کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
حتماً شما هم وقتی در جادههای اطراف شهر میرانید، کارتنهای بسیار بزرگی را دیدهاید که به یک میله آهنی که در پیتی پر از سیمان قرار دارد، وصل شدهاند و با خط ناخوش روی آنها نوشته شده است: «فقط کیلویی پنج هزار تومان». با دیدن این کارتن با خودتان فکر کردهاید، یعنی چه چیزی این اندازه ارزان است؟ و بعد ۲۰۰، ۳۰۰متری جلوتر رفتهاید و دیدهاید که نوشته شده: «نارنگی مثل قند» و زیرش نوشته: «فقط پنج هزار تومان».
با دیدن محصول و قیمتش در کنار هم شگفتزده شدهاید و با خودتان گفتهاید که مغازه سر کوچه ما که ارزانفروش هم هست، این کالا را کمتر از ۱۵ هزار تومان نمیفروشد و هنوز جملهتان تمام نشده که وانت یا نیسانی به چشمتان میآید که پر از نارنگی یا هر محصول دیگری است.
به این شکل از تبلیغات در دنیای بازاریابی میگویند: تیزینگ!
تیزینگ یا کمپین پیش از راهاندازی در واقع تبلیغی است به قصد معرفی محصولی جدید که اطلاعات بسیار کمی به مخاطب میدهد تا او را کنجکاو کند. این اطلاعات باید در آینده تکمیل شود و به پرسش ذهنی مخاطب، پاسخی درخور بدهد. در مثال بالا اگر بعد از «فقط پنج هزار تومان» روی کارتن بعدی نوشته بود «یک عدد سیب»، دیگر این شکل تبلیغ و تأکید روی قیمت، مناسب نبود. چون ذهن مخاطب نسبت به کالایی که آنقدر ارزان است کنجکاو شده، اما در نهایت جوابی را گرفته که در کنار قیمت، شگفتی خاصی ایجاد نمیکند.
این را هم در نظر بگیرید که نارنگی پنج هزار تومانی شاید یک محصول جدید نباشد، اما از تکنیک تیزینگ؛ یعنی کنجکاو کردن و دادن پاسخی درخور به پرسش ذهن شما استفاده میکند. تا حدی میتوان گفت این فرایند انتقال از پرسشگر به یک خواستار را بهسرعت انجام میدهد؛ به شکلی که شما که سریع از یک پرسش به پاسخ و بعد به محصول رسیدهاید، میدانید که ممکن است به همین سرعت این محصول را از دست بدهید و باید سریع تصمیم بگیرید.
تصمیمهای هیجانی در این مورد اختیار عمل شما را به دست میگیرد و شما همان چیزی را میخرید که الزاماً به آن نیازی ندارید.
در شبکههای اجتماعی استفاده از شمارش معکوس برای اطلاعرسانی یک خبر مهم، نوع دیگری از تیزینگ است.
یکی از بهترین کمپینهای تیزینگی محیطی متعلق به اسنپفود است. کمپینی که ابتدا با بیلبورد «دیگه زنگ نزن!» به چشم مخاطب میآمد و مخاطب مدتی این سؤال را گوشه ذهنش داشت که برای چه خدماتی لازم نیست دیگر زنگ نزنم و اگر زنگ نزنم، باید چه کنم؟ تا اینکه پاسخ درخوری از سمت اسنپفود آمد: «آنلاین سفارش بده!/ با اسنپفود رستورانهای جدید رو کشف کن». آن هم در حالی که سمت راست بیلبورد پیام قبلی تکرار شده بود: «دیگه زنگ نزن» تا کاربر ارتباط موضوعی این پیام را با پیام قبلی کشف کند.
پس هر وقت به خوبی تیزینگ خود شک کردید، از فروشندگان محصول کنار جاده بپرسید که آیا این روش کارایی لازم را دارد یا خیر.