کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
اگر از کسبوکارهای نوپا بپرسید، معتقدند سرمایهگذاران خطرپذیر کمتعدادند و همین هم سبب شده نتوانند ایدههایشان را آنطور که باید و شاید اجرا کنند. ولی وحید محمودیان، مدیر مرکز نوآوری ایران زمین، معتقد است کسبوکارهای باکیفیتی که بشود روی آنها سرمایهگذاری کرد، کمشمار است و همین هم باعث شده بخش بزرگی از مراکز نوآوری و فضاهای کار اشتراکی خالی بماند.
او میگوید این مشکل در قسمت آموزش ریشه دارد و این شیوه تفکر چیزی است که از سنین پایینتر باید به فرزندان خود آموزش بدهیم. با این حال درِ مرکز نوآوری ایران زمین را با امکانات شتابدهی، پیششتابدهی، فضای کار اشتراکی وسرمایهگذاری باز گذاشته که هر تیمی که فکر میکند ایده جذابی دارد، در سایت ثبتنام کند.
محمودیان میگوید با وجود اینکه در چند حوزه خاص علاقهمند به سرمایهگذاری هستند، اما پنجره فرصت را به روی خود و کسبوکارها نمیبندند و آمادهاند تا در سایر حوزهها هم از ظرفیت کسبوکارهای نوپا استفاده کنند.
چه شد که تصمیم به راهاندازی مرکز نوآوری ایران زمین گرفتید و اساسا این مرکز چطور پا گرفت؟
دو سال از زمانی که بانک ایران زمین به فکر ایجاد مرکز نوآوری افتاد و مقدمات آن را فراهم کرد، میگذرد. همانند سایر مجموعههایی که در این حوزه کار کردهاند، اساس شکلگیری آن، ارتباط بیشتر با نسل جدید و بهرهگیری از نوآوریها و تواناییهای آنها و حمایت از کسبوکارهای جدید است.
این مرکز ابتدا در قالب یک شتابدهنده راهاندازی شد، ولی از آنجا که روحیهای استارتاپی در فرایند شکلگیری و نحوه ادارهاش وجود داشت، طی مدتی کوتاه بنا بر نیاز، درعملکردها و مأموریتهای آن تغییر داده شد. به این ترتیب، در کمتر از شش ماه، بخشهای دیگری هم به مجموعه اضافه گردید. شتابدهنده به شکل کامل حفظ و سرمایهگذاری روی کسبوکارها به آن اضافه شد.
در مجموع چه فعالیتهایی در مرکز نوآوری انجام میدهید؟
همانطور که گفتم، پیش از این سرمایهگذاری جزو اهداف مرکز نبود. مهمترین مأموریتی که به مرکز نوآوری محول شد و محور زنجیره ارزش قرار گرفت، بحث بوم ایران زمین و بوم نوآوری بانک ایران زمین بود که آن را محور کلیه خدمات قرار دادیم، به این شکل که مرکز نوآوری تلاش میکند به پیشخان ارائه خدمات دیجیتال بانک ایران زمین تبدیل و محل تماس تمام کسبوکارهای نوپا و استارتاپی، فینتک و سایر حوزهها و حتی کسبوکارهای بزرگتر با سرویسهای دیجیتال بانک شود.
ما روی بستر بوم ایران زمین یا آی زد بوم که داریم، حدود 300 سرویس مختلف بانکی را در قالب ایپیآی (API) و سرویسهای دیگر ارائه میکنیم. نقش مرکز نوآوری این است که این سرویسها و زیرساختش را بهینه کند و آن را در اختیار کسبوکارهای مختلف قرار دهد. یکی از مهمترین مشتریان این زیرساختها استارتاپها و کسبوکارهای نوپا بودند.
در این مورد سختگیریای وجود نداشت که فقط خدمات را به کسبوکارهای حوزه فینتک عرضه کنیم و حوزههای سلامت، اینترنت اشیا، انرژی، گردشگری و… را هم جزو موارد علاقهمندی خود معرفی کردیم. سبدی از مجموعهسرویسهایی داریم که به درد کسبوکارهای فعال در حوزههای مختلف میخورد، اعم از سرویسهای بیمه، بازار سرمایه، پرداخت، اپراتوری، FCP و…
بر این اساس، هر کسبوکاری که علاقهمند باشد از سرویسهای شتابدهی و پیششتابدهی و سایر خدمات ما استفاده کند، ارزیابی میشود و در صورت قبولی، مورد حمایت قرار میگیرد. ممکن است خیلی از استارتاپها هم تنها بخواهند از خدمات بوم ما استفاده کنند. در اینجا نیز تسهیلاتی داریم.
