مقررات تخطی کند، مشمول جریمههای سنگین میشود و حتی ممکن است مجوزش باطل شود.
ضعف روح نوآوری در بانکهای ایران
نوآور نبودن بانکها یک موضوع جهانی است اما در ایران وضعیت بدتر هم هست. بعد از انقلاب همه بانکها دولتی شدند و شورای عالی بانکها به نوعی نقش هیئتمدیره همه بانکها را بازی میکرد و نتیجه آن هم تعدادی بانک با خدمات شبیه به هم بود که بویی از نوآوری نبردهاند. تا اوایل دهه ۸۰ هنوز هیچ بانکی در کشور هیئتمدیره نداشت.
در همین سالها یعنی ۸۳ که هیئتمدیره در بانکها شکل گرفت، باز هم تصمیمگیریها از طریق شورای عالی بانکها انجام میشد و تازه سال ۸۶ با تصویب مجلس، شورای عالی بانکها منحل و وظایف آنها به هیئتمدیره بانکها واگذار شد.دهه ۸۰ بهتدریج تعداد بانکهای خصوصی افزایش یافت، اما مدیران عامل و مدیران ارشد این بانکها هم همان نسل قبلی بودند که حالا بازنشسته شده بودند؛ کسانی که فرهنگ حاکم بر بانکهای دولتی در آنها ریشه دوانده بود.
از طرف دیگر اگر تحصیلات و پیشینه هیئتمدیره بانکها را بررسی کنیم، میبینیم که پیشینه غالب آنها مالی و حسابداری است و اثری از فناوری در آن دیده نمیشود. همینطور بررسی وضعیت معاونت یا مدیریت فناوری در بانکهای کشور نشان میدهد که بیش از 30 درصد بانکهای ما هنوز هم معاونتی به نام فناوری اطلاعات ندارند. همچنین درباره نقش و جایگاه مردان و زنان ارشد فناوری بانکهای ایران میبینیم که در کمتر از ۱۰ درصد این بانکها معاون یا مدیر فناوری اطلاعات جایگاهی در هیئتمدیره بانک دارد. مجموع این اطلاعات نشان میدهد که همچنان در بانکهای ایرانی موضوع نوآوری و فناوری در عمل آنقدرها هم جدی نیست.
مراکزی به نام نوآوری
با وجود این اگر درباره نوآوری در بانکهای ایران جستوجویی کنید، به نتایجی میرسید که نشان میدهد این مؤسسههای مالی علاقه و تمایل به نوآوری دارند. در سالهای اخیر برخی از بانکها اقدام به راهاندازی مراکز نوآوری کردهاند و برخی از محصولات نوآورانهشان رونمایی کردهاند. رفاتک (مرکز نوآوری بانک رفاه)، مرکز نوآوری ایرانزمین، تیوین (مرکز نوآوری بانک تجارت) و پلوینو (مرکز نوآوری بانک ملت) نمونهای از این مراکز هستند.
فلسفه عمده این مراکز کمک به تغییر فرایندها و تعریف محصولات جدید و همچنین رشد استارتاپهای حوزه مالی در کنار بانک است. ما در این سالها شاهد نوآوریهایی در بانکهای ایرانی بودهایم، مانند پیشخوان مجازی بانک قرضالحسنه رسالت یا نئوبانکهایی همچون بانکینو و بلوبانک که هیچکدام خروجی مراکز نوآوری بانکها نبودهاند. بررسی اینکه چطور این محصولات به موفقیت رسیدند و اینکه آیا اصلا موفقیتی داشتهاند یا خیر، در این نوشته نمیگنجد. از طرف دیگر باید ببینیم مراکز نوآوری بانکها چه تأثیری در خلق نوآوری در بانکها یا در صنعت مالی داشتهاند.