کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
سال ۲۰۱۱ بود که هشتمین میراث ناملموس ایرانی به نام «دانش ساخت و دریانوردی با لنج سنتی خلیج فارس» در یونسکو به ثبت جهانی رسید. دانشی که از نیم قرن پیش تا امروز به مراتب افول کرده است و حالا سعید انورینژاد، فعال گردشگری، با همراهی حسام آرماندهی، بنیانگذار کافه بازار، با بازسازی یک لنج قدیمی در جنوب کشور قصد دارند این سنت دیرینه را احیا کنند و البته قدمی در راستای توسعه گردشگری دریایی ایران بردارند.
انورینژاد میگوید گردشگران میتوانند بر این لنج سوار شوند و فرهنگ زندگی مردمان جنوب کشور را در سفری یکروزه تجربه کنند؛ از اجرای زنده موسیقی سنتی توسط یک گروه محلی گرفته تا تجربه برافراشتن بادبان به کمک ملوانهای باتجربه و چشیدن طعم متنوع غذاهای محلی استانهای جنوبی ایران.
چه شد که به فکر بازسازی لنج افتادید؟
سال ۹۰ یا ۹۱ بود که یکی از دوستان من به اسم علی پارسا، کتابی در حوزه دریانوردی سنتی ایران منتشر کرد که حاصل بیش از پنج سال تحقیق میدانی و پژوهشی او در این حوزه بود. اسم کتاب «بادبانهای جنوب» نام دارد. نویسنده در بخشی از مقدمه کتاب گفته است که کاش روزی برسد دوباره بادبانها را روی آبهای دریای جنوب ببینیم و ناخداهای محلی کار مورد علاقه خود را انجام دهند. پس از خواندن کتاب این ایده در ذهن من و حسام آرماندهی شکل گرفت که میتوانیم با بازسازی یک لنج قدمی در این مسیر برداریم.
به همین دلیل یک کشتی بادبانی چوبی قدیمی را از آقایان کرمی در گناوه خریداری کردیم که پیش از این در مسیر قطر و دبی با آن کار میکردند و یکی دو سالی شده بود که این فعالیت را کنار گذاشته بودند. ما با مشورت دریانوردان قدیمی و کسانی که تجربه بادبانی داشتند زیرساختهایی برای این لنج فراهم کردیم که برای اهداف توریستی مناسب باشد.
بازسازی این لنج چقدر طول کشید و هزینه آن از کجا تأمین شد؟
حسام آرماندهی به صورت شخصی و نه در قالب پروژهای برای کافهبازار، تمام هزینه بازسازی را بر عهده گرفت و من هم تمامی کارهای اجرایی آن را انجام دادم. یک سال و نیم مشغول این پروژه بودیم و در این بین فراز و نشیبهای زیادی را هم جهت گرفتن مجوز داشتیم که قرار است بهزودی صادر شود.
هزینه بازسازی چقدر شد؟
2/5 میلیارد تومان هزینه بازسازی این لنج شد که بخش زیادی از آن هم مربوط به نگهداری و حفاظت از سازه لنج بود.
نامی هم برای لنج انتخاب کردهاید؟
همانطور که گفتم افراد متخصص زیادی در ساخت این لنج به ما کمک کردند که مهمترین فرد میان آنها عبدالرحمان بابو بود. بابو یکی از مهمترین ناخداهای قدیمی زنده ایران است که الان ۹۰ سال سن دارد که دانش دریانوردی ایشان خصوصا در لنج بادبانی زبانزد است. ما به افتخار ایشان و به این هدف که نام ایشان را زنده نگه داریم، اسم لنج را «بوم بابو» گذاشتهایم.
قبل از آنکه به بخشهای دیگر فعالیت شما بپردازیم، سراغ گردشگری دریایی ایران برویم که این کار شما هم قدمی در این مسیر است. لطفا ضمن تعریفی که از گردشگری دریایی ارائه میدهید، بفرمایید وضعیت امروز این حوزه از گردشگری در ایران چگونه است؟
هر فعالیت تفریحی و گردشگری که به دریا مرتبط باشد و چرخه اقتصادی حول آن شکل بگیرد، زیرمجموعه گردشگری دریایی تعریف میشود. این مسئله از خشکیهایی که به دریا وصل میشود، ساحل و تا عمق دریا را دربر میگیرد.