در کنار همه این فعالیتها، آکادمی ایران زمین را هم در مرکز نوآوری راهاندازی کردیم که تمرکزش بر حوزه بانکداری دیجیتال و موضوعات مرتبط با کسبوکارهای نوپاست. اینها محور اصلی فعالیتهای ما و مواردی است که به قالب شتابدهنده اضافه شدهاند. اما همچنان روحیه پویای خود را حفظ کردهایم که اگر متوجه نیاز جدیدی شدیم که میتوانست تکمیلکننده زنجیره ارزش باشد، اضافهاش کنیم.
تا به حال چند شرکت از این حمایتها استفاده کردهاند و در چه حوزههایی فعالیت داشتهاند؟ میزان سرمایهگذاریهای صورت گرفته چقدر بوده است؟
در سال جاری ما یک سیدمانی 150 میلیون تومانی داریم برای شرکتها و تیمهایی که در چرخه شتابدهیمان قرار میگیرند. فضای کار اشتراکی و امکانات دیگری هم داریم که میتوانند از آنها استفاده کنند. از طرفی این تیمها میتوانند با تسهیلات ویژهای از مجموعهسرویسهای بانکی و غیربانکیمان سود ببرند.
ما به دلیل زمانی که روی شکلدهی به مرکز نوآوری گذاشتیم، فاصلهای افتاد و چند وقتی است تیم جدید نپذیرفتهایم. ولی زمستان سال گذشته و بهار امسال فراخوانهای جدیدی منتشر کردیم. تیمهایی که از این طریق درخواست خود را به مجموعه ما ارائه کردهاند، در حال حاضر در مراحل پایانی ارزیابی قرار دارند و یکی، دو تیم هم ثبتنام شدهاند.
تیمهای دیگری نیز در خروجیهای این فراخوانها هستند که به چرخه شتابدهی یا دوره پیششتابدهی اضافه میشوند. مستقل از تیمهایی که برای شتابدهی پیش خودمان هستند، ما این پنجره را باز گذاشتهایم که تیمهایی صرفا برای درخواست سرمایهگذاری به ما مراجعه کنند. تا به حال ارزیابی اولیه 20 تا 30 مجموعه انجام شده و سهتا از آنها به مرحله بعدی راه پیدا کردهاند.
یکی، دو مصوبه سرمایهگذاری در حد یکی، دو میلیارد تومان داشتیم که در مرحله آخر هستند. این اتفاقات به صورت مداوم در جریانند. سرمایهگذاری هم الزاما از سوی ما صورت نمیگیرد. از آنجا که به بانک ایران زمین وابستهایم، گاهی ممکن است این سرمایهگذاری از سوی بانک یا شرکتهای دیگرمان اتفاق بیفتد.
مثلا در مجموعه شرکتهایی در سبد سرمایهگذاری هستند، شرکت نیروگاهی داریم. ممکن است کسبوکاری در حوزه انرژی وجود داشته باشد که برای مجموعه نیروگاهی ما جذاب باشد. در آنجا ما ارتباط بین این دو را ایجاد میکنیم که شرکت نیروگاهیمان روی تیم سرمایهگذاری انجام کند و با استفاده از محصول این تیم بتواند مشکل خود را حل کند.
شرکتهایی که از سوی شما حمایت شدند در چه حوزههایی فعالیت میکنند؟
یکی از آنها محصول منحصربهفردی در حوزه بازاریابی بانک و بیمه دارد که قرار است بهزودی از آن رونمایی شود. دیگری یک مرکز تماس دیجیتال است و یک شرکت دیگر هم در حوزه کشاورزی هوشمند فعالیت دارد که این آخری هنوز به نتیجه قطعی نرسیده است.
برای امسال چقدر توان سرمایهگذاری دارید؟
چون سرمایهگذاری را لزوما ما انجام نمیدهیم، سقفی هم برای سرمایهگذاری در نظر نگرفتهایم. همه اینها به کیفیت تیمهای مراجعهکننده بستگی دارد و اگر تیم باکیفیتی داشته باشیم، هیچ سقف و محدودیتی را لحاظ نمیکنیم. هر چقدر کیفیت این تیمها بالاتر باشد، امکان اینکه بتواند از سمت ما سرمایه جذب کند، بیشتر است.
اگر کسی بخواهد از سوی شما پذیرش شود، چه مراحلی را باید طی کند؟
در سال گذشته فرایندهای این کار به صورت منسجم تدوین شده و در اختیار تیمها قرار گرفته است. الان سعی داریم همه را در قالب یک سایت متمرکز کنیم تا هر مجموعهای که علاقهمند باشد در مرحله سرمایهگذاری، شتابدهی یا پیششتابدهی از خدمات ما استفاده کند، بهراحتی با مراجعه به سایت بتواند درخواست خود را ارائه دهد. بعد با آنها برای گرفتن مستندات بیشتر تماس گرفته میشود.
