کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
بورس و شرکتهای نوآور گرفتاری کجاست؟
در روزهایی که بازار سرمایه به عرضه اولیههای داغ نیاز دارد، به نظر میرسد مسیر ورود شرکتهای نوآور به آن بسته است
بورس در روزهای بد خود به سر میبرد. این یک گزاره بدون نیاز به استدلال است. روزهایی که شاید کسانی که دو سال پیش از دولتمردان میخواستند بیمحابا مردم را در بازی نوسانگیری نیندازند، خوب پیشبینی کرده بودند. دوره عرضه اولیههای داغ و صفهای طولانی خرید گذشته. شاخص مدام آب میرود. سیاستگذاران و مجریان عوض شدهاند، اما منطق بازار سرمایه منطق آمدن و رفتن یک یا چند مدیر نیست.
اما حالا در همین بازار ناخوشاحوال، هستند هنوز شرکتهایی که پشت صف ورود به آن ایستادهاند. شرکتهایی که برخی از آنها از شرکتهای نوآور ایرانی و فعال در اقتصاد فناوری کشور در سالهای اخیر بودهاند. شرکتهایی که حالا به درجهای از رشد و بلوغ و بزرگی رسیدهاند که توان حضور در بازی بزرگ بازار سرمایه را دارند، اما خبرها و تحلیلهایی که از سیاستگذاران و مجریان جدید بازارهای سرمایه کشور به گوش میرسد، تعجببرانگیز است.
در روزگاری که بورس بیش از هر زمان دیگری نیازمند ورود بازیگران جدید و خوشنام و تازهنفس است، در روزهایی که سرمایهها از ترس ریزشهای بیشتر در حال خروج از این بازار هستند، گزاره عجیب این است که میشنویم برخی مدیران بورس و فرابورس راه ورود شرکتهای نوآور ایرانی را بستهاند. صحبت از شرکتهای بزرگ چند هزار میلیارد تومانی است که سالهاست خدمات آنها در خانه تکتک ایرانیها راه یافته است.
تحلیل رفتار تناقضآمیز مدیران بورسی کمی سخت است. از یک سو کارگروه و جلسه و شعار پشت شعار که برای احیای شاخص و روند صعودی بازار، برنامهها در سر دارند. از سوی دیگر یکی از مهمترین ابزارهای این رونقبخشی که عرضه اولیههای جاندار برای شرکتهای صاحبنام و معتبر است را از خود و از سرمایهگذاران این بازار دریغ میکنند.
یک بام و دو هوای سیاستگذاری و اجرا در اقتصاد ایران به مراحل طنزی رسیده است؛ طنزی تلخ و سیاه. گویی شاهد یک کمدی سیاه هستیم که هزینه همه عوامل از جیب مردم پرداخت میشود؛ از جیب اقتصادی که روزبهروز کمجانتر میشود. بازار سرمایه باید از روزهای پرهیجان و عضلههای دوپینگی ماههای گذشتهاش درس بگیرد و بر مسیر درست و عقلانی سوار شود؛ مسیری که در آن نه با هیاهو، بلکه با راهدادن به شرکتها و برندهای سابقهدار و دارای خدمات و داراییهای ارزشمند است که میتوان اعتماد را دوباره به این نهاد قدیمی و مهم اقتصادی بازگرداند.
اگر جز این باشد هم ریزشها و رفتنها در آن بیشتر و بیشتر خواهد شد و هم ناامیدی و خسارتهای غیر قابل جبران شرکتهای نوآور ایرانی. در انتخاب این مسیر هم تعلل بیشتر یعنی مرگ یا خسارتهای غیر قابل جبران برای کسبوکارهای داخلی که مسیر نوآوری و فناوری را برای خود برگزیدهاند.