در ایران خصوصا بعد از انقلاب اسلامی هم تفریحات آبی کمتر شده است و هم کسبوکارهای این حوزه محدود شدهاند. ما در ایران تفریحات آبی را با وسایل محدودی مانند جتاسکی و پدل بورد و مشابه اینها تجربه میکنیم که در فاصله کمی از ساحل انجام میشوند اما بخش دیگری را که به تفریحات آبی با فاصله از ساحل و روی آب است تقریبا نداریم. مثلا کشتیهای بزرگ، قایقها و شناورهای تفریحی را که وسط دریا یا بین ساحل و جزایر جنوب کشور تردد کنند هم نداریم.
قبلا هم نداشتیم یا الان نداریم؟
تا جایی که میدانم نداشتیم. قبل از انقلاب یکی، دو کشتی به صورت کروزهای بزرگ که در بوشهر بودند فعالیت داشتند. بعد از انقلاب هم اتفاق ویژهای نیفتاده است یا اگر هم افتاده من اطلاعی ندارم.
ترکیه، یونان، اسلوواکی و کشورهای دیگری که به دریای مدیترانه وصل هستند از پتانسیلهای دریایی خود استفاده کردهاند و حتی کشورهای جنوب خلیج فارس مانند قطر، عمان و دبی هم سرمایهگذاریهای زیادی در این حوزه خصوصا روی کشتیهای کوچک تفریحی کردهاند که ما عملا آن را نداریم. این موضوع دریای شمال کشور هم به همین صورت است؛ یعنی پتانسیل بالایی دارد اما کاری انجام نشده است.
به نظر شما چه مسائلی سبب شده که جای کشتیهای تفریحی در دریاهای کشور خالی باشد؟
در آییننامه سازمان بنادر و دریانوردی کشور بندی داریم که درباره مجوز دادن به شناورها و قایقهای تفریحی است. آنجا اشاره میکند شناورهای تفریحی بیش از دو مایل نمیتوانند از نقطه مبداء خود فاصله بگیرند. یعنی در همین اولین قدم یک محدودیت قانونی بزرگ داریم. این بند قانونی باعث میشود که ما نتوانیم به جزایر متنوع و زیبای جنوب برویم و مسافرها را در این مسیر جابهجا کنیم یا در دریای شمال کشور بین شهرهای شمالی تردد آبی داشته باشیم. کشورهای همسایه ما به صورت تفریحی مسافرها را به کشور دیگری میبرند و برمیگردانند و برای آنها تجربه خلق میکنند. ما هم با برداشتن موانع میتوانیم این امکان را فراهم کنیم که بین شهرهای ساحلی کشوهای همسایه مثل باکو، دبی یا دوحه رفتوآمد کنیم. بنابراین قانون یکی از موانع بزرگ توسعه گردشگری دریایی در ایران است.
وزارت گردشگری نمیتواند کمکی به حل این ماجرا کند؟
تقریبا در تمام حوزههای دیگر گردشگری وزارت گردشگری متولی امر است اما در دریا و حوزه آبی، وزارت گردشگری تقریبا هیچ نقشی ندارد و متولی آن سازمان بنادر است. سازمان بنادر بنا به مأموریتی که دارد، اصولا برنامهای برای گردشگری و توسعه آن ندارد، بنابراین با این شرایط خیلی نمیتوانیم توقع داشته باشیم که گردشگری آبی توسعه پیدا کند. سازمان متولی که در این حوزه تعریف شده است اساسا دغدغهای در این حوزه ندارد.
فکر میکنید قدمی که شما با بازسازی این لنج برداشتهاید، چه کمکی به تغییر رویه سیاستگذاری و البته توسعه گردشگری دریایی میکند؟
ما با نگاه احیای دریانوردی سنتی و بادبانی این پروژه را شروع کردیم و عقیده داریم که احیای این فرهنگ و سنت جز در مسیر اقتصادی نمیتواند رخ دهد. یعنی حتما باید کسبوکاری باشد که این سنت هم احیا شود و پابرجا بماند. امیدوار هستیم که این کار ادامه پیدا کند و افراد دیگر هم در این مسیر قدم بگذارند تا توسعه رخ بدهد و دهها کشتی چوبی و بادبانی در سواحل ایران فعالیت کنند. اگر این مسیر خوب پیش برود، میتوانیم موانع را کنار بزنیم و حوزههای جدیدی در گردشگری ایران تعریف کنیم.