ایجاد مرکز نوآوری از سوی کسبوکارهای بالغ، چگونه میتواند به رونق اقتصاد مبتنی بر نوآوری کمک کند؟ اصلا با توجه به تعداد کسبوکارهای نوآور، به این تعداد مرکز نوآوری و فضای کار اشتراکی نیاز داریم؟
مهمترین پاشنه آشیل استارتاپها این است که فضای کسبوکار را بهخوبی نمیشناسند و از همین نقطه هم ضربه میخورند. اما چنانچه کسانی که به فضای کسبوکار آشنا هستند، به حوزه نوآوری پا بگذارند یا در کنار تیمهای نوآور قرار بگیرند، نتیجه بهتر خواهد بود.
البته این مراکز نوآوری وابسته به شرکتهای بالغ به دو شکل فعال هستند که هر دو مدل سودمند است. گاهی درونسازمانی است و در اصل واحد تحقیق و توسعه خود شرکت به حساب میآید.
در اینجا پروژهها را خود تعریف میکنند و به راهحل میرسند. مدل دیگری که ما به آن شکل فعالیت میکنیم، دادن فضا و امکانات لازم به تیمهای کوچک باکیفیت است.
اما گفتن این نکته ضروری است که متأسفانه تیمهای استارتاپی باکیفیت کمتعداد هستند و به همین دلیل بخش بزرگی از ظرفیت مراکز نوآوری و شتابدهندههای کشور خالی است. اینجاست که مراکز نوآوری از ظرفیتهای خالی خود استفاده میکنند و حداقل بخشی از فضا را به تحقیق و توسعه درونسازمانی اختصاص میدهند.
البته ما در مرکز نوآوری ایران زمین سعی میکنیم با فراخوانها و برنامههای گوناگون تیمهای مختلفی را جذب کنیم. از مدلهای ارائه معکوس (Reverse Pitch) و استارتاپ استودیو استفاده میکنیم تا مسائل بانک و شرکتهای بزرگ را با تیمهای استارتاپی مطرح کنیم و برایشان راهحلهای استارتاپی پیدا کنیم. حسن بزرگش این است که وقتی با مدل ارائه معکوس، استارتاپی را شکل میدهید، مشتری، منتور و تا حدود زیادی سرمایهگذارش مشخص است و شانس دستیابی به موفقیت آن بسیار بالا میرود.
ما سعی کردیم همه مدلها را درکنار یکدیگر داشته باشیم و تمرکزمان را فقط روی تحقیق و توسعه ، ارائه معکوس یا شتابدهی صرف نگذاریم. سعی کردیم همه پنجرههای فرصت را باز بگذاریم و اتفاقا با همین مدل ارائه معکوس و استارتاپ استودیو، پنج شش تیم جذب کردیم که مشکلات شرکتهای هلدینگ را حل کنند و الان کسبوکارهای کوچکی هستند.
حوزه فعالیتشان فینتک بود؟
تقریبا بله. مثلا ما دستیار هوشمند و مرکز تماس دیجیتال را داشتیم که چون اینها نشئتگرفته از نیاز بانک بودند، حوزه فعالیتشان هم در نهایت فینتک بود.
آفتی که فکر میکنید در آینده دور یا نزدیک این اکوسیستم را تهدید میکند، چیست؟
آفتی که میخواهم از آن حرف میزنم، دور نیست و همین حالا اتفاق افتاده. موج حمایتهای کارشناسینشده و نامنسجم که چندان هوشمندانه نیز نیستند، خود یک مسئله جدی است. بعضیها میخواهند فقط کاری در این زمینه کرده باشند و فعالیتشان به ضرر کسبوکارهاست.
میتوان گفت تعداد شتابدهندههای ما خیلی بیشتر از استارتاپهای خوبی است که نیاز به حمایتهای اینچنینی دارند و این اتفاق خوبی نیست. موجی ایجاد شده که باید از استارتاپها حمایت کرد، ولی به این فکر نشده که در ابتدا باید روحیه استارتاپی را شکل داد. این هم وظیفه بخش آموزش در کشور ماست که رویکرد تفکر خلاق و استارتاپی را در نوجوانان و جوانان ما پرورش نمیدهد و منابع هدر میروند.
ما در این راستا قدمی برداشتهایم و قراردادی با یکی از دبیرستانهای تیزهوشان تهران منعقد کردهایم تا بچهها را با فضای استارتاپی و خلاقیت و نوآوری در کسبوکار آشنا کنیم. آموزش یک گام پیش از آمادهسازی زیرساختهاست و لازم است که در این زمینه سرمایهگذاری بیشتری صورت گیرد.