کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
گره تحریم باز شود یا نه، صنعت خودرو ایران نیازمند یک شوک تازه برای احیای ظرفیت از دست رفته تولید در سه سال گذشته است. بخشی بزرگ بالغ بر 500 هزار دستگاه خودرو از بازار ایران به دلیل نبود یک گزینه مناسب به امان خدا رها شده و فعلا جز ادعای ایران خودرو برای عرضه خودرویی در کلاس A، کسی سراغ آن نرفته است. اما آیا تولید یک خودرو کوچک و ارزان در کشور ممکن نیست؟ به نظر میرسد این موضوع دستکم در افق تحریمی فعلی بهترین راهحل افزایش واقعی ظرفیت تولید خودرو در کشور است، منوط به اینکه بلای سرکوب قیمت گریبان بازیگران این بخش را نگیرد.
شنیدهها حاکی از آن است که ایران خودرو ضمن بازطراحی خودرو فرانسوی کوید، قصد دارد به پایینترین بخش بازار برگردد و محصولی در رده قیمتی 100 تا 150 میلیون تومان را برای افرادی با پایینترین سطح از قدرت خرید تولید کند. اگر فرض بگیریم که این خودرو برای سال آینده در اولین نمونهها رونمایی و حتی تولید شود، میتوان امیدوار بود که کشور به رنج تولید 5/1 میلیون دستگاه در سال 1402 دست یابد. این استراتژی بهرغم همه ابعاد غیرشفافی که دارد، اعم از اینکه با رنو چه معاملهای شده یا نشده یا اینکه زیر لحاف انحصار از مزایای یک بازار بزرگ برخوردار شده یا حتی رنو را برای حضور همهجانبه در ایران دلسرد کرده، کار مثبتی است که هم برای آبیپوشان جاده مخصوص و هم اقتصاد ایران مزایایی دارد.
این تصمیم که امروز در بین بسیاری از برندهای برجسته جهان طرفداران بسیاری دارد، در آخرین نمونه از سوی هیوندای امتحان و به مدل بسیار جذاب کاسپر منجر شده که نسخه کرهای محصولاتی مثل رنو کوید است.
بازی تغییر میکند؟
ایده تولید یک خودرو ارزان در سطح قیمت پراید و بر مبنای رنو کوید، نخستین بار در سایپا شکل گرفت. محصولی که در مرکز تحقیقات و نوآوری سایپا آماده شد اما به مرحله تولید نرسید، خودرویی بود از انواع هاچبک کراس که شباهت آشکاری در نمای جلو به جیپ رنهگید داشت ولی در فرم کلی همان کوید رنو بود. این خودرو به همراه سه محصول دیگر سایپا طراحی، ولی به بایگانی سپرده شدند. حالا اما تغییراتی در ساختار ایران خودرو و توجه بیشتر به مقوله تولید بر مبنای پلتفرمهای آماده موجب شده تا کوید به کانون برنامههای ایران خودرو بدل گردد.
برخی واحدهای تابعه آبیهای جاده مخصوص با ورود به فاز طراحی و ریبج محصول درصددند کار بر زمین مانده سایپا را تمام کنند. اقدامی که اگر در قالب تولید یک محصول
کلاس A رنگ اجرا به خود بگیرد، پس از سالها خودروساز اول کشور را به مالک بخش بزرگی از بازار ایران تبدیل میکند.
ایران خودرو در حسرت بازار پراید
ایران خودرو مدتهاست در حسرت محصولی کوچک در ابعاد و اندازه سایپا 111 است. محصولی که آنقدر پرطرفدار بود که عراقیها وقتی با سایپا قرارداد بستند، تنها به شرط تداوم تولید 111 با این شرکت برای واردات توافق کردند. راز این موفقیت به تصویری برمیگردد که امروز در ایران از خودرو وجود دارد. اتومبیل در برخی از شاخصهای اقتصادی – سیاسی نماد طبقه متوسط است. این یعنی اگر میخواهی با مد روز پیش بروی، باید خودرو شخصی داشته باشی.
از آنجا که امروز تورم بخش عمده قدرت خرید طبقات پایین و متوسط ایران را از بین برده، تولید محصول ارزان میتواند بخش بزرگی از خریداران بالقوه خودرو را به بازار برگرداند. بنابراین اگر شرکتی نوآوری به خرج دهد و به نحوی از انحا بتواند تولید خودرویی ارزان را در مقیاس اقتصادی در دستور کار خود بگذارد، احتمالا برنده دهه پیش رو خواهد بود.
این بین سؤالی که مطرح است امکان دستیابی به تولید یک خودروی ارزان و کممصرف توسط دو خودروساز دولتی است. بسیاری معتقدند ممکن نیست سایپا یا ایران خودرو با توجه به سابقه و توان فنی که دارند، به نتیجه مطلوبی در زمینه ساخت خودرو کوچک برسند. عدم نیل به نقطه بهینه تولید اقتصادی، لزوم سرمایهگذاری هنگفت در زمینه طراحی پلتفرم در کنار عدم استقبال خریداران، بزرگترین مشکلات ایران خودرو در مسیر رسیدن به این مهم است.
بالاخره جانشین پراید میآید؟
با توجه به حمایت گسترده دولت از خودروسازان، بعید نیست با یک شارژ مالی مسیر تولید جانشین پراید مهیا شود. کاری که ذاتا میتواند معادلات بازار خودرو ایران را به هم بریزد و حتی زنجیره تأمین صنعت خودرو را متحول سازد. در کل در تحلیل این ابداع ایران خودرو باید گفت که نهتنها دستیابی به خودروی ارزانقیمت و کممصرف دستنیافتنی نیست، بلکه اتفاقا برای ایران و بازارهای منطقه یک ضرورت جدی است. یک فرصت صادراتی بزرگ پیش روی سازندگان داخلی که با بهرهگیری از حجم بالای تقاضا میتوانند به یک چارچوب اقتصادی از سرمایهگذاری برسند. آنچه مسلم است در مسیر دستیابی به تیراژ نیم میلیونی، چالشهای فراوانی وجود دارد اما تکیه بر تجارب بینالمللی، روشهای علمی و تیمی متخصص احتمالا بتواند جانشینی برای پراید بتراشد. غلبه بر این چالشها اگر با بحث سرکوب قیمت همراه نباشد، احتمالا ما در افق 1404 با ایران خودرویی روبهرو خواهیم بود که زیان کمتری میدهد، نوآورتر است و مشتریان خود را در سطح قابل توجهی احیا کرده است. چنین چیزی ممکن است؟ نمیدانیم.